۱۴۰۰ دی ۱۹ ۰۰:۴۷ نگاه کن که همین میشود نتیجهی شعر که قبل مردن بر جای سفت میشاشی! که شعر تجربهیِ محض سگدویدن بود میان خانه و زندان و راهِ کفّاشی! دو راه داری! یک: این که مرگ را بپذیر! و دو: که تن بدهی و شبیهشان باشی که هدیه دادن خورشید و نور یعنی فحش به این جماعتِ ظلمتپرستِ خفاشی! که یا بمیر! بمان مثل مردها خفه شو! و یا که بر سر زنها اسید میپاشی!