news-background
news-background

۳۰ سریال حال خوب کن برای گذر از مرداب قرنطینه

 

گاهی با خزیدن اندوه زیر پوست تن، حتی از عشق هم که گرم باشی، فیلمی دو ساعته هم راه‌گشا نیست. تنها می‌خواهی بر بالینت آرام بگیری و تصاویری را نگاه کنی که امیدت به بشریت را دوباره زنده کند. در «عصر طلایی تلویزیون» به سر می‌بریم اما بسیاری از این عناوین «طلایی» با خود بار سنگین حزن و ملال به همراه می‌آورند و گاهی هم ذهن استطاعت «برکینگ بد» و «مد من» را ندارد و تنها به دنبال چیزی زودگذر، ملایم و لذت‌بخش است. «کلایدر» به تازگی با توجه شرایط حاکم بر زمین انسان‌ها، بر آن شده تا فهرستی از امید‌بخش‌ترین عناوین تلویزیونی تهیه‌ کند. ۳۰نما این فهرست متشکل از ۳۰ سریال را برگردانده و تقدیم می‌‌کند.

   

برگر باب (Bob’s Burgers)

یک سریال تمام و کمال درباره‌ی خانواده‌ای است که همدیگر را دوست می‌دارند و اغلب مواقع تمام تلاششان را می‌کنند تا یکدیگر را در راه رسیدن به هدف‌هایشان حمایت کنند. مسئله‌ای که این روزها یک امر نادر است و موهبتی به شمار می‌رود. عواطف خانوادگی و روابط محبت‌آمیز این روزها کم‌تر در سریال‌های تلویزیونی به چشم می‌خورند، به خصوص در ژانر کمدی. سریال ماجراهای خانواده‌ی بلچر را دنبال می‌کند و با شخصیت‌های غریب و البته دوست‌داشتنی‌اش همراه می‌شود. توجه چشمگیر به جزئیات و البته فراوانی شوخی‌های سبک و برگشت‌پذیر، برگر باب را به یکی از بهترین سریال‌های شیرین و احمقانه بدل می‌سازد.

 

بروکلین ۹-۹ (Brooklyn Nine-Nine)

نکته‌ای درباره‌ی مایکل شور وجود دارد که اگر نام او در سردر پرو‌ژه‌ای باشد تضمین می‌کند که شما عاشق نتیجه نهایی خواهید شد. این قضیه در مورد این سریال هم صادق است. مایکل شور آن را به همراه دن گور (پارک‌ها و بازسازی‌ها) به تلویزیون آورده و داستان حوزه استحفاظی خیالی شماره‌ی ۹۹ نیویورک را روایت می‌کند. سریال مجموعه‌ای از بهترین اجراهای سیتکام تاریخ تلویزیون است. اندی سمبرگ پرشور و پرانرژی اینجا هم در نقش اصلی با همان حرارت همیشگی ظاهر می‌شود و در کنارش استفانی بریتزِ سرد، کنتراست جذابی به وجود می‌آورد. چلسی پرتی هم هم‌زمان باید با هردوی این‌ها سر و کله بزند. اما بهترین نقش‌آفرینی سریال بدون شک از آن اندرو برونر است که نقش کاپیتان ريموند را بازل می‌کند. احتمالاً یکی از بهترین شخصیت‌های کمدی در سال‌های اخیر. شخصیتی که در ۶ فصلی که تا به حال پخش شده، حتی یک دیالوگ معمولی هم نداشته! نکته‌ی آخر اگر قصد شروع به بنج واچینگ (یک جا دیدن چند قسمت سریال) دارید، اپیزودهای مخصوص هالووین را هم دریابید.

 

شوی بزرگ شیرینی‌پزی بریتانیایی (The Great British Bake Off)

نکته این است که تمامی شوهای واقع‌گرایانه تلویزیونی باید همین اندازه آرام و شاد باشند. هر هفته یک دوجین قناد باید در چالش‌های متنوعی شرکت کرده و با هم رقابت کنند. مراحلی که نه فقط شامل استفاده از دستورالعمل‌های از پیش تعیین شده می‌شود، که به سختی دانش آشپزی و مهارتشان را هم به چالش می‌کشد و حتی در یکی از مراحل باید یک بشقاب مخصوص خود هم تهیه کنند. در این مسابقه فضا مملو از صمیمیت است و  رقابت‌ها دوستانه. جایزه‌ی آن هم چیزی نیست جز یک تاج و عنوان «بهترین شیرینی‌پز آماتور بریتانیا». این جایزه‌ی نه‌چندان گران باعث شده فضای گرم برنامه تقویت شود و حتی شرکت‌کنندگان در مراحل مختلاف به همدیگر کمک کنند و آنقدر برنامه دوست‌داشتنی می‌شود که حتی ممکن است بخواهید بعضی از قسمت‌های آن را مجددا ببینید.

 

پارک‌ها و بازسازی‌ها (Parks And Recreation)

سریالی که هرگز در زمان خودش آنقدر که استحقاقش را داشت تحویل گرفته نشد و حتی همیشه امکان تمدید نشدنش وجود داشت! از فصل دوم خیزش عجیبی پیدا کرد و به همان قوت باقی ماند. شاید حتی بهتر باشد فصل اول را رها کنید و از فصل دوم آن را به تماشا بنشینید. چرا که از آنجا بود که سریال به داستانی درباره‌ی «شخصیت‌ها» بدل شد. شخصیت‌هایی درست با برهم‌کنش‌هایی جذاب که تمام فصول بعد را شکل داد و جلو برد. مانند همه‌ی سیتکام‌ها در اینجا هم شخصیت‌ها مدام زیرآب یکدیگر را می‌زنند اما در قلب سریال، شخصیتی وجود دارد به نام لزلی نوپ با بازی امی پولر که با دلسوزی تمام، اعتماد از دست رفته‌ی شما به گونه‌ی آدمیزاد را برمی‌گرداند.

 

معجزه‌سازان (Miracle Workers)

در نگاه اول شاید سریالی با داستانی با مضمون آخرالزمانی و خدایی که از نسل بشر و کره‌ی زمین ناامید شده و قصد نابودی آن را دارد، چندان مناسب این حال و هوا به نظر نیاید، اما از آنجا که در فصل دوم این سریال تم و فضای آن عوض شده، می‌توان آن را پیشنهاد داد. در این سریال آنتولوژیک که فصل دومش در قرون وسطی می‌گذرد و عنوانش عصر تاریک (Dark Ages) است، دنیل رادکلیف، استیو بوشمی، جرالدین ویزواناتان، کاران سونی، لالی آدفاپ و جان باس بازی می‌کنند. و خوشبختانه داستان به گونه‌ای پیش رفته که با وجود پادشاه سنگدل و به شدت قصی‌القلب (البته کاریکاتوری)، یکی از سریال‌های حال خوب ‌کن حال حاضر تلویزیون است.

 

جوان‌تر (Younger)

احتمالاً بهترین سریال برای بنج واچ حال حاضر تلویزیون. سریال شاد و خیال‌انگیز و جذاب بوده و خالق آن همان خالق سریال مشهور «جنسیت و شهر» است. در آن ستاره برادوی ساتون فاستر در نقش لیزا زنی چهل و چند ساله بازی می‌کند که همه چیزش را از دست داده و حالا خودش را بیست و شش ساله معرفی می‌کند تا بتواند در اقتصادی سن‌گرا [معادل Ageist]  شغلی برای خودش دست و پا کند و البته مطابق انتظار، خیلی زود این دروغ تمام جوانب زندگی او را در بر می‌گیرد و حتی زندگی عاطفی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. او دلباخته‌ی یک پسر جذاب بیست و چند ساله با بازی نیکو توتورلا می‌شود. حالا باید همه‌ی سعیش را بکند که در این شرایط کسی بخاطر دروغ او صدمه نبیند. سریال تمام تلاشش را می‌کند که در دام جدی بودن نیفتد و بیشتر در همان فضای سبکی که داستان را شروع کرده بوده ادامه دهد و تکیه‌اش را بر روابط زنانه و دوستی‌ها و دغدغه‌های این گروه می‌گذارد. اتفاقی که با خلق اتمسفری دوست‌داشتنی، می‌تواند هر زمانی حال شما را خوب کند.

 

راک سی‌ام (30 Rock)

اگر با شوخی‌های عجیب و شرایط خجالت‌آور ارتباط برقرار می‌کنید، حتماً از این سریال خوشتان خواهد آمد. سریال مخلوق تینا فی و رابرت کارلاک است و به بررسی و ثبت حوادث عجیب و مسخره‌ای که در پشت‌صحنه‌ی یک شوی کمدی با سبک و سیاق شوی زنده شنبه‌شب (Saturday Night Live) به وقوع می‌پیوندد، می‌پردازد. فی نقش سرپرست نویسندگان شو را بر عهده دارد و الک بالدوین نقش مدیر تقریباً محافظه‌کار شبکه را. سریال با وجود در سراشیبی قرار گرفتن جریان زندگی خصوصی شخصیت اصلی، روحیه مثبتش را حفظ می کند و داستانی درباره‌ی مشکلات یک خانواده (البته حرفه‌ای) در مواجهه با مشکلات غریب و پیش‌بینی نشده در صنعت نمایش را روایت می‌کند.

