به هنگامی که صحبت از پیشرفت فناوری، علیالخصوص هوش مصنوعی میشود، علاوه بر زوایای مثبت و خدمات مهم و موثر این فناوری، ابعاد دیگری هم نمایان میشود؛ فیالمثل فکر کردن به جهانی که در آن هوش جدیدی شبیه به هوش انسان، طراحی شده که سرعت پیشرفت آن روزبهروز به صورت تصاعدی و چشمگیر بیشتر میشود و میتواند مرحلهی جدیدی از تکامل را رقم بزند و نسل بشر را منقرض کند، هراسناک است. مرحلهی جدیدی که آن را «تکینگی تکنولوژیکی» مینامند. مرحلهای که سرعت بخشیدن به پیشرفت فناوری، از ظرفیت و کنترل فکری انسان فراتر میرود، و این سرعت، تمدن را به طور اساسی تغییر داده یا حتی به پایان میرساند. «تکینگی»، سناریویی بود که حدود ۳۰ سال پیش «ورنو وینگ» نویسندهی برجسته آثار علمی تخیلی در کتابهایش از آن نام برد و از تبعات ظهور هوش مصنوعی گفت. به راستی رفتن به این سو، چه در بر دارد؟ موضوعی که بارها در مدیوم سینما به آن پرداخته شده است، از سینمای کلاسیک گرفته تا به امروز. «شاون لوی» کارگردان کانادایی هم اما در تازهترین ساختهاش «گای آزاد» (دانلود فیلم Free Guy با لینک مستقیم) به سراغ همین فناوری میرود، زمانی که هوش مصنوعی به وضوح، توان و میل به در جمع زیستن را از بین برده و ریاضیات بدل به تنگنا شده و دیگر انسان با کلمات سخن نمیگوید بلکه با ۰ و ۱ منظورش را میرساند. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.
«شاون لوی»، که از روح و جان بخشیدن به غیرانسانها لذت میبرد، در تازهترین ساختهی قهرمانمحورش «گای آزاد»، در مسیر ابرسینما حرکت میکند و به یک بازی ویدیویی به نام «شهر آزاد» میپردازد که برنامهنویسی آن بر اساس آزادی بیقید و شرط، بنا شده است و شخصیت اصلی جهانش را، «گای» که «رایان رینولدز» نقشش را ایفا میکند، قرار میدهد که از نقش اصلی خود فراتر رفته و خارج از برنامهریزی، دست به عمل میزند و به دنبال بازیافتن آزادی میگردد، غافل از اینکه در جهان یک بازی قرار گرفته است.
گای، پس از عبور از سکانس افتتاحیه که با نریشنی افراد عینک آفتابیزن را از افراد عادی متمایز میکند، شروع به انجام دادن قواعد بازی میکند که نمیداند در آن نقش دارد. او طبق برنامهریزی، هر روز از خواب بیدار میشود، به ماهی قرمز داخل تنگش سلام میدهد، صبحانه میخورد، به کافه میرود و قهوه میگیرد، بعد به محل کارش بانک میرود و برای سرقتهای روزانه از بانک خود را آماده میکند و مدام در لوپ تکرار شونده دست و پا میزند تا اینکه با ورود یک کاراکتر دیگر، متوجه میشود که شخصیتی است از یک بازی ویدیویی و وجود واقعی ندارد و این سناریوی اصلی «گای آزاد»، است. کاراکتری که از زندگی روتین خود در بازی «شهر آزاد» خوشحال است تا زمانی که با بازیکنی به نام میلی (جودی کومر) ملاقات میکند، کد نویسی که به دنبال اثبات این موضوع است که آنتوان (تایکا وایتیتی)، سرمایهدار پشت جهان مجازی بازی، کدهای او را به سرقت برده است.
