۱۳۹۸ بهمن ۰۹ ۰۳:۱۱ کارگردان شبیه اون بچهای هست که تو داستان لباس جدید پادشاه، آخر داستان به پادشاه میفهمونه چیزی تنش نبوده شبیه پادشاه قصه که باور کرده بود فوقالعادهست و نمیخواست نقص یا برهنه بودنشو قبول کنه، نقش اول داستان/مخاطب هم نمیخواد عیب و نقصهای مخفی درونش رو قبول کنه و تظاهر به نداشتن اونها میکنه. شبیه داستان لباس پادشاه، تو این فیلم هم یه بچه به نقش اول داستان پوچ بودن باورهای بی نقصی که از خودش داشت رو میفهمونه تو فیلم قبلیش-فورس ماژور مصنوعی بودن حرف اونهایی رو نشون داد که خودشون رو کاملا بینقص میدونن و نمیخوان از اشتباه غیرعمد آدمها بگذرن، اونهایی که با ادعای ازخودگذشتگی، بقیه رو برای از دست دادن کنترل تو شرایط حاد و گرفتن تصمیمای یهویی و ترجیح ندادن بقیه به شدت سرزنش میکنن ولی خود این افراد تو شرایط مشابه دقیقا همون واکنش رو نشون میدن تو این فیلم هم مصنوعی بودن حرفهای بهظاهر روشنفکرهایی رو نشون میده که شعار انسانیت و کمک به همنوع میدن و نمیخوان قبول کنن چقدر شعارهاشون پوچ و متظاهرانهست. فیلم علاوه بر فیلمنامه چند بخشی خیلی خوبش، دوربین و فیلمبرداری خیلیخوبی هم داره و دیدنش مثل فیلم قبلی کارگردانش لذت بخشه.
۱۳۹۸ بهمن ۰۹ ۰۲:۰۳ :| پناه بر خدا! لازم نیست من سورئالیسمو عقیده بدونم! یعنی شما این رو هم نمیدونی که سورئالیسم قبل ازینکه ژانر فیلم و سبک نقاشی و شعر باشه خودش یه عقیده و مکتب و ایدئولوژی هست، بعد با تمسخر به من میگین شماییکه سورئالیسمو عقیده میدونین جوابی براتون ندارم؟! پناه بر تمام مقدسات از تعصبی که همراه با ناقصی اطلاعات هم باشه! شما رو به هرچی که میپرستین برین چارتا کتاب بخونین قبل هر چیزی. واقعا این همه اعتماد به نفس از کجا میاد، به منم یاد بدین! شما حتی ساده ترین اطلاعاتو درمورد سورئالیسم نمیدونین بعد از من میخواین براتون دلیل بیارم بعدشم با غرورو تمسخر جواب بی ربط میدین؟! اموجی جامه دریدن از شدت تعجب چرا نداریم. کامنتمو کامل خوندین بعد اون جمله های مضحکو به من نسبت دادین؟ من گفتم هر کی تو فیلم به چیزی فکر میکنه یا اعتقاد داره در نتیجه اون فیلم سورئاله؟ یا مثلا ربط تکفیری و عروج چیه؟ این جمله ها قبلش از ذهنتون رد میشه بعد تایپ میشه یعنی قبلش بهش فکر هم میکنید؟ مثلا این که گفتین ((اولاً که در اعتقادات قطعیتی وجود نداره، و شما نمیتونی بگی که این اعتقاد اشتباهه)) واقعا معنیش چیه و جواب کدوم حرفمه! مشخصه یا سن کمی دارین یا اصلا کتابخون نیستین، جناب علی آقا، دوست جالب من، به جای شرکت تو مسابقه "کی سریعتر از همه و بیشتر از همه و غلنبهسلمبهتر از همه کامنت می ذاره" تو اینجا، که نه بهتون جایزه میدن نه به دردتون میخوره که چیزی به معلوماتتون اضافه شه با اینهمه تعصبتون، برین اول علمتونو راجع به موضوعی که میخواین درموردش بحث کنین زیاد کنین که اونه که یک در دنیا و صد در آخرت به دردتون میخوره.