 

مبارز نینجای آمریکایی (American Ninja Warrior)

شاید وجود این مسابقه در این لیست کمی عجیب به نظر برسد، ‌اما صبر کنید. اولاً که لیست باید برای تمام سلیقه‌ها باشد. ضمن اینکه این مسابقه می‌تواند واقعاً شما را مجذوب خود کند. دیدن حرکات تماشایی شرکت‌کنندگان جالب توجه است، اما هوشمندی سازندگان که برای هر شرکت‌کننده یک داستان پیش‌زمینه‌ تعریف کرده‌اند، به شدت بر جذابیت این شو افزوده. قصه‌ایی که گاهی سبک است اما گاهی پرتنش و روایت‌گر داستانی از غلبه بر مشکلات و تلاش برای نیل به هدف می‌شود. داستان‌هایی مانند غلبه بر سرطان یا ایجاد پیوند مجدد با خانواده. این داستان‌های پیش‌زمینه‌ای کمک می‌کنند تماشاگر احساس نزدیکی بیشتری با شرکت‌کنندگان بکند و علاوه بر تماشای حرکات جذاب آن‌ها، به سرنوشتشان هم اهمیت بدهد.

 

دختر تازه‌وارد (New Girl)

در معبد سیتکام‌های دهه دو هزار، این سریال هم از جمله‌ی آن‌هایی بود که آنچنان که باید قدر ندید. کمدی موقعیت لیز مریودر برای شبکه فاکس، یک کمدی تماشایی با بازیگران جذاب است که آنقدر ساختار پر و پیمانی دارد که برای درک تمام شوخی‌‌هایش باید هر قسمت را بیشتر از یک بار ببینید. جذابیت اصلی آن هم بخاطر برهم‌کنش و شیمی جذاب بین بازیگران است. زوئی دشنل در نقش دختر تازه‌وارد، برای هر شوخی از تمام توانش مایه می‌گذارد، و سایر بازیگران شامل جیک جانسون، مکس گرینفیلد و لامورن ماریس همگی در این سریال درخشیده‌اند و باید گفت که شایستگی‌اش را دارند حالا که سریال پایان یافته، به عنوان ستارگان تلویزیون شناخته شده و پروژه‌های بزرگ‌تر نقش‌های مهم‌تری را ایفا کنند. اجرای عالی بازیگر‌ها با نویسندگی هوشمندانه، کارگردانی قدرتمند و تدوینی دقیق همراه شده تا دختر تازه‌وارد را همیشه در سطح خوب نگه دارد.

 

شیتس کریک (Schitt’s Creek)

طنز این سریال با نامش شروع می‌شود. نامی که در شبکه‌های سراسری بدون نمایش متنش، امکان تلفظ ندارد! یکی از لذتبخش‌ترین سریال‌های تلویزیونی است. سیتکامی کانادایی درباره‌ی یک خانواده ثروتمند است که با کلاه‌برداری مدیر تشکیلات تجاری‌شان، همه اموالشان را از دست می‌دهند و تنها چیزی که برایشان باقی مانده، قسمتی از اراضی جنگلی است که پدر خانواده به عنوان شوخی برای پسرش خریده بوده. حالا باید کل خانواده به آنجا نقل مکان کنند و بیرون یک متل به زندگی خود ادامه بدهند. در طول سریال اعضای خانواده کم‌کم یاد می‌گیرند که به زندگی جدیدشان عشق بورزند و حتی شهر محل زندگی جدیدشان (که حسابی روی اعصابشان می‌رود) را دوست داشته باشند. بازیگران سریال هم در کار خودشان موفق هستند. اما بالاتر از همه کاترین اوهارا قرار دارد. او در نقش مادر خانواده ظاهر شده، یک بازیگر سابق سوپ آپ (سریال‌های درام سطحی تلویزیونی) که هنوز واقعیت زندگی اجتماعی حال حاضرش را نپذیرفته. سریال کمدی، سرخوشانه و شیرین شیتس کریک برای زمانی که دمغ هستید یک انتخاب عالی به شمار می‌رود.

 

اجتماع (Community)

در میان داستان‌های خانوادگی، «اجتماع» یکی از لذت ‌بخش‌ترین‌هاست. با این که در مسیر پیشروی، سریال دچار دست‌اندازهایی می‌شود، اما به هر حال سیت‌کام دن هارمن، شروع چشمگیری دارد و قصه‌ی گروهی را تعریف می‌کند که به واسطه‌ی انجمنی که در یک کالج تشکیل شده است کنار هم قرار گرفته‌اند. با پیشروی سریال روایات، ماجراها، بازی با ژانرها، استفاده‌ی خارق العاده از نریشن‌هایی که توسط خود هارمنز بنیان‌گذاری شده‌‌اند و شاید کمی به مانند انیمیشن ضد ژانر «ریکی و مورتی» باشند، جاه‌طلبانه به نظر می‌رسند. به طور کلی عوامل سریال «اجتماع» را می‌توان قلب و روح این اثر دانست. آن‌ها هستند که این سریال دوست داشتی را لذت‌بخش می‌کنند.

 

رستوران‌ها، درایو‌-این‌ها و دایوها (Diners, Drive-Ins and Dives)

مجموعه‌ی تلویزیونی «رستوران‌ها، درایو‌-این‌ها و بارها» نزدیک‌ترین چیزی است که به عنوان «غذای حال خوب کن» پیدا می‌کنید. کمربندهای‌تان را ببندید و همراه شوید با «گای فیری» تا به شهر مزه‌ها بروید. همان‌طور که او به قسمت‌هایی از آمریکا سفر می‌کند (گاهی هم به خارج از این کشور) تا بهترین پاتوق مامان و بابا‌ها را در این سیاره پیدا کند. و این دقیقاً مامان و باباها هستند که «رستوران‌ها، درایو‌-این‌ها و بارها» را لذت‌بخش‌تر می‌کنند، البته «گای فیری» بزرگ‌ترین مرد حسابی مو سیخ سیخی عرصه‌ی غذاهای خفن به تنهایی هم سرگرم کننده است. راز موفقیت افراد و عشقی که به کسب و کارشان دارند شاید دلیل اصلی پیدایش برنامه‌ با ۲۶ فصل و در نهایت احساس غذای خوب در تلویزیون باشد.

 

زادگاه (Home Town)

شبکه‌ی HGTV به معنای واقعی، یکی از شبکه‌هایی است که با برنامه‌‌های متعدد و متنوع در زمینه‌ی نوسازی (باسازی) خانه شناخته می‌شود و فعالیتش در این راستا ادامه‌دار است. زمانی که به دنبال یک حس خوب هستید سری به مجموعه‌ی «زادگاه» بزنید. مجموعه‌ای درباره‌ی زوجی به نام «بن و ارین نیپر» که به خانواده‌ها کمک می‌کنند تا به شهر کوچک، آرام و مطبوعشان، «لورل، در می‌سی‌سی‌پی» نقل مکان کنند. این زوج سعی دارند تا خانه‌هایی را که در همسایگی‌شان است، زیبا کنند و زیباسازی خانه‌ها را تک به تک انجام ‌دهند. آن‌ها قصد دارند تا بخش کوچکی از زندگیشان را بهتر کنند و زندگی و زیبایی دوباره‌، به خانه‌هایی که به عشق و توجه نیاز دارند، ببخشند. زیادی‌روی درکار آن‌ها دیده نمی‌شود، در عوض به درستی روی خانه‌‌های قدیمی که نیاز به نوسازی/بازسازی دارند کار می‌کنند و غالباً تمرکزشان روی احیا کردن سازه‌های قبلی است و از این طریق قسمتی از گذشته‌ی  خانه و صاحبان گذشته را با صاحبان جدید سهیم مي‌شوند و به آن‌ها کمک می‌کنند تا معنای واقعی خانه را احساس کنند. با چهار فصل و یک اسپین‌آف جدید که برای سال ۲۰۲۱ در نظر گرفته شده، هنوز مکان‌هایی در جنوب هستند که نیاز به بازسازی دارند.

  معاون رئیس جمهور (Veep)

ارباب‌منش، پرخاش‌گر و ریاکار صفاتی‌اند برای زنان بدخو به ویژه زنانی در موضع قدرت. با این حال، این واژه‌ها مشخصات دقیق هجویه‌ی سیاسی شبکه‌ی HBO با بازی «جولیا لوئی-درایفس» در نقش «سلینا مایر» معاون رئیس جمهور است. سلینا رئیس است، بهترین، اصیل‌ترین، و درجه‌‌یک‌ترین رئیس تاریخ تلویزیون. او چنان تشنه‌ی قدرت است که می‌تواند یکی از شخصیت‌های افتخاری «بازی تاج‌وتخت» باشد. هر لحظه از سریال «معاون رئیس جمهور» به نویسندگی «آرماندو ایانوچی» و سپس «دیوید مندل» مالامال از شوخی‌های ظریف و به‌جا و بصری است به گونه‌ای که تنها نظر انداختن به چهره‌ی شخصیت‌ها از جمله «گری» با بازی «تونی‌ هیل» حتی در صحنه‌هایی که از ترس به کنجی خزیده تا خشم سلینا فروکش کند مضحک می‌نماید. «معاون رئیس‌ جمهور» معمولی‌ترین لحظات را می‌گیرد و هزار چاشنی طنز به آن اضافه کرده و به سمت بیننده پرتاب می‌کند.