جهانی که «لوی» میسازد، جهانی شاد و توامان هراسناک است، جهانی که مرزهای خیال و واقعیت برداشته شده و یک فکر خارجی و یا یک صدای خارجی میتواند همه چیز را تغییر دهد. بازی که «لوی» خلق میکند اما از جهاتی بیشباهت به جهانی که در آن زندگی میکنیم نیست. جهانی مملو از انسانهای عادی و اعمال روزمرهشان و حتی گفتن عباراتی که مدام تکرار میشوند و انتظارهای بیهودهی هرروزه و در پس اینها جوانههای امید که آرام آرام شکل میگیرند و نقطهی معجزهآسا در این دنیای ویروسی از جایی شروع میشود که نجات دهنده میآید و احساسات در مردم شکل میگیرد. عشق، آزادی، نجات، قدرت و... و درست پس از بروز احساسات و کشف حقایق، شرورها دست به کار میشوند تا دنیا را دگربار به خاموشی ببرند.
قهرمانِ صفر و یک جهان کارگردان که حتی نامی هم ندارد و زمانی که به کاراکتر بینالمللی تبدیل میشود، به تیشرت آبی معروف میشود، مرد خوشبینی است که در بازی آنلاین محبوب «شهر آزاد» زندگی میکند و با گرفتن عینک بازیکنان بازی، عینکی که به او اجازه میدهد «شهر آزاد» را همانطور که هست ببیند، یعنی یک جهنم متوحشانه که در آن مردم به جان هم میافتند، با حذف دیگران خود را بالا میبرند، مدام تکرار میشوند و در این بلبشو او به خودآگاهی میرسد، معنای آزادی را درمییابد و اینگونه تصمیم میگیرد به قهرمان داستان خودش بدل شود و دنیا را نجات دهد، داستانی که در آن خودش را بازنویسی میکند.
شاید در وهلهی اول به نظر برسد که «گای آزاد» تنها در باب جهان بازیها است و از بسیاری از فیلمهای مربوط به بازیهای ویدئویی بهتر ساخته شده است، اما در پاتکس حرفهای زیادی برای گفتن دارد. این جهان سرد و خاموشِ انسانهای تنهایی است که در پشت زره محکمی بهنام تکنولوژی پنهان شدهاند. آنها نمیتوانند از پای سیستمهایشان بلند شوند، نمیتوانند به گفتوگو بپردازند، نمیتوانند احساساتشان را به راحتی بیان کنند، توانایی برقراری ارتباط را ندارند و از همه چیز معنازدایی میکنند و مجاز را به واقعیت ترجیح میدهند. فیالواقع «گای آزاد» فیلمی است که هم اراده آزاد بودن و فعال بودن میگوید و هم در عین حال مخاطب مصرفگرا را به تصویر میآورد. این یک فیلم پرفروش است که میگوید پسر کوچک باید در برابر مرد بزرگ بایستد. با تصاویر پر زرق و برق و هیجانانگیز و بدل شدن آرزوها به واقعیت، موجبات تحیر و شعف را به همراه میآورد و با نقاب برداشتن از همین شادیهای زودگذر، عمق فاجعه را نشانمان میدهد.
در نهایت میتوان گفت اگرچه مخاطبان حرفهای سینما آن چیزی را که میخواهند در «گای آزاد»، پیدا نمیکنند و آن را تنها، همچون بخش دیگری از مرحلهی آشتی با سینما میبینند ولی مخاطبان اصلی این فیلم که عاشقان دنیای بازیها و ابرسینما هستند، بیشک از دیدن آن لذت خواهند برد. «گای آزاد» با آغوشی گرم، به سراغ مخاطب جهان ویروسزده میرود و عشق و هیجان زیادی را تقدیمش میکند. این فیلمی است که میل به آزادی و آزاد زیستن کاراکتر اصلی آن، و در انتها رونمایی از بازی بدون خشونت «زندگی آزاد»، که در آن تمام موجودات از زیستن کنار هم لذت میبرند، لبخند را بر لبان مخاطب جهان سرد و خاموش این روزها میآورد.
یاسمن اسمعیلزادگان
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید