وقتی میشینم فیلم داستانی تماشا کنم، داستان و طرز روایتش برام ۵۱ درصد اهمیت داره و باقی مسائل ۴۹ درصد؛ منظور اینکه فیلم داستانی اگه داستان درستوحسابی تعریف نکنه از من نمرهی قبولی نمیگیره و برای من مفت نمیارزه.
این فیلم، یه محصول مستند یا انتزاعی یا تجربی و اکسپریمنتال نیست، بلکه یه فیلم داستانی فضاییه که توسط یکی از استودیوهای غول هالیوودی ساخته شده، پس حداقل انتظار اینه که داستان بگه. ولی متاسفانه توی ۲ ساعت و نیم، ۲ خط و نیم هم داستان نداره.
اینکه کارگردان ما فیلسوفه (جون عمهاش) یا میخواد حرف فلسفی بزنه، باز هم دوزار برای من اهمیت نداره و جای حرف فلسفی هم توی کتاب فلسفهست، نه توی سالن سینما.
۲ ساعت و نیم پای این فیلم معطل شدم با یهمشت سکانس طولانی و کشدار و بیفایده و تکراری و قابل حذف و اتفاقهای مضحک که قبلاً توی صدتا فیلم دیگه، بهترش رو دیدم.
و درنهایت دوست عزیز «خب که چی؟»
اینهمه زور زدی، بودجه فراهم کردی، دکور زدی، دکوپاژ، میزانسن، جلوههای ویژه (که واقعاً هم فیلم توی مسائل فنی و تکنیکی میدرخشه)، که چیکار کنی؟
به کجا برسی؟
دنبال پیام نهفته در فیلم نیستم. مشکلم اینه که تمام این هایوهوی و معرکهگیری، چرا به هیچ نقطهی پایان قابل قبول نمیرسه؟
تماشای این فیلم مثل این میمونه که بهعنوان توریست رفتی فضا. حالا ۵ دقیقه فلان سیاره رو از دور ببینیم. حالا یهربع فضاپیما روی سطح سیاره فرود میاد. حالا ۱۰ دقیقه فضاپیما از اینور کادر تصویر وارد بشه و از اونور تصویر خارج بشه. حالا ۲۰ دقیقه هم زمین و بیابون و شامپانزه تماشا کن. یه سنگ توالت سیاهرنگ هم بچپونیم وسط داستان که مخاطب متوجه نشه این سهتا اپیزودی که عمرش رو تلف کرد و دید، به هم مطلقاً هیچ ربطی نداشتن.
بالاخره نمیشه کارگردان فیلسوف ما (که از تعریف کردن چهارخط داستان ساده هم عاجزه) فیلم بسازه و نظر گرانبهاش رو دربارهی منشا خودآگاهی و تکامل انسان(!) به خیل مشتاقان ارائه نکنه.
مُریدان منتظرن ببینن استاد به چه حقیقتی از جهان هستی دست پیدا کرده و میخواد در قالب فیلم سینمایی به ما انسانهای عامی منتقل بکنه.
حیف ۲ ساعت و نیمی که حروم این فیلم شد.
با نظرت موافقم و خیلیم حال کردم. یه عده که از خودشون نظر ندارن و فقط یکی دو جا خوندن که کوبریک فلان هست اونا هم دنباله رو هستن که استاد 20 هستن. اما خلاصه وار میشه گفت سینما جای داستان گفتن هست نه فلسفه بافی و نماد بازی
تکراری نسبت به خود فیلم؛ یعنی یهسری شاتهای مشابه رو انقدر توی فیلم تکرار کرده که دیگه گَندش دراومده.
برای من اصلاً مهم نیست که کی «زودتر» انجام داده. این مهمه که کی «بهتر» انجام داده.
این که میگی کاراکترها احساس ندارن و خنثیان، کلاً مدل فیلمسازیِ کوبریک همینه. شخصیتهاش انگار یهمشت چوبخشک و آدمکان؛ ادا و اطوارهاشون به آدمیزاد شباهتی نداره.
داستانِ فیلم هم بیسروتَهتر از اونیه که بشه براش هدفی متصور شد. اپیزود دوم رسماً تا میآد داستانش روی روال بیفته، همونجا تموم میشه. در کُل انسجامی بین داستانها وجود نداره.
فیلم تو سال 1968 ساخته شده قبل از اینکه حتی ما یه عکس از زمین داشته باشیم. چجوری میگی تکراریه؟ در واقع اونایی که دیدی از این فیلم الگو گرفتن (contact,interstellar و غیره). قضاوت کردن هیچ چیزی از قدیم بر اساس استاندارد های امروزی درست نیست.
در ضمن هدف فیلم بی پایان بودنه. دقت بکنی تمام کاراکتر های فیلم هیچ احساساتی از خودشون نشون نمیدن یعنی خنثی هستن و تنها چیزی که تو فیلم اهمیت داره دنیا و نحوه کارکردشه که هیچ کس انتظار پایانی ازش نداره
والا خیلی کوتاه بخوام بگم:
سینما یکی از انواع هنرهای دراماتیکه یعنی بر پایهی درام؛ و خب، واضحه که تا وقتی داستانی وجود نداشته باشه، درامی هم شکل نمیگیره.
اودیسه فضایی به نظرم یک شاهکار بود فیلمی ک با دیدن جلوه های ویژه ش متعجب شدم و اینکه ۵ سال کار ساختش طول کشیده با وسواسی بیمار گونه کوبریک فقید واقعا حالا حالا ها جای بررسی و فهم داره این فیلم.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
AminNirvana
AminNirvana
۲۹ خرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۱
یه نفر نبود به این کوبریک مشاوره بده ک انقدر موسیقی کلاسیک توی فیلم پخش نکن یعنی سردرد میگیره آدم سر یه سری سکانس ها مگه کنسرت بتهوون و باخ اومدیم آخه
۴
۵
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
maziyarsss
maziyarsss
۱۴ آذر ۱۴۰۱ ۰۲:۴۸
وقتی میشینم فیلم داستانی تماشا کنم، داستان و طرز روایتش برام ۵۱ درصد اهمیت داره و باقی مسائل ۴۹ درصد؛ منظور اینکه فیلم داستانی اگه داستان درستوحسابی تعریف نکنه از من نمرهی قبولی نمیگیره و برای من مفت نمیارزه. این فیلم، یه محصول مستند یا انتزاعی یا تجربی و اکسپریمنتال نیست، بلکه یه فیلم داستانی فضاییه که توسط یکی از استودیوهای غول هالیوودی ساخته شده، پس حداقل انتظار اینه که داستان بگه. ولی متاسفانه توی ۲ ساعت و نیم، ۲ خط و نیم هم داستان نداره. اینکه کارگردان ما فیلسوفه (جون عمهاش) یا میخواد حرف فلسفی بزنه، باز هم دوزار برای من اهمیت نداره و جای حرف فلسفی هم توی کتاب فلسفهست، نه توی سالن سینما. ۲ ساعت و نیم پای این فیلم معطل شدم با یهمشت سکانس طولانی و کشدار و بیفایده و تکراری و قابل حذف و اتفاقهای مضحک که قبلاً توی صدتا فیلم دیگه، بهترش رو دیدم. و درنهایت دوست عزیز «خب که چی؟» اینهمه زور زدی، بودجه فراهم کردی، دکور زدی، دکوپاژ، میزانسن، جلوههای ویژه (که واقعاً هم فیلم توی مسائل فنی و تکنیکی میدرخشه)، که چیکار کنی؟ به کجا برسی؟ دنبال پیام نهفته در فیلم نیستم. مشکلم اینه که تمام این هایوهوی و معرکهگیری، چرا به هیچ نقطهی پایان قابل قبول نمیرسه؟ تماشای این فیلم مثل این میمونه که بهعنوان توریست رفتی فضا. حالا ۵ دقیقه فلان سیاره رو از دور ببینیم. حالا یهربع فضاپیما روی سطح سیاره فرود میاد. حالا ۱۰ دقیقه فضاپیما از اینور کادر تصویر وارد بشه و از اونور تصویر خارج بشه. حالا ۲۰ دقیقه هم زمین و بیابون و شامپانزه تماشا کن. یه سنگ توالت سیاهرنگ هم بچپونیم وسط داستان که مخاطب متوجه نشه این سهتا اپیزودی که عمرش رو تلف کرد و دید، به هم مطلقاً هیچ ربطی نداشتن. بالاخره نمیشه کارگردان فیلسوف ما (که از تعریف کردن چهارخط داستان ساده هم عاجزه) فیلم بسازه و نظر گرانبهاش رو دربارهی منشا خودآگاهی و تکامل انسان(!) به خیل مشتاقان ارائه نکنه. مُریدان منتظرن ببینن استاد به چه حقیقتی از جهان هستی دست پیدا کرده و میخواد در قالب فیلم سینمایی به ما انسانهای عامی منتقل بکنه. حیف ۲ ساعت و نیمی که حروم این فیلم شد.
