دومین فیلم ترسناک «جوردن پیل» به گفتهی منتقدین هم در ترساندن موفق است و هم در جنجال آفرینی. او در سال ۲۰۱۷ با اولین فیلم خود «برو بیرون» (Get Out) که برندهی اسکار هم شد، لیبرالهای سفیدپوست را هدف قرار داده بود و حالا در دومین اثر بلند سینماییاش «ما» (Us) هیچ فرد آمریکایی از گزند انتقاد در امان نیست.
پیل «برو بیرون» را یک «فیلم ترسناک اجتماعی» توصیف کرده بود و منتقدین در مورد اثر دوم او در مقام کارگردان اجماع نظر دارند که «ما» اگرچه دارای عناصر مختلف آثار ترسناک اجتماعی است، اما مضامین مهمتر فیلم شخصیتر شدهاند.
«آدلاید ویلسون» با بازی «لوپیتا نیانگو» و دیگر اعضای خانوادهی چهار نفرهاش در خانهی ییلاقی خود توسط همزادهایشان درحالیکه همگی یک دست سرخ پوشیدهاند و سلاحشان قیچیهای طلایی شبیه به هم است، به گروگان گرفته شدهاند . فیلم «ما» را بعضی از منتقدین به یک شوخی تلخ تشبیه کردهاند که به خنده منجر نمیشود. اثری مملو از مفاهیم و استعارات در مورد ایالات متحده که گاهی هدفی نامعلوم دارد. «ما» (Us) هم در مورد ما است و هم در مورد ایالات متحده (U.S).
لوپیتا نیانگو ستارهی نمایش است
«متیو موناگل» در نقد خود برای «فیلم اسکول ریجکتس» مینویسد: «در مرکز فیلم بازی بینظیر «لوپیتا نیانگو» در دو نقش قرار گرفته. از صحنههای ابتدایی چیره شدن اضطراب بر او تا نبرد نهایی میان انسانها و همزادهایشان... نیانگو دو پرسنای منحصر به فرد با عمقی بیانتها خلق میکند.»
«دیوید کرو» منتقد «دن آو گیک» در مورد بازی نیانگو میگوید: «نمایشهای دوئلگونهی نیانگو به امری مخاطرهآمیز بدل میشوند و حتی در صحنههای پایانی وقتی که به شدت ابهام به وجود میآید، در کانون توجه فیلم قرار دارد.»
«جاستین چانگ» نویسندهی «لس آنجلس تایمز» در این باره مینویسد: «فیلم به درستی و به سهولت متعلق به نیانگو است و او بار تک تک لحظات را با لایههای بیشمار و نابش به دوش میکشد و نمایشی که به جا میگذارد موجب میشود در کتب تاریخ سینما از او به عنوان یکی از بهترین بازیگران ژانر وحشت یاد شود.»
وحشت واقعی است...
به باور «ایوان نارسیس» نویسندهی «گیزمودو»، «فیلم «ما» با گستردهتر کردن قلمرو جاهطلبیها و به کارگیری تعدیل شدهی خشونت و شباهتی که با اثر قبلی دارد، مهارت پیل در بازگویی داستانهای ترسناک اجتماعی را اثبات میکند و لرزه بر اندامهای ما میاندازد.»
«مونیکا کاستیو» نویسندهی «راجر ایبرت» مینویسد: ««مایک جیولاکیس» فیلمبردار «تعقیب میکند» (It Follows) تصاویری اضطرابآور در فضاهایی زمینی خلق میکند، برای مثال ایستادن یک خانواده در جلوی خانه لزوماً ترسناک نیست، اما وقتی که هوا تاریک باشد و نوری که از پشت میتابد، چهرههایشان را غیرقابل تشخیص کند و این چهار تن در جایگاهی بالاتر از قهرمانان قرار داشته باشند، به نظر میرسد که شیطان از بالا در حال یورش آوردن است.»
«جاستین چانگ» در این رابطه میگوید: «پیل به این سناریوی جنونآمیز، با طنزی کابوسوار و الهام گرفته شده از آثار «جورج رومئو» [کارگردان «شب مردگان زنده»] تشویشی لحظه به لحظه میبخشد.»
...و نیز طنز
«دیوید گریفین» منتقد «آیجیان» ضمن یادآوری صحنههای ترسناک مینویسد: «صحنههای ترسنک و رخدادهای چندشآور بسیاری به وقوع میپیوندد، اما میان بهت و هراس با برخی لحظات مضحک از «گیب» پدر خانواده با بازی «وینستون دوک» یکی دیگر از بازیگران «پلنگ سیاه» توازن ایجاد میکند.»
چانگ منتقد «لس آنجلس تایمز» میگوید: «کارگردان بار دیگر استعدادهایی را بروز میدهد که در سریال طنز «کی و پیل» او را به شهرت رسانده بود، تا بدین وسیله میان وحشت و نشاط توازنی هنرمندانه و بیرحمانه به وجود آورد. «ما» شاهکاری در مورد تنشهای کامیک و تخلیهی درونی است، فیلمی که نیشخندهای ما را در مقابلمان میگیرد و یادآور میشود که خنده، فریاد و تفکر، لذتهایی شخصی نیستند.»
