آرن که پس از کشتن پدر خود و دزدیدن شمشیر او آواره بیابانها شده، مورد حمله گرگها قرار میگیرد، کیمیاگری به نام شاهین او را نجات میدهد و همراه خود به سفر میبرد. آنها پس از مشاهده شهر هرت که در آن بردهفروشی مرسوم است در منزل زنی پناه میگیرند. از سویی کیمیاگر خبیثی به نام تارتن که سابقه دشمنی با شاهین را دارد درصدد است راز زندگی ابدی را پیدا کرده انتقام خود را از شاهین بگیرد. به همین دلیل زن و آرن را به گروگان گرفته، شاهین را با این ترفند به دام میاندازد...
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
ipinlnd
ipinlnd
۸ تیر ۱۴۰۰ ۰۰:۴۷
پسر میازاکی باشی و این زباله رو بسازی اخه:/
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
elias.behdarvand
elias.behdarvand
۳۰ دی ۱۳۹۸ ۲۳:۴۶
"زندگی مثل موج دریاست، تو حاضری دریا رو بخاطر نجات یه موج مجبور به آرامش کنی اونم بخاطر نجات خودت"، انیمیشن زیبا درباره مفهوم مرگ و زندگی.
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