۱۳۹۸ بهمن ۰۸ ۰۰:۲۵ همینطور، این چه مغلطه ایه که میگین چون امکانپذیره پس سورئال نیست. جدا ازینکه بالاترهم گفتم که باور به امکانپذیر بودن یا نبودن یه پدیده ربطی به ماهیت اون پدیده نداره، خود ایدئولوژی سورئالیسم هم تعاریف وسیعتری داره و محدود به یه اتفاق خارق العاده به قول شما امکانناپذیر -شبیه ملافهی شیشهای و فنجون خزدار- نیست که اگه این اتفاق خارق العاده تو یه فیلمی وجود نداشت بگیم پس اون فیلم به هیچ وجه نمیتونه سورئال باشه. اشیا یا اتفاقات فرای واقعیت فقط یکی از شاخصه های سورئالیسمن که وجودشون همیشه الزامی نیست. تو همچین تعاریفی باید از مفاهیم مشترکی که برای همه مورد قبول و مورد توافق هست استفاده شه، امکانپذیر بودن یه واقعه فرامادی رو چون بهش باور دارید چطور برای اونکه بهش باور نداره به عنوان یه واقعه رئال توجیه میکنین؟علاوه بر اینکه ماهیت خود اون واقعه هم رئال نیست. غیر از همه اینا، راجع به غلطاملائیگیری شما، نمیشه که منظور از نیمهی برهنه توی عبارت نیمهبرهنه ، بالاتنه باشه؟واقعا عجییه که شما با این همه اهمیت به جزئیات چطور متوجه فضا و حس سورئال فیلم نشدید؟زخم انگشت گرفتم ازین همه تایپ کردن:) بعد این توضیحا اگه هنوز متوجه غیر رئال بودن فیلم نشدین فکر نکنم دیگه توضیح اضافه اثری داشته باشه.
۱۳۹۸ بهمن ۰۸ ۰۰:۲۳ کامنت اول که بهش جواب دادین تاریخشو دیده بودین؟ اون موقع حتی ریویو خاصی چه فارسی چه انگلیسی ازش منتشر نشده بود! و بعد دیدنش مستقیم اومده بودم نظرم رو بنویسم. بعد از جواب شما، همونطور که تو جوابتونم گفتم چندروز پیش برا اولین بار بود که چندتا ریویو ازش میخوندم. احوالتون خوبه؟ کپی کدومه بنده خدا؟چه کاریه اصلا. بجای رفتن سراغ منابع بیشتر، ذهنیتتون اینطور باشه درنهایت فهم خودتونه که تو اون مورد ناقص می مونه. فیلم رو قبلا حذف کردم نمیتونم برم تک تک سکانسا رو چک کنم ولی در این مورد، (اسپویل) برخلاف حرفتون، به تصویر کشیدن عقیده ربطی به ژانر اون عقیدهی نشون داده شده همراه با آداب و مسلکش نداره. چه کسی بهش اعتقاد داشته باشه یا نداشته باشه، خود "عروج" چه تو مفهوم تحت الفظیش چه تو مفهوم استعاری، به عنوان یک پدیدهی فوقعادی بین دنیای فرا ماده و دنیای ماده، و غیر قابل قبول در حالت عادی برای مخاطب هست ولی تو فیلم با این اتفاق از طرف کسایی که تو اون مقبره بودن و یا شخصیت اول و یا کارگردان عادی برخورد شده. کسی بهش اعتقاد داشته باشه یا نه، منافاتی با اینکه خود این پدیده یه اتفاق سورئاله نداره. حتی روایتای مربوط به این پدیده هم تو عقاید دینی-الهی یا غیر الهی- و غیردینی موجوده و نمیتونید بگید چون سورئالیستها به خدا اعتقاد ندارن، عروج سورئال نمیتونه باشه. علاوه بر این، کارگردان یه مقبره بدون قانون و دین و منطق رو به عنوان یه دنیای جدید و یه سبک زندگی آرمانی نشون میده، بدون عقاید وقوانین از قبل شناخته شده و مورد قبول - مصداق سورئالیسم- همینطور، روایت فیلم و اتفاقات مختلف و عجیب و بی ربطش هم هیچ منطقی نداره و از دید نقش اول داستان که از سلامت عقلش و خیالی یا واقعی بودن روایتش هم مطمئن نیستیم پیش میره-یه مصداق دیگه سورئالیسم- ضمن اینکه سورئال بودن هم مقدار و هم مصادیق متفاوتی داره و قرار نیست تو همه فیلمها مشابه سورئالهای لینچ باشه. مثل افتر دارک مای سوییت که حتی اتفاق خارقالعادهای شبیه عروج هم نداره فیلم.