 
بازی‌های بقالی گای (Guy's Grocery Games) - [لینک دانلود به زودی اضافه می‌شود]

«گای فیری» حکمرانی می‌کند! زمانی که شما در حال مسخره کردن موهای سیخ سیخی و تمایلش به تیشرت‌های گشاد بلینگی به سبک گروه راک «اسمش موث» و سس درست کردنش با همه چیز (هر چیز جالبی که وجود دارد) هستید، او این‌جاست تا یک دعوت فراگیر و سرشار از حس مثبت و خوش‌گذرانی را به شهر مزه‌ها گسترش دهد. نام این دعوت فراگیر، «بازی‌های بقالی مردان» است و خوشبختانه در حال پخش از شبکه‌ی «هولو». این مجموعه برخلاف دیگر برنامه‌های مسابقه‌ی آشپزی، منحصراً در پی نشان دادن بورژواها و بهترین آشپزها به عنوان شرکت‌کننده‌ها و انتخاب مواد اولیه‌ی غذا با بالاترین کیفیت نیست، این برنامه برای تمام مردم است. بله! همه‌ی این‌ها در متوسط‌ترین مغازه‌ها با متوسط‌ترین آشپزهای موجود در کشور اتفاق می‌افتد. رقابت (شرکت) در این گونه بازی‌های لذت‌بخش و دیوانه‌‌وار، به ما بینندگان طبقه‌ی کارگر یاد می‌دهد چگونه با معمولی‌ترین و ساده‌ترین متریال و ابزارهایی که داریم، در معمولی‌ترین مغازه‌ها و با بودجه‌ای معمولی، خوارک‌هایی عالی تهیه کنیم.

فیری این‌جاست تا آن‌چه معنی تولید کردن است را تصاحب کند و ما این‌جا هستیم برای برنامه‌ی فوق‌العاده‌ی او. اگر برداشت‌های چپگرایان را در مورد برنامه‌های غذایی تلویزیون کنار بگذاریم، «بازی‌های بقالی مردان» برنامه‌ای لذت‌بخش، اعتیادآور و یکی از درخشان‌ترین برنامه‌هایی است که در تلویزیونمان می‌توانیم ببینیم. چنگالتان را در آن بزنید! برنامه‌ی آموزشی درست کردن دسر، دستاوردی شایسته در نتفلیکس به شمار می‌‌رود.

 

اینک مستند (Documentary Now)

یکی از خوشایندترین سورپرایزهای سال ۲۰۱۰ شبکه‌ی IFC سریال «اینک مستند» است. ایده‌ای از «بیل هاردر»، «فرد آرمیسن»، «ست مایر» و «ریس توماس». سریال استعاره‌ای (تصویری) از یک ماکیومنتری (مستند ساختگی-تقلیدی) است. مجموعه‌ای که هر قسمت سی دقیقه‌ای آن در یک قالب معروف یا نوعی مستند پیشگامانه که به شکل کمدی توسط «هاردر و آرمیسن» عرضه می‌شود. نتیجه سریالی است با بخش‌های خنده‌دار و هر آن چیزی که از مستند «باغ خاکستری» (Grey Garden)، مستند «خط آبی باریک» (The Thin Blue Line) و مستند «فراسوی موسیقی» (Behind the Music) برخوردار است. شاید مهم‌ترین قسمت این برنامه (حداقل تاکنون) «درونز: در جست‌جوی ال چینگون» (DRONEZ: The Hunt for El Chingon) باشد. «اینک مستند» دیدنی، واضح و ساده است مخصوصاً اگر شما دوستدار سینما باشید.

 

آرچر (Archer)

اگر می‌خواهید برای چند ساعت بنشینید و کاری انجام ندهید شاید انیمیشن‌ها بتوانند حس خوشایندی به شما بدهند. در رابطه با این موضوع انیمیشن «آرچر» یکی از آن داروهای عالی است. این سریال داستانش بر حول محور یک مأمور مخفی دائم‌الخمر، از خودراضی و قدری هم باهوش در کنار شخصیت‌های رنگارنگ دیگری که آژانس جاسوسی او را تشکیل داده‌اند، می چرخد. سریال شامل بخش‌هایی است که از ژانرهای پویایی مانند استندآپ کمدی، صحنه‌هایی از سریال «مگنوم پی.‌آی» (Magnum P.I) و فیلم نوآر بهره می‌گیرد. یک سریال بزرگ همراه با شوخی‌های کمی زننده. لذت «آرچر» بی‌انتهاست.

