news-background
news-background

نقد فیلم The Witches: دار و دسته‌ی جادوگرها!

 

«خواهران شوم جادو کار، تیزپیمایان آب و خاک، دست اندر دست گرد می‌گردند، می‌گردند این سه از تو، آن سه از من. هان سه‌ی دیگر، که سازد نُه. کنون آرام! افسون مایه‌ور گردید.»

تراژدی مکبث، ویلیام شکسپیر

   

سینمایی «جادوگران» (دانلود فیلم The Witches با لینک مستقیم) تازه‌ترین ساخته‌ی «رابرت زمکیس» که برگرفته از کتابی است با همین عنوان از «روآلد دال» نویسنده‌ی مطرح بریتانیایی، روایت مادربزرگ (اکتاویا اسپنسر) و نوه‌اش (جاهزیر برونو) است که تصمیم می‌گیرند در برابر جادوگرهایی خطرناک و بسیار ناپاک، سنگر محکمی تشکیل دهند و آن‌ها را از ادامه‌ی فعالیت‌های شومشان بازدارند. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دنبال کنید.

تازه‌ترین ساخته‌ی زمکیس که در اواخر دهه‌ی ۶۰ آمریکا می‌گذرد، روایت کودکی است به نام چارلی که در یک تصادف مادر و پدرش را از دست می‌دهد و از این نقطه به بعد باید با مادربزرگش زندگی کند، اما اوضاع تلخ چارلی پس از مرگ مادر و پدرش هم گویا به پایان نمی‌رسد و ورود یک جادوگر سبز پوش به زندگی او با یک شیرینی مخصوص کودکان و فریب دادن آن‌ها به شیوه‌‌ای شبه-پدوفیلی که از نشانگان وحشت از جنس جادوگری است، و سوق دادن او به سمت امر منفی، دنیایش را دگرگون می‌سازد. در این میان مادربزرگ چارلی که بارها و بارها حضور جادوگرها را به عین در طول زندگی دیده بود، احساس خطر می‌کند و به همراه چارلی تصمیم می‌گیرند به یک هتل نقل مکان کنند تا امنیتشان تضمین شود ولی جادوگرهای خبیث، آن‌جا هم رهایشان نمی‌کنند و با لباس مبدل و با عنوان بانوان جامعه بزرگ و میزبانی یک مراسم خیریه برای جلوگیری از ظلم به کودکان، به هتل ورود پیدا می‌کنند تا نقشه‌های شومشان را عملی سازند.

در این نسخه جدیدی که از «جادوگران» در مدیوم سینما می‌بینیم در مقایسه با نسخه‌ی ۱۹۹۰، عواطف و احساسات بیشتری وجود دارد که در تمام طرح پمپاژ می‌شود و هم داستان را تقویت می‌کند و از جهتی هم آسیب پذیری کاراکتر اصلی را بیشتر نشان می‌دهد. در این نسخه با کاراکتری به نام چارلی رو به رو هستیم که در سوگ از دست دادن پدر و مادر خود می‌نشیند و از نبودنشان رنج می‌کشد و یارای زیستن ندارد.

جادوگرانی که در فیلم می‌بینیم حیله گر هستند و با ظاهری خوب، زیبا و معقولانه، شرشان را تمام و کمال به اجرا در می‌آورند و به سرپرستی جادوگر اعظم (آن هاتاوی) با یک گربه‌ی سیاه، صندوقی پر از پول و لهجه‌ای غلیظ شبیه به اروپای شرقی با یک توطئه‌ی پلیدانه و ویرانگر بر سر راه قهرمانان ماجرا، مادربزرگ و نوه‌اش که در این بحبوحه سرگردانند و نقطه‌ی امنشان را هتل می‌دانند، فرود می‌آیند.

جمع شدن جادوگران کنار هم و دیدن چهره‌های واقعی‌شان و به عبارتی چهره‌ی پنهانی شیطانی‌شان بدون کلاه گیس با دندان‌های تیز و دارای نقص عضو و با هدف تبدیل کردن کودکان جهان به موش و سپس له کردنشان، شاید کمی برای مخاطب سرگرم کننده به نظر برسد اما آنقدرها اثر گذار نیست و با این‌که زمکیس در سرتاسر اثر دوربین‌های خود را به پرواز در می‌آورد و تلاش می‌کند با رنگ و نور و جلوه‌های ویژه، اثرش را غنا بخشد و در این دوباره نگری به «جادوگران» همه چیز را لطیف‌تر جلوه دهد و قهرمانان سیاه پوستش را مدام گوشزد کند، اما نقاط ضعف اساسی اثر را به هیچ عنوان نمی‌تواند بپوشاند.

اگرچه «رابرت زمیکس» در تازه‌ترین ساخته‌اش سعی دارد تا این انجمن جادوگری را به هر شکلی و با استفاده از چاشنی‌های ناکارآمد کمدی همچون صدای بالا و البته گنگ جادوگر اعظم، جلا دهد ولی نهایتا یک شلم شوربای نیمه کاره و ناپخته و یک اقتباس کاملا معمولی و فراموش شدنی را رقم می‌زند.

