فیلم بسیار جذابی بود
شاید بجز چند دقیقه در میانه های فیلم که ریتم کندتری داشت ، تو باقی فیلم اصلا نمیشد گذر زمان رو احساس کرد .
از نظر موضوعی بسیار پیچیده بود و قطعا هر کسی حتی بعد از دو سه بار تماشا کردنش ، می تونه باز هم چیزای جدیدتری رو درک کنه و این هم نقطه قوت و هم در جایی به محل ضعف فیلم تبدیل می شد .
اما چرا ؟
چون بسیاری از مخاطبان عام فیلم بخش زیادی از مطالب اون رو نخواهند فهمید و از طرف دیگه خود فیلم هم تا حدودی فدای این پیچیدگی شده بود . در واقع من فکر می کنم بزرگترین مشکل این فیلم که اجازه تبدیل شدنش به بهترین اثر نولان رو نمی داد همین مساله بود .
فیلم فرصت کافی برای عمق بخشیدن به هیچ کدوم از شخصیت هاش حتی شخصیت اصلی رو هم نداشت ، تنت رو مقایسه کنید با اینسپشن که تو دومی چقدر به شخصیت های فیلم به طور کامل و جذابی پرداخته شده بود و با هر کدوم از اونا می شد هم ذات پنداری کرد در حالیکه تو تنت حتی شخصیت همکار نقش اصلی هم به طور کامل شکل نگرفت تا بشه در انتهای فیلم و زمان جدایی با احساسشون ارتباط برقرار کرد . یا حتی چرایی و دلیل کل اتفاقات فیلم که ناشی از تمایلات خاص شخصیت منفی کار بود رو به طور کامل نمیشد درک کرد .
در مقابل فیلم ناچار بود مدت زیادی رو صرف توضیحات علمی مداوم درباره اتفاقات خودش کنه .
در مجموع این فیلم علیرغم تمام جذابیت هاش بعد به نظر من بعد از آثاری چون اینتراستلار ، اینسپشن یا پرستیژ قرار میگیره .
۱۳۹۹ آبان ۲۴ ۲۱:۳۳
واقعا توضیحات جالبی بود .
۱۳۹۸ خرداد ۲۸ ۲۱:۴۹
Melancholia 2011
۱۳۹۸ خرداد ۱۵ ۰۳:۴۹
بینهایت بد بود.
::حاوی اسپویل::
کل داستان فیلم با سکانس آخر که نشون میداد دختر اصلی و کپیش عوض شدن بی معنی میشد.
پردازش نقش ها هم طوری بود که غیر از شخصیت اصلی که مادره بود انگار بقیه شخصیت ها هیچ کدوم داستانو جدی نگرفته بودن و با شوخی های بی موقع
و بازی های نا منطبق با موقعیت ، وزن فیلم و فضای ترس رو کاملا از بین می بردن. که عیب هم بیشتر از فیلمنامه و کارگردانی بود تا بازیگرا.
در مجموع نه خیلی فیلم ترسناک حساب میشد نه کلا ارزش دیدن داشت.
۱۳۹۹ آذر ۱۸ ۲۰:۱۴
فیلم بسیار جذابی بود شاید بجز چند دقیقه در میانه های فیلم که ریتم کندتری داشت ، تو باقی فیلم اصلا نمیشد گذر زمان رو احساس کرد . از نظر موضوعی بسیار پیچیده بود و قطعا هر کسی حتی بعد از دو سه بار تماشا کردنش ، می تونه باز هم چیزای جدیدتری رو درک کنه و این هم نقطه قوت و هم در جایی به محل ضعف فیلم تبدیل می شد . اما چرا ؟ چون بسیاری از مخاطبان عام فیلم بخش زیادی از مطالب اون رو نخواهند فهمید و از طرف دیگه خود فیلم هم تا حدودی فدای این پیچیدگی شده بود . در واقع من فکر می کنم بزرگترین مشکل این فیلم که اجازه تبدیل شدنش به بهترین اثر نولان رو نمی داد همین مساله بود . فیلم فرصت کافی برای عمق بخشیدن به هیچ کدوم از شخصیت هاش حتی شخصیت اصلی رو هم نداشت ، تنت رو مقایسه کنید با اینسپشن که تو دومی چقدر به شخصیت های فیلم به طور کامل و جذابی پرداخته شده بود و با هر کدوم از اونا می شد هم ذات پنداری کرد در حالیکه تو تنت حتی شخصیت همکار نقش اصلی هم به طور کامل شکل نگرفت تا بشه در انتهای فیلم و زمان جدایی با احساسشون ارتباط برقرار کرد . یا حتی چرایی و دلیل کل اتفاقات فیلم که ناشی از تمایلات خاص شخصیت منفی کار بود رو به طور کامل نمیشد درک کرد . در مقابل فیلم ناچار بود مدت زیادی رو صرف توضیحات علمی مداوم درباره اتفاقات خودش کنه . در مجموع این فیلم علیرغم تمام جذابیت هاش بعد به نظر من بعد از آثاری چون اینتراستلار ، اینسپشن یا پرستیژ قرار میگیره .
۱۳۹۹ آبان ۲۴ ۲۱:۳۳
واقعا توضیحات جالبی بود .
۱۳۹۸ خرداد ۲۸ ۲۱:۴۹
Melancholia 2011
۱۳۹۸ خرداد ۱۵ ۰۳:۴۹
بینهایت بد بود. ::حاوی اسپویل:: کل داستان فیلم با سکانس آخر که نشون میداد دختر اصلی و کپیش عوض شدن بی معنی میشد. پردازش نقش ها هم طوری بود که غیر از شخصیت اصلی که مادره بود انگار بقیه شخصیت ها هیچ کدوم داستانو جدی نگرفته بودن و با شوخی های بی موقع و بازی های نا منطبق با موقعیت ، وزن فیلم و فضای ترس رو کاملا از بین می بردن. که عیب هم بیشتر از فیلمنامه و کارگردانی بود تا بازیگرا. در مجموع نه خیلی فیلم ترسناک حساب میشد نه کلا ارزش دیدن داشت.