سینمایی «بدون پشیمانی» (دانلود فیلم Without Remorse با لینک مستقیم) تازهترین ساختهی «استفانو سولیما» که اقتباسی است از رمانی با همین عنوان به قلم «تام کلنسی»، نویسندهی شناخته شدهی آمریکایی که از روی داستانهای او فیلمها، سریالها و بازیهای فراوانی ساخته شده است؛ از حلب در سوریه آغاز میشود، درست جایی که جان کلارک (مایکل بی جردن) سرباز نیروی دریایی آمریکا پس از شرکت در عملیاتی در آن منطقه، برای بیرون راندن نیروهای روسی و آزادسازی مامورین سیآیای، اعزام شده است. پس از این عملیات، او به کشور باز میگردد تا خود را از ارتش بازنشسته کند و به زندگیاش بپردازد، اما در یک شب، عدهای ناشناش به منزل او هجوم میآورند و همسرش را در حالی که باردار بوده، به قتل میرسانند تا به نوعی عملیاتی که او در حلب در آن حضور داشت را تلافی کنند، با این حال جان به طرز معجزهآسایی در این حمله زنده میماند و حال به دنبال یافتن قاتلان همسرش و انتقام از آنها برمیآید. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.
تازهترین ساختهی «استفانو سولیما»، چند دقیقه پس از شروع، به یک داستان انتقامجویانه و سراسر خشونت بدل میشود که حرف تازهای جز انتقال هیجانات منفی به مخاطب ندارد. کل ماجرا انتقام یک مامور آمریکایی از روسهایی است که همسر و فرزندش را کشتهاند و در همین راستا و بر پایهی تم انتقام هم جرقهی زیادی در این اثر برای جذب مخاطب وجود ندارد و فیالواقع طرح داستانی این اثر اساسا از قهرمان تاثیرگذار خالی است و شبیه به شلم شوربایی میماند که میتوان مواد مختلف را از هر سمت و سویی به آن اضافه کرد و برای دقایقی این سردرگمی را مشاهده کرد. در اینجا تنها با کلارک، کاراکتر اصلی، کاراکتری درمانده و آسیب دیده مواجهایم که در شرایط بحرانی قرار میگیرد که البته به طور معجزه آسایی بهبود مییابد و برای انتقام به راه میافتد و در این بین اما توطئهای را که تهدید به ایالات متحده و شروع جنگ را در بر داشت، کشف میکند.
با اینکه تریلر «استفانو سولیما»، به لحاظ داستانی از منبع اصلی فاصله میگیرد اما به در نهایت به عناصر اصلی و بنیادین داستان تام کلنسی وفادار مانده و از یک مرد درمانده و در حال سوگواری و البته خشمگین در دنیایی بیرحم و دهشتناک که انتظار هر امری را میتوان داشت، رونمایی میکند.
از نکات منفی دیگر این فیلم این است که ایدهی خشونت طلبی و تجاوز روسها؛ دشمنان همیشگی آمریکاییها در فیلم بسیار واضح و غالب است. البته ذکر این نکته لازم است که مواجههی ایالات متحده و روسیه از نقاط اتکای اصلی کلنسی در رمانهایش بوده و او همواره در آثارش نسخهای جدید از نظم نوین جهانی را ارائه میدهد که بسیار شبیه دوران جنگ سرد بوده است. فیالواقع در اکثر آثار تام کلنسی، اساس پیچشهای داستانی مبتنی بر خیانت به آمریکا و مراودات سیاسی آلوده میان کشورها میباشد و «بدون پشیمانی» نیز از این قاعده مستثنی نیست و به بنمایهی آثار کلنسی وفادار است، اما در اصل چنین شکلی از وفاداری همچون مطرح کردن بیانیههای سیاسی و ملیگرایانه، یک پوشش منسوخ در سینماست و همسو با خواستهها و نیازهای مخاطب امروز نیست و تنها دلزدگی و بیحوصلگی مخاطب را رقم میزند.
از دیگر نقاط ضعف فیلم میتوان اشاره کرد به اکثر سکانسهای اکشن فیلم که از طراحی سادهای برخوردارند و اساسا منطقی در آن دیده نمیشود و پر از ایرادات ریز و درشت میمانند و گاها به مضحکه میمانند. فیالمثل در مواجهات روسها و آمریکاییها، با شلیک آمریکاییها، تیرها به قلب روسها برخورد میکند و اما تیرهای روسها به حریف نمیرسد و به بیراهه میرود. نمونهی دیگری از این دست ایرادات جایی است که یک گروه کوچک از سربازان آمریکایی در یک ساختمان آن هم در خاک روسیه، بیش از پنجاه نفر را به قتل برسانند و پس از آن به راحتی در خیابان رانندگی کنند و از کشور خارج شوند.
ناگفته نماند که در این جهان جاسوسی-نظامی، کارگردان چند صحنهی کوتاه را خلق میکند که میتواند با تصویربرداری شکوهمند و تدوین اثرگذار، تا حدودی مخاطب را جذب کند، فیالمثل سکانس افتتاحیهی اثر در حلب و ویرانههایی که از سوریهی جنگ زده باقی مانده، تنمان را به لرزه میاندازد و یا کمی بعد از این صحنه، نحوهی مقابلهی سربازان آمریکایی با روسها و یا سکانسی که کلی، یک دیپلمات روس را در مسیر رفتن به فرودگاه تعقیب میکند، او را متوقف میکند و روی خودروی او بنزین میریزد و آن را به آتش میکشد تا بتواند نام قاتل همسرش را از زیر زبان او بیرون بکشد و یا سکانسی که کلارک در سلول انفرادی است و با راه انداختن سیل در راهروهای زندان، موفق میشود چندین نگهبان را از پای درآورد و مایکل بی جردن از جان کلارک تصویری را بر جای میگذارد که تا حدودی مخاطب را جذب میکند، کاراکتری که همانند یک ماشین کشتار و مقاوم به نظر میرسد.
اما در نهایت باید گفت «بدون پشیمانی» یک اثر خام و مایوس کننده است که دچار ضعفهای فراوان داستانی است. نه شخصیتها پرداخت درست درمانی دارند، نه رویدادها حساب شدهاند و نه جزئیات داستانی به دقت لحاظ شدهاند و علاوه بر این، ساده انگاری بیش از حد در این اقتباس سینمایی ضربهی محکمی به این اثر وارد کرده است و نهایتا با یک فیلم غیرمنسجم مواجهایم که از فقدان متن قوی، شخصیتپردازی دقیق، گرهگشاییهای منطقی و روابط علی معلولی رنج میبرد و تنها یک اکشن پاپکورنی ضعیف و متکی بر تصویربرداری قوی و فیزیک و استایل و اجرای ستاره فیلم است که نهایتا نه لذت خاصی را برای مخاطب بوجود میآورد و نه میل به دیدن دنبالههای آن را.
یاسمن اسمعیلزادگان
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
jobin1
jobin1
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ۰۸:۳۴
به نظرم این نقد پر از بی انصافی بود برای این فیلم، چه از نکات فنی و نظامی فیلم که خیلی واقع گرایانه و بدون اغراق بود نه مثل فیلم های خالی بندی همچون جان ویک، و چه از نظر داستانی برای این سبک از فیلم ، و این که یک جایی در آخر های فیلم اشاره ای میشه به دو دسته سازی در آمریکا و این که چه کسانی واقعا برنده جنگ های بزرگ هستن همچون جنگ جهانی اول و دوم ، که شخصیت منفی داستان به جان کلی می گوید که : { میدونی جنگ جهانی دومو کی برد؟ نه ژنرالها و دریادارها! اقتصاددانها! تانکها و هواپیماها و کشتیهای بیشتر. اون همه خرج و مخارج این کشورو از فقر نجات داد. دنیا رو از استبداد نجات داد. یه کشور بزرگ، به دشمنهای بزرگ نیاز داره ، بهترین دشمن ما شوروی بود. ترس ما از اونا، مردممونو متحد کرد بهمون هدف داد. مشکل امروز، جان، اینه که نصف کشور فکر میکنن نصف دیگه دشمنشونه. چون کسی رو ندارن که باهاش بجنگن. پس... ما بهشون یه دشمن واقعی دادیم، با قدرتی که بتونه زندگیشونو تهدید کنه، آزادیشون رو ، آزادیای که قدرشو نمیدونین. و جواب گرفتیم جان. جواب گرفتیم. نمیشد بمیری؟} . پس به نظرم ما با یک فیلم نسبتا واقعی طرف هستیم از هر نظر .! ما در دنیایی زندگی می کنیم که ابرقدرت ها و دولت هاشون نیرو های شبه نظامی یا جنگ های نیابتی راه می اندازند که به حفظ قدرت و نیاز های اقتصادی، سیاسی، و نظامی شون برسند. و انسانیت، مردم ، محیط زیست ، هیچ کدام برایشان اهمیت ندارند، فقط قدرت و سلطه گری مهم هست برایشان....
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