به نظر می‌رسد نقطه ضعف اصلی «جادوگران» این است که دقیقا معلوم نیست با چه هدفی ساخته شده است، حفظ کردن خط اصلی رمان رولد دال، جلب نظر کودکان، ترس و وحشت از دنیای سیاه جادوگری، ارائه یک فیلم خانوادگی و یک کمدی دلنشین و یا الخ. خرده داستان‌هایی هم که به داستان اصلی وصل می‌شوند اثر خاصی بر پیش بردن فیلم ندارند و «جادوگران» به لحاظ داستانی دارای پرش‌های متعدد است و یکپارچگی موضوعی در آن معناباخته می‌شود. فی‌الواقع هیچ تعادل و پیوست موضوعی در بطن «جادوگرانِ» زمکیس صورت نمی‌گیرد. نمونه‌ی بارز این ضعف جایی است که جادوگر اعظم با آن قدرت، هوش منفی و شرارت بی‌نظیر به راحتی فریب کودکان را می‌خورد و زندگی‌اش به پایان می‌رسد. و یا ترکیبات ناهمگون واقع گرایانه‌ی فیلم با فانتزی‌های بی‌حد و یا بیهوده جمع شدن جادوگرها در کنار هم و اساسا وجود تعداد زیادی جادوگر که در واقع هیچ کاربردی ندارند جز تایید صحبت‌های رئیسشان.

فی‌الواقع زمکیس در بازسازی «جادوگران» آنقدر تغییر جهت می‌دهد که عملا جادوگران را بدل به اثری بی‌هویت، سطحی و پوچ می‌کند که طاقت بیننده را سر می‌آورد. در این میان حتی بازی بازیگران هم کمکی به جذابیت متن نمی‌کند و مسئله این است که چرخش کمدی شخصیت‌ها کاملا متشنج است، مطمئنا لطافت و آرامش اسپنسر و خشم و غرش آن هاتاوی هم با آن لهجه‌ی غلیظ چیزی به جذابیت ماجرا اضافه نمی‌کند. هاتاوی نه تنها یک لهجه‌ی اغراق آمیز دارد که بعضا هیچ‌کدام از کلماتی که ادا می‌کند به وضوح شنیده نمی‌شود، بلکه اکت‌هایی که از او به عنوان جادوگر اعظم می‌بینیم تماشایی و خیره کننده به چشم نمی‌آید.

نکته‌ی عجیب این است که فیلمنامه‌ی «جادوگران» را «گی‌یرمو دل تورو» فیلمساز با استعداد و برنده‌ی اسکار نوشته است. نویسنده‌ای که می‌داند چگونه ادبیات کلاسیک و مدرن را آداپته سازد. ولی ظاهرا در اینجا، نویسنده و خالقان اثر نتوانسته‌اند اصل رمان «رولد دآل» را درک کنند و طنز و شوخ طبعی بدخواهانه‌ی او را که در زبان انگلیسی مشهود است به عرصه‌ی تصویر بیاورند.

در پایان می‌توان گفت «جادوگرانِ» «رابرت زمکیس» فیلمی است که نه هویت پیدا می‌کند و نه مسیر مشخصی را طی می‌کند و نه اساسا هدفی را به دنبال دارد، بلکه فیلمی ناخوشایند، عجیب و غریب و پوچ‌گرایانه و به شدت خسته کننده است که شکستی را در کارنامه‌ی این کارگردان رقم می‌زند و اندک لحظات کمیک آن که به لطف جلوه‌های ویژه، خلق شده‌اند هم دلخوشی مخاطب ایام کرونایی را فراهم نمی‌سازد. جادوگران فیلمی است که شروع آن تا رسیدن به نقطه‌ی پایان، تنها با خمیازه‌های متعدد مخاطب ادامه پیدا می‌کند.

یاسمن اسمعیل‌زادگان

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۹ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۱۴

دقیقا یک فیلم خسته کننده بود.

نمایش اسپویل
۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۱۱

ترجمه داریوش آشوری یکی از معدود ترجمه‌های گرانبها در میان آثار شکسپیر در زبان فارسی است. شاید خالی از لطف نباشد خواندن همین عبارت آهنگین با ترجمه نیمه‌کاره مرحوم بیژن الهی: دست در دست، خواهران قضا، بادپایان خشکی و دریا، می‌روند این چنین به گشت، به گشت: این سه بار از تو، این سه بار از من، پس سه بار از نو، نُه بگو جمعاً. نمی‌دانم علّت ذکر نکردن نام مترجم‌ها در نوشته‌های شما چیست امّا به پاس زحمت پرارجشان و حرمتی ناچیز قائل شدن هم که باشد باید نامی از آنها برده شود. باشد که ارج و مرتبه مترجمان را بهتر بشناسیم. سپاس

نمایش اسپویل