«استیون موفات» و «مارک گیتیس» نویسندگان سریال «شرلوک» (Sherlock) که به زودی سریال «دراکولا» (Dracula) آنان از بیبیسی و نتفلیکس پخش میشود، فاش کردهاند که این سریال گاتیک از یک شوخی در مورد «بندیکت کامبربچ» ستارهی «شرلوک» پدید آمده است.
گیتیس در مراسم افتتاحیهی «دراکولا» در لندن میگوید او عکسی از کامبربچ با کت همیشگی «شرلوک هلمز» و یقههای بالا داده شدهاش میگیرد که بسیار به کنت خونآشام شباهت داشته و آن را به «بن استیونسن» مدیر وقت بخش درامهای بیبیسی نشان میدهد. او به شوخی میگوید موفات و گیتیس باید سریالی در مورد «دراکولا» بسازند. گیتیس توضیح میدهد: «گفتم شبیه دراکولا است، نه؟ او گفت دوست دارید سریالش را بسازید؟»
موفات اضافه میکند: «ما تقریباً به عنوان یک شوخی در موردش حرف میزدیم. دراکولا دومین شخصیتی بود که از آن بیشترین اقتباس را ساختهاند. همچنانکه در موردش حرف میزدیم، ایدههایی مطرح شد که به نظر بسیار خوب میآمد. به جایی رسید که فکر کردیم باید جداً در موردش فکر کنیم.»
«دراکولا» شب سال نوی میلادی از «بیبیسی وان» پخش می شود و سپس از طریق نتفلیکس در اختیار مخاطبین جهانی قرار میگیرد. سریال از داستان کلاسیک «برام استوکر» در سال ۱۸۹۷ اقتباس شده زندگی خونآشامی ترنسیلوانیایی را روایت میکند که برای یافتن خون به انگلستان میرود. گیتیس میگوید پس از موفقیت «گرگومیش» (Twilight) بازگشت به دنیای گاتیک خونآشامها با «قلعههای بزرگ و غار و مهتاب» کار اشتباهی به نظر نمیرسید.
یکی از تفاوتهای اقتباس موفات و گیتیس این است که آنان تمایل داشتند که «دراکولا» شخصیت رمزآلود و پرابهامی نباشد. نقش «دراکولا» به بازیگر دانمارکی «کلیس بنگ» سپرده شده که با فیلم «میدان» (The Square) محصول ۲۰۱۷ شناخته میشود. موفات میگوید در مورد اینکه «کیت رودز-جیمز» باید چه بازیگری را برای نقش اصلی انتخاب کند، توصیههای روشنی ارائه داده است.
موفات شرح میدهد: «ما بازیگری بلند قد، تلخ، چهل و چند ساله، با ظاهری جذاب میخواستیم که به خاطر نقشی در اثری انگلیسی زبان شناختهشده نباشد و این خصوصیات انتخاب را محدود میکند. او فهرستی از بازیگران را فرستاد و در مورد «کلیس بنگ» گفت این یکی اسم خندهداری دارد. کیت لینکی از فیلم «میدان» را هم فرستاد بود که فیلم درخشانی است. روی لینک کلیک کردم و به محض تماشا گفتم دراکولا همین است، تمام شد.» گیتیس میافزاید: «ما در جستجوی نوعی تفاوت بودیم و کلیس از این خصوصیت برخوردار است.»
بنگ در ابتدا در مورد بازی در سریال تردید نشان میدهد و واکنش اولیهی او این است که «آیا دنیا به دراکولای دیگری احتیاج دارد؟» اما فیلمنامهی نویسندگان نظر او را جلب میکند. بنگ میگوید: «فیلمنامه را که خواندم گفتم: «حتماً، چرا که نه.» این برداشتی جدید و درخشان از دراکولاست.»
نتیجهی نهایی اثری گاتیک است که بنگ در مرکز وجود دارد و میان شخصیتی پرخطر و شوخطبع جستوخیز میکند. موفات میگوید مخاطب دقیقهای بخندد و لحظهای بعد منزجر شود. او به شوخی ادامه میدهد: «ما میخواستیم که اگر یک صحنه هیچ حسی نداشته باشد، دست کم مضحک باشد. نویسنده میتواند اطلاعات مهم پلات را در قالب یک شوخی منتقل کند. اگر مخاطب را بخندانید او را برای پانچلاین بوسیلهی کندهشدن سر یک نفر آمادهتر میکنید.»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید