reza-d

عضویت:

تیر ۱۳۹۵ (۷ سال و ۹ ماه)

۵ دیدگاه اخیر

۱۴۰۱ آبان ۱۹ ۱۴:۵۷

این فیلم درست مثل یک آش خوشمزه‌ست که همه‌ی موادش درست، بجا و به اندازه استفاده شده و از مواد با کیفیت خوب و در برخی وارد عالی هم در اون استفاده شده، اما یه پشه افتاده توش! در نتیجه با وجود این مواد با ارزش، کلاً باید ریختش دور! معماهای خیلی خوب، بازی‌های متوسط اما قابل قبول، ریتم مناسب، عاشقانه‌های بجا که ریتم فیلم رو تغییر نمیده، اما پشه‌ی فمنیسم افتاده داخلش! در نتیجه کلاً باید ریختش دور!

۱۴۰۰ اسفند ۲۶ ۱۹:۳۶

اگه قرار بود تمام افراد سلیقه مشابه داشته باشن، اون وقت این همه تنوع محصول (از جمله در دنیای سینما) نداشتیم. وجود سلیقه‌های مختلف تا زمانی که احترام متقابل رو حفظ کنن ارزشمنده و باعث رشد میشه. نظر و سلیقه شما هم کاملاً محترمه گر چه همچنان روی نظرات خودم هستم ولی به نظرم بیشتر از این لازم نیست درباره یه فیلم با هم بحث کنیم. در نهایت قراره با دیدن فیلم مدتی لذت ببریم و شاد بشیم. اگه این فیلم باعث شادی یه دوست مثل شما شده، از این نظر برای من ارزشمنده

۱۴۰۰ اسفند ۲۶ ۱۱:۵۶

در دنیایی که به مزخرفی به نام Spider-Man: No Way Home نمره‌ی 8.6 میدن، جای تعجب نیست که به فیلم Mother/Android نمره‌ی 4.6 داده بشه ضمناً من از علاقمندان به فیلم‌های ابرقهرمانی هستم و خطابم صرفاً به فیلم Spider-Man: No Way Home هست نه کل فیلم‌های ابرقهرمانی

۱۴۰۰ اسفند ۲۶ ۱۱:۵۳

گفتید: «سؤالم اینه که شماها...» این جمع بستن یعنی اینکه شما در ذهن خودتون بنده رو جزء یه گروه خاص (احتمالاً افرادی که مدام از فیلم‌های ابرقهرمانی بد میگن) قرار دادید و بر اساس همین پیش فرض اومدید برای گفتگو. اما دوست عزیز، پیشنهاد می‌کنم ابتدا نقدی که می‌شنوید رو با دقت و بدون تعصب بخونید، بعد پاسخ بدید تشکر بابت مثال خیلی خوبی که زدید. دقیقاً اگه بخوایم یه نمونه درست برای شوخیِ به اندازه، به‌جا و لذت بخش رو مثال بزنیم، طنز لگولاس و گیملی هست. تفاوت اون شوخی رو با شوخی‌های اسپایدرمن می‌نویسم: 1 - در فیلم ارباب حلقه‌ها چند قهرمان حضور داشتن، اما همه‌ی اونها مدام در حال شوخی کردن با هم نبودن. بلکه بیشتر اونها رفتاری جدی و مقتدر داشتن و بخش طنز فیلم رو اکثراً گیملی و لگولاس بر عهده داشتن. اما در فیلم اسپایدرمن، هر سه ابرقهرمان و حتی ضدقهرمان‌ها اکثرشون مدام در حال شوخی کردن بودن 2 - شوخی‌های لگولاس و گیملی بر یک مبنای مشخص شکل گرفت، یعنی ((رقابت)). این رقابت از یک موضوع کاملاً جدی (رقابت دیرینه بین اِلف‌ها و دورف‌ها) آغاز شد و این دو کاراکتر سعی داشتن تا برتری نژاد خودشون رو به دیگری اثبات کنن. اما رفته رفته از دل این رقابت و دشمنی، یک دوستی عمیق بین این دو شکل گرفت و شوخی‌های این دو با هم، در همین مسیر رخ داد. اما در اسپایدرمن، شوخی‌ها نه مبنایی دارن و نه از اصولی پیروی می‌کنن. بلکه فقط همینجوری شاهد مزه ریختن کاراکترها هستیم! 3 - در فیلم ارباب حلقه‌ها، بخش زیادی از داستان بسیار جدی و حماسی پیش می‌رفت و پیتر جکسون با هوشمندی و برای اینکه این فضای سنگین تلطیف بشه؛ از شوخی‌ها حساب شده، به اندازه و به موقع استفاده کرد تا بیننده احساس خستگی نکنه. درست مثل یک زنگ تفریح 2 دقیقه‌ای بین دو کلاس 3 ساعته‌ی ریاضی. اگه دقت بفرمایید من نگفتم چرا در اسپایدرمن کاراکترها شوخی می‌کردن، بلکه نوشتم از هر 3 جمله 2 تاش مسخره بازی بود. یعنی به بیش از اندازه بودن شوخی‌ها اشاره کردم. اونچه که در اسپایدرمن رخ داد، برخلاف ارباب حلقه‌ها، یه زنگ 2 دقیقه‌ای ریاضی بود وسط دو تا زنگ تفریح 3 ساعته!! موارد دیگه‌ای هم هست ولی دیگه کامنت زیادی طولانی میشه