asuccessful
asuccessful
maziyarsss
۲۱ مهر ۱۴۰۲ ۰۹:۰۲
یعنی میخوای بگی the shining (بازی جک نیکلسون و شلی دووال) و clockwork orange (بازی مالکوم مکداول) رو دیدی و بازم به کاراکتراش میگی چوب خشک؟ D:
۱
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
u_579614
u_579614
۷ تیر ۱۴۰۲ ۲۲:۵۵
با نظرت موافقم و خیلیم حال کردم. یه عده که از خودشون نظر ندارن و فقط یکی دو جا خوندن که کوبریک فلان هست اونا هم دنباله رو هستن که استاد 20 هستن. اما خلاصه وار میشه گفت سینما جای داستان گفتن هست نه فلسفه بافی و نماد بازی
۳
۳
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
maziyarsss
maziyarsss
asuccessful
۲۴ بهمن ۱۴۰۱ ۱۰:۵۴
تکراری نسبت به خود فیلم؛ یعنی یهسری شاتهای مشابه رو انقدر توی فیلم تکرار کرده که دیگه گَندش دراومده. برای من اصلاً مهم نیست که کی «زودتر» انجام داده. این مهمه که کی «بهتر» انجام داده. این که میگی کاراکترها احساس ندارن و خنثیان، کلاً مدل فیلمسازیِ کوبریک همینه. شخصیتهاش انگار یهمشت چوبخشک و آدمکان؛ ادا و اطوارهاشون به آدمیزاد شباهتی نداره. داستانِ فیلم هم بیسروتَهتر از اونیه که بشه براش هدفی متصور شد. اپیزود دوم رسماً تا میآد داستانش روی روال بیفته، همونجا تموم میشه. در کُل انسجامی بین داستانها وجود نداره.
۱
۴
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
asuccessful
asuccessful
۱۹ دی ۱۴۰۱ ۰۳:۰۷
فیلم تو سال 1968 ساخته شده قبل از اینکه حتی ما یه عکس از زمین داشته باشیم. چجوری میگی تکراریه؟ در واقع اونایی که دیدی از این فیلم الگو گرفتن (contact,interstellar و غیره). قضاوت کردن هیچ چیزی از قدیم بر اساس استاندارد های امروزی درست نیست. در ضمن هدف فیلم بی پایان بودنه. دقت بکنی تمام کاراکتر های فیلم هیچ احساساتی از خودشون نشون نمیدن یعنی خنثی هستن و تنها چیزی که تو فیلم اهمیت داره دنیا و نحوه کارکردشه که هیچ کس انتظار پایانی ازش نداره
۹
۲
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
maziyarsss
maziyarsss
maziyar1106
۲۳ آذر ۱۴۰۱ ۱۳:۵۴
والا خیلی کوتاه بخوام بگم: سینما یکی از انواع هنرهای دراماتیکه یعنی بر پایهی درام؛ و خب، واضحه که تا وقتی داستانی وجود نداشته باشه، درامی هم شکل نمیگیره.
۲
۱
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
maziyar1106
maziyar1106
۱۵ آذر ۱۴۰۱ ۲۳:۵۷
داستان جاش تو سینما نیست. تو رمانه :) یا مارول.
۴
۳
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
۳
۷
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
ed149a3ahehhe
ed149a3ahehhe
۹ شهریور ۱۴۰۱ ۱۳:۴۱
چرت پرت خالص چند بار وسط فیلم خوابم برد وقتی تموم شد به خودم گفتم خوب چه چی؟
۳
۹
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
ak9371
ak9371
۳۱ خرداد ۱۴۰۱ ۱۶:۰۰
این فیلم حاوی ی کد هست ک در عنوان فیلم بهش اشاره شده و ترتیب فیلمای کوبریکو براتون مشخص میکنه چطور کوبریک همچین نبوغی داشته
۱
۲
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ
Reza54132
Reza54132
۲۸ آذر ۱۴۰۰ ۲۳:۴۷
اودیسه فضایی به نظرم یک شاهکار بود فیلمی ک با دیدن جلوه های ویژه ش متعجب شدم و اینکه ۵ سال کار ساختش طول کشیده با وسواسی بیمار گونه کوبریک فقید واقعا حالا حالا ها جای بررسی و فهم داره این فیلم.
۳
۳
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