۱۴۰۰ اردیبهشت ۰۵ ۰۸:۵۵ این روایت از آن دست روایتهایی است که شاید حتی بدون فیلمنامه بتواند خودش را روایت کند. اما این هنر کارگردان است که بتواند از زاویهای درست وارد فضای داستان شود. این فیلم مانند نسخههای سینمایی دیگر قرار است در حین جستوجوی رایدن برای پیدا کردن مبارزانی نشاندار وارد فضای داستان شود. این بار هم همهچیز از کاراکتر جکس آغاز میشود. البته سکانس افتتاحیه مروری بر کینهی ابدی میان اسکورپیون و سابزیرو دارد. این روایت کمی داستان را ساده و خطی کرده و در آن سابزیرو واقعاً اسکورپیون را به قتل میرساند و در اینجا خبری از تغییر چهرهی کاراکتر شانگتسونگ نیست. فیلم هر چه در رنگبندی و جلوههای ویژهی خود پیشتاز است در روایت دچار نقصهای عدیده است. مسلماً کمپانی برادران وارنر میتوانست این روایت را در قالب یک اثر ۱۲۰ تا ۱۸۰ دقیقهای مقابل مخاطب خود قرار دهد. زمانی که یک اثر دارای پیرنگهای فرعی زیادی است و هر کدام از آنها قوتبخش پیرنگ اصلی هستند، باید با دقت و بدون هیچ عجلهای آنها را پروراند. اما چیزی که مقابل ما قرار دارد هیچکدام از اینها نیست. یا کارگردان مطمئن از ساخت سریهای بعدی این اثر بوده و بهنوعی تبدیل شدن آن به یک فرنچایز را حتمی میدانسته یا کمپانی او را محدود کرده است. یکی دیگر از ضعفهای مشهود در این اثر استفاده نکردن از بازیگران متبحر در هنرهای رزمی است. مجموعهبازیگران این فیلم آنقدر چنگی به دل نمیزنند؛ نه در زمانی که درام فیلم شکل میگیرد و نه در لحظات اکشن. کاراکترها گویا بزرگتر از بازیگران هستند. این ضعف در کنار انتخابهای بد کارگردان برای بهتصویر کشیدن صحنههای اکشن نیمی از جذابیت اثر را در خود حل میکنند و مخاطب فقط با مرور دوبارهی شخصیتها و حس نوستالژی نسبت به کاراکترهای این بازی کامپیوتری در ذهن خود به ادامهی فیلم میپردازد. فیلم مورتال کمبت محصول سال ۲۰۲۱ چنان که باید و شاید حق مطلب را در حق این کاراکترهای ماندگار ادا نکرده است و اگر قرار است ادامهای برای آن ساخته شود بهتر آن است که کارگردانهای متبحر در عرصهی فیلمهای اکشن این مسئولیت را بر عهده بگیرند. مورتال کمبت و دنیاهایی که برای مخاطب خود خلق کرده بیشک ملموستر و زیباتر و دو صد چندان اصیلتر از دنیای دیسی و مارول است.
۱۳۹۸ آذر ۱۱ ۱۷:۴۴ با سلام، البته عذرخواهی میکنم؛ اما قبل از نوشتن نظر، درستنویسی فارسی رو مد نظر قرار بدید. «هکسره» تو دبستان یاد داده میشه. چه لزومی داره برای دیدهشدن بخواهیم از یک اثر هنری و زیر سوال بردنش استفاده کنیم؟! پ.ن: در مورد تعلیق هیچکاکی و یاد گرفتنش هم توصیه میکنم مصاحبۀ تروفو با هیچکاک رو مطالعه بفرمایید. با تشکر مجدد
۱۳۹۸ آذر ۰۹ ۰۶:۲۰ 1. در این اثر دوربین هم خود شخصیتی مجزاست، از افتتاحیهی فیلم این را به شما القا میکند که گاهی جلوتر از شماست و گاهی پا را عقبتر میگذارد. 2. باتوجهبه آثار اسکورسیزی در این ژانر و همچنین شناخت کاملش از جوامع ایتالیایی-آمریکایی، بیشک لهجهها همانهایی هستند که باید باشند و هیچ اغراقی در آنها صورت نگرفته. 3. دیالوگها صریح و بیکموکاست و با دقت توسط بازیگران ارائه میشوند و نیازی به این نیست که در آنها واکاوی کنی و بهدنبال ضعف بگردی؛ جملات آنقدر با آرامش گفته میشوند که هرگاه دنیرو در حال روایت است، گویی با تک تک ما در مقابل صفحه دردودل میکند و خاطره میگوید. 4. یکی از دوستان صحنهی مغازه و کتکخوردن صاحب فروشگاه توسط شیران رو مصنوعی خونده بود که لازم میدونم در این باب توضیح بدم: این نوع ژست و فیگور برای زدن یک نفر رو ما در فیلم «برونکس» که دنیرو خودش کارگردانی کرده بود و «رفقای خوب» اسکورسیزی دیدهایم. اینکه یک پا با حالت رقص و گویی مصنوعی بر سر و دست طرف مینشیند نشان از کمکاری بازیگر یا ضعف کارگردان ندارد، بلکه باید به نوع رفتار غلوگونهی مافیاهای ایتالیایی ساکن نیویورک، شیکاگو و دیترویت توجه کنید و اگر لازم بود باز هم صحنههایی از پدرخواندهی «1» را تماشا کنید تا این ژست برایتان باورپذیرتر شود(صحنهی کتک خوردن داماد خانواده توسط برادر بزرگ). 5. و در نهایت اینکه سه ساعت و بیستوچهار دقیقه به تاریخ ماندگار سینما اضافه شد. ممنون اسکورسیزی عزیز
۱۳۹۸ آذر ۰۹ ۰۳:۱۰ دوستان عزیز اکثر نسخههای زیرنویس فارسی متآسفانه سانسورشده هستند. لطفاً حتماً فیلم را تا پیدا شدن نسخۀ بهروزتری از زیرنویس فارسی با زیرنویس انگلیسی تماشا کنید.