۱۴۰۱ اسفند ۰۸ ۰۸:۴۳ نویسنده بهگونهای عجیب شخصیتپردازی کرده است، و نقشها بهگونهای در کنار هم قرار گرفتند که انگار با آنها پیش از این همسایه بودید و نه یک تعریف کلامی، بلکه در این زندگی رفت و آمد کردید، یک داستان ساده و فارغ از پیچیدگی و معما و همان تاکید نگارنده بر خندههای چارلی، مدام گریهات میاندازد و این روال تا پایان ادامه دارد. این نقد بسیار از نظر من تحسین برانگیز است چون به صرف پرداختن به صحنهها و رویدادهای فیلم بسنده نمیکند و مخاطب را در دنیای خود با سینما و فلسفهای که میشناسد همراه میکند و ارجاعهایی بینظیر در متن گنجانده است. ممنون
۱۴۰۱ شهریور ۲۰ ۱۳:۱۰ سلام، سپاس از نگارنده این یادداشت سریال در حال شکل گرفتن است و همانطور که از نقد پیشین (قسمت اول و دوم) صادقانه پیرامون ضعف این سریال گفته شده بود در قسمت سوم به نوعی روایت در حال شکلگیری است و من با نگارنده همنظرم، به نوعی سریال در قسمت سوم تازه آغاز به چشم گشودن کرده است، نقد بسیار شستهرفته و متمایزی را خواندم و این تمایز شاید از ورود دادههایی است که اصولن در تماشای صرف یک فیلم شاهدش نیستیم نگارنده در این نقد همچون نقد پیشین سرنخهایی به ما میدهد از هگل و آگامبن و ... که رویکردهایی است که میتوان با نگاهی نو مجدد فیلم را بازبینی کرد متشکرم از زحمات گردآورندگان و تمام اعضای سایت
۱۴۰۱ شهریور ۱۳ ۱۶:۵۴ یک یادداشت با زاویهی نگاه متفاوت که فارغ از جلوههای بصری و هیاهوی عجیب هواداران و سرمایهگذاری هنگفت و رسانهها یک نقد واقعی رونمایی کرده است، نقد به مذهب و ایدئولوژی جای گرفته در این سریال به زیبایی و به درستی از میانه متن کالبدشکافی شده و حضور و استفاده به موقع از آگامبن بسیار دلچسب را عرضه کرده است