«ایوان نارسیس» نویسندهی «گیزمودو» معتقد است فیلم «ما» بهرغم تمام لایههایش هرگز از نفس نمیافتد: «میلغزد، منحرف میشود، و سر و صدایی مانند یک چرخ و فلک فرسوده به پا میکند تا پیش از آنکه از کار بیفتد، آخرین جیغهای بینندهاش را بلند کند.»
مقایسهی اجتنابناپذیر فیلم با «برو بیرون»
«تاشا رابینسون» منتقد «ورج» فیلم «ما» را در مقایسه با «برو بیرون» فیلم ترسناک مدرنتری میداند و مینویسد: «فیلم از الگوی روایی آشنایی پیروی میکند - ترسهای بدوی، بازگشت به صحنههای آشنا و آرام برای شخصیتپردازی، مجموعهای از حوادث قابلپیشبینی و صحنههای ترسناک و فریبنده، و افزایش ناگهانی تنش.»
«متیو موناگل» در قیاس خود «ما» را نسبت به «برو بیرون» اندکی متفاوت توصیف کرده و میگوید: ««ما» فیلمی است که از در هم آمیختن بعضی از مهمترین ایدههایش برای خلق اثری جاهطلبانه و تا اندازهای از هم گسیخته در ذات خود بیمی ندارد. موضوعات مختلف ممکن است به خوبی «برو بیرون» به هم پیوند نخورده باشند، اما داستانی مستحکمتر هرگز به معنای از دست نرفتن ایدهها نیست.»
ارجاعات پیچیده به ژانر وحشت
فیلم «ما» به اعتقاد «مونیکا کاستیو» بیش از هر فیلمی یادآور «تلألو» (The Shining) به کارگردانی «استنلی کوبریک» است: «[این ارجاعات] شامل نمای اورهد از خانوادهی ویلسون در میان جنگلها به سمت محل اقامتشان برای گذران تعطیلات میشود، مانند خانوادهی «تورنس» در فیلم «تلألو» که در حال عزیمت به سمت هتل «اورلوک» بودند...
...پیل همچنین با نماهای دوبخشی «اسپلیت دیوپتر» و فکوس همزمان روی «آدلاید» و همزاد او برای اولین بار در فیلم ادای دینی میکند به «برایان دیپالما.» علاوه بر این ارجاعاتی دیده میشود به «قوی سیاه» ساختهی «دارن آرونوفسکی.»»
«تاشا رابینسون» به هواداران ژانر وحشت مدرن وعده میدهد که پس از ظهور همزادها صحنههای آشنایی را نظارهگر خواهند بود: «ورود اولیهی آنها به منزل خانوادهی ویلسون یادآور فیلمهای تریلری مانند «غریبهها» (The Strangers) است، و سکانسهای تعقیب و گریز آن در ترکیب وحشت ناگزیر و خشونت ناگهانی همانند «تعقیب میکند» (It Follows).
«جان دیفور» منتقد «هالیوود ریپورتر» اعلام میدارد که فیلم «اثری به شدت ترسناک است که مفهمومش سهلالوصول است. او مینویسد: «فیلم «ما» میخواهد بگوید چه سیاهپوست باشیم چه سفیدپوست، این افرادی چون خود ما هستند که دنیا را به مصیبتی گریز ناپذیر بدل ساختهاند.» وی در ادامه میگوید: «شاید ما نیز همین کار را میکنیم، هم ما و هم آنها زندگی را برای کسانی جهنم کردهایم، بیآنکه خود بدانیم. شاید ما «آنها» هستیم و آنها «خود ما.»»
«اریک کوهن» نویسندهی «ایندیوایر» مینویسد فیلم «ما» ثابت میکند که موفقیت «برو بیرون» در گیشه تصادفی نبوده. او اصرار میکند که فیلم میتواند به شدت خوشایند باشد و خواستهی مخاطب را دقیقاً برآورده سازد. کوهن فیلم را ترکیبی از نیروی «بازیهای مسخره» (Funny Games) با «وحشت کروننبرگی و تعلیق هیچکاکی» توصیف میکند. او همچنین از «تمثیلهای به یاد ماندنی» پیل و تکیه نکردنش بر کلیشه تمجید کرده و به مخاطبین یادآور میشود که «گاهی ترسناکترین حقایق در جلوی چشمان ما مخفی شدهاند.»
«امیلی یوشیدا» منتقد «والچر» نیز «برو بیرون» و «ما» را با یکدیگر مقایسه کرده و میگوید اولی حامل پیامی روشنتر است. «با فیلمی شلختهتر از «برو بیرون» مواجهه هستیم، چرا که هیچگاه راهی برای بیان حرفی که میخواهد بزند نمییابد. این مسئله چندان به زیان فیلم تمام نمیشود؛ این شلختگی به فیلم اجازه میدهد به جای اینکه با حروف بزرگ پیام تحویل دهد، زمان بیشتری را صرف کار بر روی عناصر دلهرهآور بدیع کند.»
«کوین فالن» نویسندهی «دیلی بیست» میگوید «جوردن پیل» این بار موفق نمیشود با یک فیلم ترسناک در مورد جامعهی آمریکا اظهار نظر کند، تنها به این دلیل که «تجربهی دیدن فیلم بسیار لذتبخش خواهد بود. «ما» یک فیلم بلاکباستر پاپکورنی در بالاترین سطح است؛ یک اثر عامه پسند دقیق و ظریف که اگر در گیشه پرفروش نمیشد، سالنهای آرت-هاوس را به تصرف درمیآورد.»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید