دیوید لولین وارک (دانلود ۲۰ عنوان فیلم) + بیوگرافی

دیوید لولین وارک "دی دبلیو" گریفیث، از پیشتازان و مهمترین کارگردانان سینمای اهل آمریکا بود. او علاوه بر خلق شاهکارهای سینمایی فوق العاده، یکی از توسعه دهندگان هنر مستقل سینما و پیشگام تکنیک های فیلمسازی مدرن بود. او با فیلم تولد یک ملت(1915) که با استفاده از دوربین و تکنیک های پیشرفته روایت پردازی محبوبیت بسیار زیادی در تسلط بر صحنه فیلم های سینمایی بلند به دست آورد. از دیگر فیلم های او می توان به شکوفه‌های پرپر (1919)، در دوردست شرق (1920)، و یتیمان طوفان (1921)، اشاره کرد اما به خاطر هزینه بالای تولید و تبلیغات، اغلب با شکست تجاری همراه می شد. او در دوران فعالیتش بیش از 500 فیلم ساخته است. گریفیث یکی از بنیانگذاران آکادمی علوم و هنرهای سینما می باشد و از مهم ترین چهره های سرشناس تاریخ سینما محسوب می شود. گریفیث در ۲۲ ژانویه سال ۱۸۷۵ در یک مزرعه در شهر اولدهام در کنتاکی آمریکا چشم به جهان گشود. پدرش جیکوب گریفیث یک سرهنگ ارتش کنفدراسیون در جنگ داخلی آمریکا بود و به عنوان قانون گذار ایالتی کنتاکی انتخاب شد. وقتی ۷ ساله بود پدرش درگذشت و به همراه مادر و خواهرش بزرگترش در فقر بزرگ شد. وقتی ۱۴ ساله بود روستا را ترک کردند و گریفیث به یک مدرسه شبانه روزی فرستاده شد. او برای تامین معاش خانواده اش ابتدا در مغازه خشکبار فروشی یک کار گرفت و بعداً در یک کتابفروشی مشغول به کار شد. شروع حرفه او با بازیگری برای شرکت های مسافرتی بود. سپس با موفقیت اندکی که در نویسندگی به دست آورد، روی به بازیگری در فیلم آورد و در بسیاری از بازی ها بعنوان سیاه لشکر بازی کرد. او که هنوز هم برای نویسندگی تلاش می کرد به نیویورک سفر کرد که فیلم نامه ای را به تهیه کننده استدیوی ادیسون، ادوین پورتر بفروشد. ورتر نوشته‌های گریفیث را نپذیرفت ولی به او نقشی برای بازی در رهایی از لانه عقاب داد که راه را برای حضور گریفیث در سینما باز کرد. در سال در ۱۹۰۸، با بیماری والیس مک کاچئون که کارگردانی فیلمی برای کمپانی بیوگراف را برعهده داشت، این سمت به گریفیث سپرده شد و با این اتفاق گریفیث اولین فیلم خود یعنی ماجراهای آقای دالی(1908) را ساخت. بیوگراف اولین شرکتی بود که فیلمی در هالیوود ساخت. اولین فیلم گریفیث هم در هالیوود فیلمی کوتاه به نام در کالیفرنیای قدیم (۱۹۱۰) می باشد که فیلمی صامت در سبک وسترن بود. چهار سال بعد او اولین فیلم سینماییاش را به نام به نام جودیت از بیبلیکال(1914) با بازی بلانش سویت و هنری بی والتهال کارگردانی کرد. در آن دوران کمپانی بیوگراف معتقد بود فیلم های بلند ماندگار نیستند و دیدن یک فیلم بلند به مدت طولانی چشمان مخاطب را صدمه می زند. او به علت یکسری مشکلات و تامین نشدن هزینه های مالی فیلمش از شرکت بیوگراف جدا شد و به شرمت موچوال پیوست و یک استودیو مستقل شکل داد. اولین فیلم این کارگردان در استدیوی جدید فیلم عضو خانواده (1915) بود که بعدها به عنوان تولد یک ملت شناخته شد. برخلاف محتوای جنجالی فیلم تکنیک‌های مبتکرانۀ گریفیث، تولد یک ملت را به یکی از تاثیرگزارترین فیلم‌ها در صنعت تجاری فیلم تبدیل کرده است و اغلب در ردیف بزرگ‌ترین فیلم‌های آمریکایی قرار می‌گیرد. این فیلم به تاریخچه رابطه دو خانواده بزرگ در جنگ های داخلی آمریکا و دوره سازندگی در طول دوره چند ساله را نشان می دهد: طرفداران اتحادیه شمالی و طرفداران کنفدراسیون جنوبی. این فیلم با موفقیت تجاری بود ولی به خاطر مسائل نژادپرستانه مورد بحث بسیار زیادی قرار گرفت. از جمله اینها می توان به تجاوز جنسی مرد سیاه پوست به یک زن سفید پوست اشاره کرد. هزاران نفر از سفیدپوستان اهل بوستون تظاهرات گسترده ای در برابر این فیلم برگزار کردند و کمپین ناموفقی برای ممنوعیت نمایش فیلم به راه انداختند. ناراحتی گریفیث برای سانسور فیلم و ممنوعیت نمایش آن انگیزه او را برای تولید فیلم در سال آینده را کاهش داد. در میان افرادی که از این فیلم سود بسیار زیادی را بردند می توان به لوئیس بی مایر اشاره کرد که با خریداری حق توزیع این فیلم در انگلستان و درآمد بسیار بالای آن کارخود را به عنوان تهیه کننده شروع کرد و موفقیتش با ایجاد استودیو مترو گلدوین مایر به اوج خود رسید. گریفیث به این واکنش منفی نسبت به فیلم تولد یک ملت با فیلم تعصب(1916) پاسخ داد. این فیلم به بررسی تعصب در چهار دوره تاریخی می‌پردازد: سقوط بابل، مصلوب ساختن عیسی مسیح، قتل‌عام پروتستان فرانسه، و یک داستان امروزی. اکران فیلم تعصب موفقیت مالی نداشت که باعث شکست او در شرکتش شد. البته از جنبه دیگر این فیلم به عنوان یکی از بزرگترین شاهکارهای دورۀ سینمای صامت در نظر گرفته می‌شود. شرکا در سال ۱۹۱۷ شرکت را منحل کرده و گریفیث به آرت کرفت رفت و بعد هم در سال 1919 تا 1920 به فرست نشنال رفت. سپس با جمع کردن یکسری بازیگر از جمله چارلی چاپلین، مری پیکفورد و داگلاس فیربنکس شرکتی به نام یونایتد آرتیستس را تشکیل داد و در آنجا به فیلم سازی مشغول شد. هرچند یونایتد آرتیستس بعنوان یک کمپانی زنده ماند، ولی گریفیث همکاری اش با آنها کوتاه مدت بود. در طول همکاریش با این استدیو فیلم هایی از قبیل شکوفه‌های پرپر (1919)، در دوردست شرق (1920)، و یتیمان طوفان (1921)، یک شب هیجان انگیز (1922) و امریکا(1924) را ساخت که سه فیلم اول موفقت تجاری خوبی داشتند ولی بقیه فیلم های او از نظر تجاری موفق نبودند. گریفیث پس از فیلم ناموفق زندگی شگفت انگیز (1924) مجبور به ترک یونایتد آرتیستز شد. گریفیث یک فیلم نیمه صامت به نام های بانوی سنگفرشی (1929)، با بازی لوپه بهلز، ویلیام بوید، و جتا گودال ساخت که فیلم که شامل یک زوج موزیکال با قسمتی دیالوگ می باشد. همچنین این کارگردان دو فیلم ناطق به نام های آبراهام لینکلن (1930) و مبارزه (1931) را ساخت که باز هم موفقیت تجاری خوبی نداشت و آخرین فیلم گریفیث به شمار می روند. گریفیث با وجود اینکه در فروش فیلم و درآمدزایی موفقیت زیادی نداشت اما سبک های جدیدش در فیلم برداری و فیلم سازی راه را برای بسیاری از کارگردانان باز کرد. از مهمترین کارهای او می توان به تجزیه فیلم به نما، تغییر فاصله دید و زاویه دید، تغییر مرکز توجه در طول یک نما به وسیله حرکت دوربین، بزرگنمایی، جداسازی و تأکید بر مرکز توجه از راه نمای بسته، مونتاژ، نمایش دو یا چند واقعه به صورت موازی، تقطیع مسیر مداوم واقعیت، فلاش بک و فلاش فوروارد اشاره کرد. در صبح روز 23 ژوئیه سال 1948 او را بی هوش رد لابی هتل نیکربروکر در لس آنجلس یافتند و در راه بیمارستان هالیوود درگذشت.