 

جای خوب (The Good Place)

اگر در دیدن «یک جای خوب» تردید دارید، سر جای خود بمانید و دیدن آن را هرچه سریع‌تر شروع کنید. پیچیدگی‌های هوشمندانه‌ای در این سریال وجود دارد. چیزی که باعث خوب بودن این سریال می‌‌شود تلاش سریال برای نشان دادن معنی واقعی خوب بودن است. آیا این کافی است که اصول اخلاقی را بیاموزیم؟ آیا دادن پول زیاد به خیریه‌ها کافی است؟ و مهم‌تر از همه آیا می‌توان آدم‌ها را از بد به خوب تغییر داد؟ این‌ها سوال‌هایی است که «یک جای خوب» در پی یافتن جوابشان است و تاکنون هم در قالب یک کمدی استاندارد خوب به آن پرداخته است. یک اثر هوشمندانه‌ی محض با بازی بازیگرانی که به عنوان مهمان در هر قسمت حضور دارند. این سریال هنوز قسمت بد و ضعیفی نداشته است و این خود به نوعی خوب بودن این سریال را نشان می‌دهد.

 

منتالیست (The Mentalist)

سریالی که داستانش حول محور یک خلاف‌کار سابق بچرخد که به دنبال یک قاتل زنجیره‌ای است به نظر ناامیدکننده می‌رسد، اما «منتالیست» از آن‌چه به نظر می‌رسد امیدوارکننده‌تر است. با این که سریال های پلیسی، راحت‌ترین خوراک در پربیننده‌ترین ساعات پخش برنامه‌های تلویزیونی‌اند، اما با وجود این معیار هم، چیزی آرامش بخش‌تر در مورد «منتالیست» وجود دارد. سریال کاملاً بر پایه عدالت و اخلاقیات است و نمایانگر برخی از صادق‌ترین و قوی‌ترین خدمتگزاران دولت، و بخش دیگری از الویا بنسن (کاراکتر سریال Law & Order) را به نمایش می‌گذارد. رابین تونی و تیم کنگ شخصیت‌های برجسته واحد اداره‌ی مرکز تحقیقات (CBI) هستند اما این سیمون بارکر و بازی او در نقش پاتریک جین است که لذت دیدن «منتالیست» را بیشتر می‌کند. یک کلاه‌بردار سابق که با یک تراژدی وحشتناک درست‌کار می‌شود. جین شخصی جذاب، با استایل، باهوش و کاملاً خوشایند است. در پایان سریال در مورد قتل نیست (البته که قسمتی از آن در مورد قتل است) اما بیشتر درباره دوباره برخاستن، درست کردن اشتباهات، زندگی کردن را یادگرفتن و دوباره عاشق شدن در برابر تراژدی‌های غیرقابل‌تصور است. زمانی که به دنبال حس خوب از تلویزیون هستید، «منتالیست» با ارزش‌ترین گزینه‌ها است.

 

رژیم غذایی سانتاکلاریتا (Santa Clarita Diet)

این کمدی خونین از خالق  اثر «بتر آف تد» (Better off Ted) «ویکتور فرزکو»، یک تیغ برنده، بدون ترس، عجیب و بسیار خنده‌دار است. بهترین از هر نظر. یک خانواده‌ی ساکن حومه‌ی شهر با حرکت‌های زامبی‌گونه که کاری جز تشویقشان از شما ساخته نیست. درو بری‌مور و تیموتی اولیفانت ستاره‌های این سریال در نقش شیلا و جوئل هاموند هستند، در خانه‌های مستقر در کنار هم (یا مرتبط به هم به نظر می‌رسند.) تا زمانی که شیلا با یک مورد عجیب گرسنگی برای گوشت انسان مواجه می‌شود.جوئل قصد دارد که جلوی تمایلات جدید همسرش را بگیرد ولی مثل همیشه از او پشتیبانی می‌کند. یک شیمی آتشین بین بری‌مور و اولیفانت وجود دارد. فعل و انفعالات آن‌ها به طوری است که سریال را بر پایه روابط زناشویی زوج‌هایی که احمقانه یکدیگر را حمایت می‌کنند و به هم احترام می‌گذارند بدون در نظر گرفتن این‌که خالص بودن چگونه می‌تواند موقعیت‌ها را خراب کند، بنا شده است. برای دیدن کشتارهای دیوانه کننده و کمدی زامبی‌گونه همراه شوید و برای شوخی‌های بی‌رحمانه‌ی خانواده‌ی پر جنب و جوش، شیرین و غیر قابل پیش‌بینی منتظر باشید. در هر صورت وقتی می‌‌خواهید آن‌جا را ترک کنید لبخند روی صورتتان هست.

 

سیمپسون‌ها (The Simpsons)

دیدن قسمت ابرهای کارتونی و صدای ملایم فرشته‌ای که عنوان نام خانواده را می‌خواند، تپش قلب را آرام‌تر می‌کند. سیمپسون‌ها، آن کارتون طولانی در حال حاضر از دیزنی پلاس پخش می‌شود. حس دیدن یک آشنای محبوب یا حس الماس تازه‌کشف‌شده مانند سُر خوردن در گرم‌ترین و نرم‌ترین تختی که تا کنون ساخته شده در دی‌ان‌ای بسیاری از ما جاسازی شده. چه فصل‌های اول که لطیف، شیرین و عاطفی هستند را ترجیح بدهید، چه فصل‌های میانی پرهیاهو و دیوانه‌وار که هر ثانیه یک شوخی می‌کنند یا اصلاً تمام‌ قد بچسبید به این گزاره که «سریال سیمپسون‌ها هنوز هم خوب است»، این مجموعه برای هرکس چیزی برای ارائه دارد. از یک فرد باهوش، پارودی‌های ناخواسته آموزش و تربیت فرهنگ عامه، تقلید فرهنگی تا چشم‌انداز یک خانواده معاصر آمریکایی. سیمپسون‌ها هر چیزی را انجام دادند و قطعاً کسانی را به گریه و خندیدن وادار کردند. حالا برای آخرین بار: آیا تو برای حل کردن مشکل کچاپ من آمده‌ای؟ (دیالوگ معروف سیمپسون‌ها)

 

اداره (The Office)

سریال محبوب «دوستان» (Friends) در فهرست سریال‌های تلویزیونی حال-خوب-کن دهه ۹۰ قرار دارد، سریال «اداره» نسخه دهه ۲۰۰۰ آن است. فصل اول «اداره» شروع خوبی نداشت اما با فصل دوم، تغییرات ایجاد شده در آن توجه بسیاری را جلب کرد و هنوز در لیست برترین سریال‌های کمدی تاریخ قرار دارد. دلیل جذابیت «اداره»  علی‌رغم شخصیت ناخوشایند «مایکل اسکات» دلسوزی او است. با اینکه مایکل شخصیت نفرت‌انگیزی دارد اما تقریباً همیشه هدف خوبی برای انجام همه کارهایش دارد. زمانی که سازندگان سریال به این نتیجه رسیدند کار برای آن‌ها راحت‌تر شد تا زمانی که «استیو کارل» سریال «اداره» را ترک کرد و آن‌ها باید راه جدیدی برای بالا بردن جذابیت سریال می‌کردند. به علاوه رابطه عاشقانه «جیم» و «پم» به تنهایی می‌تواند دلیلی برای دیدن این سریال باشد.

 

نوع جسور (The Bold Type)

سریال «نوع جسور» محصول شبکه فری‌فورم داستان سه زن به نام‌های «جین اسلون»، «کت ادیسون» و «ساتون بریدی» را دنبال می‌کند در حالی که در مجله زنان اسکارلت کار می‌کنند. آن‌ها دوستانی ایده‌آل‌اند، همیشه در هنگام نیاز هوای هم را دارند، همدیگر را در راه رسیدن به موفقیت تشویق می‌کنند و حاضرند اشتباهات خود را قبول کنند. آن‌ها عیب‌های خاص خودشان را دارند اما در عین حال انسان‌های قوی و با اعتماد به نفسی هستند که به دنبال پیدا کردن موفقیت در زندگی شخصی و کاری خودند و رئیس‌شان «جاکلین» در این راه به آن‌ها کمک می‌کند. سریال نامه‌ای عاشقانه به جنبش فمینیسم مدرن است که عشق به مد را در عین رسیدگی به مسائل اجتماعی و سیاسی نشان می‌دهد.

 

کارمیلا (Carmilla)

سریال اینترنتی «کارمیلا» با قسمت‌های پنج دقیقه‌ای خود داستان محبوبی بین علاقه‌مندان داستان‌های رمانتیک خون‌آشامی است. این سریال از کتابی به همین نام الهام گرفته شده و داستان دانشجویی به نام «لاورا هالیس» را پس از رفتن به کالجی در رومانی دنبال می‌کند. او به هم اتاقی عجیبش که ممکن است خون‌آشام باشد علاقه پیدا می‌کند. داستان سریال از دید دوربین کامپیوتری در اتاق روایت می‌شود که دنیایی پر از جادو، راز و عشق دارد. این سریال به حدی محبوب بود که فیلمی در ادامه آن در سال ۲۰۱۷ به نام «فیلم کارمیلا» (The Carmilla Movie) ساخته شد.

 

پایان‌های خوش (Happy Endings)

سیتکام «پایان‌های خوش» سریال کوتاه اما جذابی تا انتهای آن در فصل سوم بود. کمدی این سریال چیزی بین «دوستان» و «اداره» است. این سریال داستان گروهی از دوستان را در شیکاگو بازگو می‌کند که پس از جدایی یکی از زوج‌های گروه، دیگر اعضا مجبور به انتخاب می‌شوند و همه چیز به هم می‌ریزد. موفقیت سریال «پایان‌های خوش» همانند دیگر سریال‌های این ژانر به بازی بازیگرانش وابسته است و به وضوح می‌توان دید که همکاری بین همه‌ی اعضای این گروه فوق‌العاده‌ است و هیچ دو شخصیت با هم ناسازگاری ندارند و همین مسئله نسبیت خوب به بد سریال را به زیبایی حفظ می‌کند.

 

لذت نقاشی (The Joy of Painting with Bob Ross)

برنامه «لذت نقاشی» بدون شک یکی از خاطره‌انگیزترین برنامه‌های تلویزیونی است. «باب راس» در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی شهرت بسیاری با برنامه‌اش به دست آورد. او در این برنامه تکنیک‌های خاص نقاشی را با تکانی سریع به قلم مویش به بینندگان آموزش می‌داد. اگرچه هدف اصلی او آموزش سریع نقاشی نبود و دیدن این برنامه حتی برای کسانی که چیزی از نقاشی نمی‌دانند پر از جذابیت است، او حتی بینندگان را تشویق می‌کرد که به مبل راحتی خود تکیه دهند، از نوشیدنی خود لذت ببرند و خلق آثار زیبای طبیعی را روی بوم نقاشی نظاره کنند.

 

روز به روز (One Day at a Time)

سریال «روز به روز» که در حال حاضر فصل چهارم خود را روی ایر برده، یکی از بهترین سریال‌هایی است که در این روزها می‌توان دید. «جاستینا ماچادو» مادر ارتشی خانواده‌ای کوبایی آمریکایی است که در اکو پارک به همراه خانواده‌اش تلاش می‌کند تا روز به روز زندگی خود را بگذراند. این سریال شباهت‌های بسیاری با نسخه اصلی ۱۹۷۵ آن دارد و به مسائل مهمی از جمله تبعیض جنسیتی، وضعیت مالی، اختلال استرسی پس از آسیب روانی، مشکلات مادران مجرد در مدیریت زندگی می‌پردازد. سریال «روز به روز» باعث می‌شود پیر و جوان بخندند، بگریند، لبخند بزنند و عشق بورزند.

 

شکارچیان ترول (Trollhunters)

سریال انیمیشن «شکارچیان ترول» به کارگردانی «گیرمو دل تورو» بسیار لذت بخش است. داستان سریال در شهری به نام آرکیدیا اتفاق می‌افتد، پسری به «جیم» به طور ناخواسته طلسمی پیدا می‌کند که او را به شکارچی ترول بدل می‌سازد. او سپس دنیای جدیدی از ترول‌ها را کشف می‌کند. این سریال ترکیبی بی‌نظیر است از کارتون‌های معمولی و عناوین قصه‌گویی مانند سریال «بریکینگ بد».

 

پلی‌لیست بی‌نظیر زویی (Zoey's Extraordinary Playlist)

سریال «پلی‌لیست بی‌نظیر زویی» تجربه‌ای واقعی از زندگی سازنده این سریال «آستین وینزبرگ» را به نمایش می‌گذارد. این سریال داستان «زویی کلارک» یک برنامه‌نویس را بازگو می‌کند زمانی که او توانایی شنیدن افکار درونی افراد را دارد. این افکار در قالب آهنگ‌هایی هستند که با رقص همراه می‌شوند. «زویی» نمی‌داند که این توانایی جدیدش یک طلسم یا یک هدیه است، این توانایی به او کمک می‌کند تا با دنیای اطرافش بهتر ارتباط برقرار کند. سریال داستانی زیبا، لذت‌بخش، مطبوع، عاشقانه و جادویی را روایت می‌کند که برای همه قابل‌درک است.

 

برنامه آشپزی (The Chef Show)

اگر به دنبال برنامه‌ای هستید که هم هیجان‌انگیز باشد هم الهام‌بخش «برنامه آشپزی» انتخاب بسیار مناسبی است. در این برنامه «جان فاورو» کارگردان «مرد آهنی» و «روی چویی» آشپز معروف با افراد مختلفی شامل آشپزها و بازیگران همکاری می‌کنند. در طول برنامه «فاورو» برای یاد گرفتن آشپزی بسیار کنجکاو است و به خاطر همین کنجکاوی تماشاگران نیز می‌توانند نحوه آشپزی، مواد لازم، فواید غذاها و مفهوم فرهنگی آن‌ها را یاد بگیرند. این برنامه خنده‌دار، غافلگیرکننده، جذاب و بسیار دلپذیر است.

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۵ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۷:۳۷

اگه یه سریال لطیف و خانوادگی و کیوت و خوش آب و رنگ دوست دارین که دیالوگای نسبتا پیچیده و جذاب هم داشته باشه با مقداری ادویه جنایت و کارآگاهی و قتل پیشنهاد میکنم سریال Pushing daisies رو حتما تست کنید.

نمایش اسپویل
۱۶ فروردین ۱۳۹۹ ۱۳:۵۵

After life Ricky Geravis

نمایش اسپویل