news-background
news-background

تصویر زندگی؛ نقد فیلم «سامسَرا»

این مستند گوشه‌هایی از زندگی انسان امروزی را در کشورها و فرهنگ‌های مختلف به تصویر می‌کشد و چالش‌هایی که جامعه بشری با آنها دست و پنجه نرم می‌کند را مورد بررسی قرار می‌دهد. سامسرا(Samsara) در طی پنج سال و در بیست و پنج کشور جهان فیلمبرداری شده است. اهمیتی که این مستند دارد، زبانیست که برای بیان مفهوم و پیرنگ خود استفاده کرده و آن هم زبان تصویر است. اما چرا این مقوله دارای اهمیت می‌باشد؟ شاید شما آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی و ... بلد نباشید ولی اگر هر کدام از مردم کره‌ی زمین را ببینید که می‌خندد، متوجه می‌شوید که خوشحال است؛ اگر کتابی را به شما نشان دهد، فارغ از واژه‌ی آن در زبانهای مختلف، متوجه می‌شوید منظورش چیست؛ به همین خاطر، تصویر، مرزهای فرهنگی و زبانی را به هم نزدیک می‌کند و در تاریخ سینما نیز تا به امروز، ثابت شده است که تصویر، تاثیرگذارتر بوده و باورپذیری بیشتری برای مخاطب دارد.

احتمالا واژه «چرخه حیات» برای شما آشنا باشد. به این ترتیب که در جهان، هر پدیده‌ای یک نقطه شروع و یک نقطه پایان دارد و اصل تضاد، باعث به وجود آمدن نقطه مقابل هر پدیده‌ای شده و این روند تکرار می‌شود. روز و شب، سرما و گرما، روشنایی و تاریکی، بهار و زمستان، جنگل و صحرا، تولد و مرگ، و در نهایت، هستی و نیستی. در همین راستا، فیلم با آتشفشان و جنین(پیدایش یا تولد)، شروع شده و به مرگ و صحرا ختم می‌شود اما در این میان، عنصر زیبایی، نیز وجود دارد.

طبیعت، بزرگترین معلم انسان است. این موضوع با پیشرفت زمان نیز عوض نشده و حتی روز به روز، عمق بیشتری پیدا کرده است. تمامی پیشرفت‌های بشر، در کلیه زمینه‌ها، مدیون مشاهدات و تحقیقاتی هست که در نظام هستی صورت گرفته است. اما جهان، دارای ناشناخته‌های بسیاری نیز بوده و همین ناشناخته‌ها، باعث ایجاد ترس و وحشت در انسان می‌شود. یکی از راه‌های مقابله با ترس ناشی از این ناشناخته‌ها، پناه بردن به قدرت ماورایی و یا بهتر بگوییم، خدا و مذهب است. معبدهای هرمی شکل در درون جنگل، معبدهای ساده در بالای کوه‌ها، کلیساها و مساجد، هر کدام نسبت به موقعیت جغرافیایی و فرهنگ آن منطقه، به وجود آمده و آیین مختص به خود را دارند. اما انسان نیز با پیشرفت‌های خود، به این هراس، دامن زده و باعث پیچیده شدن زندگی، و به دنبال آن، ایجاد اضطراب و آشفتگی در خود، شده است که به بهترین و زیباترین شکل، در نمایش «تغییر شکل» که توسط هنرمند فرانسوی اُلیویر دِ ساگازان(Olivier de Sagazan) اجرا می‌شود، به نمایش درمی‌آید.

یکی از مواردی که در این مستند به آن اشاره می‌شود، نظم است. این اصل در هر زمینه‌ای به کار گرفته شود، باعث پیشرفت می‌شود. یکی از نمونه‌های بارز این قضیه در فیلم، کشور چین است. این کشور با اینکه جمعیتی بالغ بر یک میلیارد و چهارصد میلیون نفر دارد ولی به دلیل سیستم اداره‌ی کشور و برنامه‌ریزی در کلیه زمینه‌ها، تبدیل به یکی از قدرت‌های بی‌چون و چرای جهان شده و روز به روز، سلطه‌ی خود را گسترده‌تر می‌کند. نظمی مثال‌زدنی در بسیاری از زمینه‌ها، خصوصاً تولید نیازهای اولیه انسان‌ها، با به‌کارگیری درست نیروی کار، که علاوه بر تأمین نیازهای مردم کشورش، پاسخگوی بسیاری از کشورها نیز هست. در مقابل این، کشورهای عربی را می‌بینیم که سرمایه‌ی خود را صرف احداث هتل‌های مجلل، برج‌های آسمان‌خراش، پیست اسکی و ... می‌کنند و رویکرد آنها اشتباه و عاملی برای سقوط انسانها نشان داده می‌شود چراکه عملکرد همه انسانها بر یکدیگر تاثیر می‌گذارد و آن را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد. زیاده‌خواهی عده‌ای، باعث به وجود آمدن فقر می‌شود و این مورد فقط شامل کشورهای عربی نیست و در سرتاسر جهان، نمونه‌هایی برای آن، وجود دارد.

اِفراط در هر زمینه‌ای، موجب آسیب دیدن و از بین رفتن آن می‌شود. با استفاده از قدرت خلاقیت و ابتکاری که انسان دارد، می‌تواند برای بسیاری از مشکلات، راه حل مناسبی به وجود آورد ولی در مقابل، اگر این استعداد، بدون در نظر گرفتن پیامدهای آن به کار گرفته شود، تاثیرات جبران‌ناپذیری به جای می‌گذارد. در فرهنگ ژاپن، گِیشا یک فاحشه نیست. او زنی است که می‌توانید در مواقعی که مستأصل شده‌اید و نیاز به آرامش دارید، به او مراجعه کنید. گیشا شما را نوازش می‌کند، برایتان نوشیدنی می‌آورد و می‌تواند با نواختن موسیقی، آرامش از دست رفته را به شما، بازگرداند. اما آیا ممکن است گیشا و در کلّ، زن، جای خود را به عروسک‌های مصنوعی و ربات‌ها بدهد؟ تنها انسان می‌تواند، زیبایی‌ها و ارزش‌هایی که خودش به وجود آورده را از بین ببرد. شاید تاثیر یک عمل یا رفتار، همان لحظه، محسوس نباشد ولی در بلندمدت، بالاخره نتیجه‌ی آن معلوم می‌شود و تجربه نشان می‌دهد، به وجود آوردن ، بسیار دشوارتر از نابود کردن آن است. زحمتی که سالیان دراز برای ساختن هر چیزی، کشیده می‌شود، در یک چشم به هم زدن، ممکن است از بین برود.

این نوع مستند، قبلا نیز ساخته شده و حتی کارگردان فیلم، ران فرایک(Ron Fricke)، فیلم باراکا(Baraka) را در کارنامه خود دارد. او فیلمبردار مستند Koyaanisqatsi بوده(به کارگردانی گادفری رجیو(Godfrey Reggio)) و بدون شک در ادامه فعالیت هنری خود، از آن الهام گرفته است. بزرگترین نقطه قوت این فیلم، فیلمبرداری بسیار دقیق و زیبای آن است. درست است که شما هنگام فیلمبردای در کنار گروه این فیلم نبوده‌اید ولی با دیدن تک تک صحنه‌های این مستند، به دقت، و مدت زمانی که صرف انجام آن شده، پی می‌برید. در بسیاری از صحنه‌ها، با یک تابلوی نقاشی روبرو هستید و متحرک بودن آنها در برخی موارد، باعث می‌شود حس کنید که آن تابلوی نقاشی در حال کشیده شدن است. تدوین بسیار خوب این فیلم نیز، بی‌تاثیر در انتقال مفهوم و حس صحنه‌های مختلف آن نیست. بازی با ضرباهنگ(Tempo) و میزان سرعت تصاویر، باعث به وجود آمدن مفاهیم جدید و بسیار عمیق شده و البته موسیقی نیز در ایجاد آنها بسیار اثربخش بوده و بهترین آهنگ‌ها و ترانه‌ها برای صحنه‌های فیلم، انتخاب شده است.

جهت ورود به صفحه ی دانلود کلیک کنید.

جاوید مجلل

امتیاز: 87

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید