[هشدار: حاوی اسپویلر از اپیزود ویژه «پارکها و نوسازی»]
آخرین نقش تلویزیونی «نیک آفرمن» در مینیسریال «توسعهدهندگان» (Devs) شبکهی FX در نقش مدیر عامل یک کمپانی بود. اما او در ماه مارس با چرخشی ۱۸۰ درجهای بار دیگر به شخصیت «ران سوانسن» در سریال «پارکها و نوسازی» (دانلود سریال Parks and Recreation با لینک مستقیم) شبکهی NBC به نویسندگی «مایک شور» و «گرگ دنیلز» بازگشت تا در اپیزود ویژهای که با شیوع ویروس کرونا برای جمعآوری کمک مالی ساخته میشد حضور پیدا کند.
«ران» در هفت فصل سریال با سبیل و پیراهن شطرنجی همیشگیاش کارمند بیمیلی بود که کسب و کار شخصی خودش را راهاندازی کرد، نجاری میکرد، در شکار زبانزد بود، و از تکنولوژی بیزار. وقتی که سریال در سال ۲۰۱۵ به پایان رسید، او ازدواج کرده و صاحب سه فرزند شده بود.
در اپیزود ویژهای که پنجشنبه شب روی ایر رفت، «ران» هنوز با «داین» ازدواج کرده بود اما از آنجا که بازیگران باید صحنههای خودشان را در خانه ضبط میکردند، این «تمی» همسر سابق «ران» با بازی «مگان ملالی» (همسر واقعی آفرمن) بود که حضوری کوتاه و غافلگیرکننده در اپیزود داشت. اما شاید غافلگیرکنندهتر استفادهی «ران» از تکنولوژی برای برقراری ارتباط با «لزلی نوپ» با بازی «امی پولر» بود که تمایل داشت در دوران قرنطینه از احوال همکاران سابقش مطلع شود.
پخش اپیزود ویژهی «پارکها و نوسازی» موجب جمعآوری ۲.۸ میلیون دلار برای امور خیریه شد. در این ویژهبرنامهی نیم ساعته، «ایمی پولر» بار دیگر در نقش شخصیت «لزنی نوپ» ظاهر میشود و هر روز با همکاران سابقش ارتباط ویدیویی برقرار میکند و احوالشان را میپرسد. «رشیدا جونز»، «عزیز انصاری»، «آبری پلازا»، «کریس پرت»، «آدام اسکات»، «راب لو»، «جیم اوهایر»، «رتا» و «بن شوارتز» همگی در نقشهای پیشین خود ظاهر شدند. بازیگران مهمان اپیزود نیز «پل راد»، «مو کالینز»، «جان گلیزر» و «جی جکسون» بودند.
آفرمن به تازگی در مصاحبه با «ورایتی» از شکستن قرنطینهی خانگی برای فیلمبرداری این اپیزود ویژه در کارگاه نجاری واقعیاش گفته است. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.
ورایتی: بسیاری از مخاطبین ممکن است شما را در سریال «توسعهدهندگان» دیده باشند که در آن شخصیتی بسیار متفاوت با «ران سوانسن» دارید. بازگشت به این شخصیت چه احساسی داشت؟
مثل بیرون کشیدن یک لباس ورزشی بیسبال قدیمی یا یکی از لباسهای دانشکده از کمد است و وقتی که میفهمید هنوز اندازهی تن شماست.
با این حال، «ران» در موقعیتی متفاوت است نسبت به آخرین باری که در سریال دیده شد. او موقع آواز خواندن بسیار احساساتی میشود.
چیزی که احساسات «ران» را برانگیخت «سباستین کوچولو» بود – اسب مینیاتوری فوقالعادهای که در نزد اهالی پانی بسیار محبوب است. غافلگیرکننده است، زیرا ما این رفتار را در هیچ شرایط دیگری جز مثلاً تعطیلی دولت نمیبینیم.
بازی در این نقش – هرچند از راه دور – در کنار تمامی این بازیگران چه حسی داشت؟
تکاندهنده بود. ما همیشه میدانستیم که تقریباً هرگز امکان دیدار مجدد عوامل «پارکها و نوسازی» وجود ندارد. با توجه به شیوهی فعالیت «مایک شور» که کیفیت و کمال نقشی اساسی در آن دارد، و ما از این بابت قدردانش هستیم، فکر نمیکنم که هرگز دور هم جمع شویم. دوست دارم که اشتباه کرده باشم اما اینگونه به نظر میرسد. بنابراین اینکه ایمیلی از طرف مایک دریافت کردم که نوشته بود: «سلام بچهها، ایدهای به ذهنم رسیده» برای جمعآوری کمک مالی، معانی زیادی داشت. اولاً این دیدار مجدد قرار بود غیرممکن باشد؛ ما قرار بود هرگز در کنار یکدیگر جمع نشویم و چنین اپیزودی ضبط نکنیم، بنابراین این مسئله بهشدت تکاندهنده بود و احساساتی شده بودم. از این گذشته، این فرصتی بود برای جمعآوری پول جهت تأمین هزینههای مردم تنگدست، بنابراین کل ماجرا مرا غرق در اشک میکند.
«ران» جملات فوقالعادهای داشت، از «من از ۴ سالگی فاصلهگیری اجتماعی را انجام میدهم» گرفته تا نظرش در مورد «تمی» که قصدش بستن «ظاهراً جایی غیر از گلو» با سیم پیانو بوده و سپس وقتی که میگوید نگران گرگهایی است که در جنگل با «تمی» برخورد میکنند. آیا این شوخیها و جملات بعضاً خود شما خلق نکردهاید؟
همیشه حاصل کار گروهی است. مثل مسابقه نیست که برندهای داشته باشد؛ همیشه بیشتر به کار گروهی تیکه دارد. بنابراین من هم چند کلمهای اضافه کردهام، بیشتر در مورد «تمی» و چند اصطلاح شکاری. اما همیشه به این صورت است: هرگاه محتوایی در مورد طبیعت یا نجاری یا هر چیزی که به ابزارآلات مرتبط باشد بنویسند، میدانند که من کمی آن را دقیقتر میکنم تا پدرم از من شرمنده نشود. اما اغلب در میان صحنهای میگویم: «نظرتان چیست که در اینجا بگویم «چربی گوزن»؟» آنها هم اصطلاحاتی در مورد قصابی و حیوانات و پوشاندن «تمی» در چیزی میگویند و این چربی گوزن است که به نظر تصویر تأثیرگذارتری ارائه میدهد، اما حاصل کار گروهی است. بداههگویی من مانند همبازیانم در سطح جهانی نیست، بنابراین لذت میبرم از همکاری با گروه نویسندگان برای انسجام صحنهها، اما این حاصل کار همهی ماست.»
ضبط اپیزود به همراه مگان چگونه بود؟
ما زوجی بازیگر هستیم که ۲۰ سال است با هم زندگی میکنیم. ما در کابین کارگاه نجاریمان در شرق لسآنجلس این صحنهها را ضبط کردیم. تمام تلاشمان را کردیم که شهروندان خوبی باشیم، بنابراین در خانه میمانیم؛ مغازه را بستیم تا از همشهریان خود محافظت کرده باشیم. از این تعجب میکنم که مسئولین ما از اطلاعرسانی به همه در این باره که این مسئله ضروری است عاجزند – در عوض میبینیم که فلوریدا تمامی مناطق به جز سه شهر را باز کرده و این وحشتناک است. منظورم این است که آنها پول را ارزشمندتر از جان انسانها میدانند، چیزی که به نظر من عمیقاً شیطانی است. به هر حال، باید به کارگاه میرفتیم و جایی پیدا میکردیم که تجهیزات در آن دیده نشود و جایی پیدا میکردیم که صحنهی من و مگان با موفقیت انجام شود – اما از آنجا که کارگاه چند پنجرهی سقفی دارد، برای مدیریت نور باید شب هنگام فیلمبرداری میکردیم، و این موجب شد کار ما بیشتر به سرقت شبیه شود و ما باید در این روزهای قرنطینه دزدکی تردد میکردیم. بسیار خوش گذشت.
این موقعیت با گفتهی «ران» در مورد اینکه «تمی» قصد داشته دزدکی وارد کابین او شود تطبیق پیدا میکند.
شیوهی فیلمبرداری که به نحوی دوربین روی دست بود، به فیلمبرداری مستندهای مدیکور شباهت پیدا کرد و مثل این بود که همگی گفته باشیم: «هی بچهها، هر چه چمدان کلاه دارید بیاورید میخواهیم سریال بسازیم.» بسیار خوش گذشت. برای مخاطبین بسیار هیجانزده بودم که آن دوز از دارویی که مدتها در دسترس نبود را برایشان فراهم کنیم.
بحث چمدان شد، انتخاب لباس «ران» برای شما چقدر راحت بود؟
همیشه با «کریستن مان» طراح لباسمان یک شوخی میکنیم. او قفسهی کوچکی در استودیوی یونیورسال برای پیراهنهای شطرنجی دارد، من هم چند لباس شطرنجی، چند شلوار جین و چند جفت چکمهی کار دارم، و اساساً همین برای هر صحنهای بخواهیم کفایت میکند. «ران» در اینجا در «بیرون» به سر میبرد. ما به لباسهای کار «ران» – از جمله همهی آن لباسهای آستین بلند جیسی پنی و خاکیهای پلیسهدار عجیب بسنده نکردیم؛ اجازه دادیم به «گودویل» برود. جدا از این مسئله، این مخزن پیراهنهای شطرنجی و شلوارهای جین «بیرونی» شخصیت «ران» برای فیلمبرداری سریال «ساختن آن» (Making It) شبکهی NBC و ضبط آگهیهای [ویسکی] «لاگاوولین» که کریستن طراح لباس آن است کافی است. اینطور که پیداست من یک جانور اهلی سادهام.
اما شما از ساکسفون شخصیت «دوک سیلور» استفاده نکردید. آیا در این باره برای لحظهای که همه آواز میخوانند «۵۰۰۰ شمع در باد» بحثی شد؟
تا جایی که میدانم بحثی نشد. راستش را بخواهید، ایدهی فوقالعادهای است. کاش چند هفته زودتر گفته بودید. اما ذهنیت ما این نبود که «در این اپیزود از چه چیزهای دیگری میتوانیم استفاده کنیم؟» بلکه به این میاندیشیدیم که آیا از پس عملی کردن این ایده برمیآییم؟ بنابراین من از اینکه انجامش میدادیم هیجانزده بودم.
ضمن اینکه به هر حال مهمتر از هر چیز برای «ران» داشتن آن سبیل است.
سعی کردهام بیولوژی محاسنم را توصیف کنم یا به نحوی توضیح دهم. به آزمایشگاه رفتهام، تحقیقاتی در این زمینه انجام شده، اما فکر میکنم بهتر این باشد که این مسئله را به حال خودش رها کنیم. نمیدانم چطور کار میکند، بهر حال همین است که هست.
احساستان در مورد منطبق شدن با این نوع فیلمبرداری که توسط خودتان صورت میگیرد در مقیاسی بزرگتر و با دفعات بیشتر چیست؟
میبینیم که مردم کارهای شگفتآور و خلاقانهای در کانالهایی مانند «تیکتاک» انجام میدهند. این قرنطینه مدتی طول میکشد؛ چه فرماندار فلوریدا عدهای از شهروندانش را به کشتن دهد یا نه، ما باید مدت زیادی با این شرایط سر کنیم. همگی امیدواریم که چنین نباشد، اما بنابر گفتهی دانشمندان، نه سیاستمداران، این وضعیت دست کم تا یک سال و نیم دیگر به طول میانجامد تا واکسن آن از راه برسد، بنابراین اگر اینگونه شود، تردیدی ندارم که آثار درخشان بسیار بیشتری از مردم سراسر دنیا که برایشان محدودیتهایی ایجاد شده منتشر شود. مرا به یاد سبک فیلمسازی «دوگما» در دههی ۱۹۹۰ میاندازد. پس شک ندارم که چیزهای بسیار جذابی را شاهد خواهیم بود – چیزهایی که لازمهی آن دور هم جمع شدن چند نفر نباشد، مانند انیمیشنهای بسیار شگفتانگیز. اما در نهایت، از نظر من، به محض اینکه بودن در کنار افراد دیگر امن شود، بدلکاران و فیلمبرداران و عوامل دیگر دست به کار میشوند. اهمیت سینما و تلویزیون بیعلت نیست – علتش همکاری منسجم گروهی متشکل از از ۲۰ تا چند صد نفر است. هرگز نرمافزای ساخته نخواهد شد که بتواند جایگزین نبوغ بشر شود.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید