با گذشت چندین دهه پس از مرگ، پرنسس دایانا همچنان یک چهرهی عمومی دوست داشتنی، زیبا و البته آشفته و غمزده باقی مانده است و این حزن و پریشانی، بنمایهی اصلی «اسپنسر» (دانلود فیلم Spencer با لینک مستقیم) تازهترین ساختهی پابلو لارایین، است. فیلمسازی که عمیقا مدهوش وضعیت روحی آشفتهی پرنسس دایانا، در طول یک استراحت سه روزه کریسمس با خانوادهاش شده است و از همین پریشانیها، پرترهای احساسی، شکننده و تاثیرگذار از زنی را به تصویر میکشد که در ساختار محدود سلطنتی به دام افتاده است؛ ساختاری که تنها پیرو سنت و شایستگی است. اخبار سینمای جهان را از ۳۰نما دانلود کنید.
سکانس افتتاحیهی «اسپنسر» با معرفی پرنسس دایانا (کریستن استوارت) شروع میشود که راه رسیدن به سندرینگهام، خانهی خصوصی ملکه الیزابت دوم که تعطیلات کریسمس را آنجا به سر میبرند، گم کرده است و پریشانی او زمانی که نمیتواند منطقهای را که دوران کودکی را در آنجا سپری کرده بشناسد، بیشتر و بیشتر میشود. درست به موازات این اتفاق، همسرش چارلز (جک فارتینگ)، و فرزندانشان، ویلیام (جک نیلن) و هری (فردی اسپری) و دیگر اعضای سلطنتی را میبینیم که با راننده و همراهان امنیتی وارد میشوند ولی دایانا به تنهایی وارد یک کافه میشود و در حالی که سکوت همه جا را برداشته است، میپرسد: من کجا هستم؟ و این جمله سرآغاز فروپاشی و گم شدن خویشتنی است که به زیبایی مخاطب را همراه میسازد.
«اسپنسر» طرح داستانی ویژهای ندارد و بیشتر یک کاوش ظریف و زیبا در احساسات کاراکتر دایانا در دوران پرفراز و نشیب زندگیاش است. دورانی که رابطهی نامشروع همسرش با کامیلا و به تبع آن پریشان احوالی خود او، توجه رسانهها را جلب کرده است و تنها راه خروج او از مشکلات زمانی است که در کنار پسرانش ویلیام (جک نیلن) و هری (فردی اسپری) و دوستش مگی (سالی هاوکینز) به سر میبرد، و این تنها نقطهای است که دایانا عمیقترین احساسات خود را بروز میدهد.
فیلمنامهی استیون نایت، از همان ابتدا به سمت اضمحلال و فنا شدن دایانا پیش میرود و غم و اندوه و چشمان همیشه درخشان استوارت امتداد این فروپاشی است. فیالواقع استوارت، دایانا را در بازی برجستهاش جان میبخشد و صلابت و شکوهش، یکتنه کل فیلم را در برمیگیرد. در حالی که لحظاتی وجود دارد که اقدامات پرنسس در تلاشهایش برای شورش و اعتراض به روشهای کوچک، خام به نظر میرسد، اما در نهایت استوارت به ویژه در صحنههایی که در خلوت به سر میبرد و زمانی که در مغاک بیانتهای تنهایی فرو میرود، همچون ستارهای بیبدیل، میدرخشد. او آرام آرام در درون خود غرق میشود و خود را گم میکند و اینگونه، تراژدی واقعی دایانا را در ذهنها جاری میکند؛ کاراکتری که با پیشگویی و ناراحتی فزاینده در باب آیندهی خود غرق میشود و دانستن اینکه چگونه همه چیز به پایان میرسد باعث میشود، او را در یک موقعیت کلاستروفوبیک قرار میدهد و نیاز مبرم به آزادی را احساس میکند. بیشک لارین این احساسات لایهلایه را به درستی به تصویر میکشد و تنش را به آرامی تشدید میکند تا زمانی که این تنش، بالاخره فوران کند. بیشک در این میان تصاویر باشکوه، لوکیشنهای بینظیر، شکستهای زمانی، حرکت میان واقعیت و وهم در دایانا و البته موسیقی دلهرهآور جانی گرینوود، احساسات ویرانگر و خودتخریبی دایانا را و در کنارش وضعیت طاقتفرسا و تحمیلی خانوادهی سلطنتی را در هر لحظه تشدید میکند و مخاطب را به عمق فاجعه میبرد.
ناگفته نماند با اینکه «اسپنسر» فیلمی خوشساخت و با عملکردی خارقالعاده و جذاب است، در برخی نقاط محافظهکار عمل میکند؛ همچون استفاده از ضمیر به جای نام بردن صریح از معشوقهی چارلز، پرداخت جزیی به کاراکتر ملکهی مادر و یا چارلز به طوری که ابهاماتمان حل نمیشود. و یا همذاتپنداری دایانا با آن بولین، ملکهی انگلیس که سرش بریده شد تا هنری هشتم بتواند با معشوقهاش ازدواج کند بیش از حد مورد تاکید قرار گرفته شده است؛ موضوعی که فیالواقع دایانا را درگیر کرده و پیشگویی از سرنوشت او و شباهت آن با سرنوشت بولین، رضایتبخش نیست. و یا تاکید بیشتر برای نشان دادن دایانا به عنوان قربانی یک مؤسسه سلطنتی سرد که شادی و روحیه او را گرفته است. فیالواقع مدت زمان ۱ساعت ۵۶ دقیقهای فیلم، میتوانست جزئیات بیشتری را به نمایش بگذارد.
با اینحال، «اسپنسر» پرترهای از یک اشرافزادهی مدرن و غمزده است که با سنگینی احترام عمومی سروکار دارد. کاراکتر سرکش، آشفته و بینهایت احساسی که نمیتواند جسمش را مجبور به انجام کارهایی کند که از آنها بیزار است. او در سرتاسر فیلم با جسمش در مقابله و مبارزه است، تا جایی که با سیمچین به جان خودش میافتد. ناگفته نماند که بسیاری از آنچه که خاندان سلطنتی طبق رسم و رسوماتشان از او انتظار دارند نیز به بدن او مربوط میشوند. از مجموعهای از لباسهای تأیید شده که برای او برنامهریزی شده است گرفته تا وزن کردن در تعطیلات که همه باید از آن پیروی کنند تا پس از بازگشت از تعطیلات ثابت کنند این کار را انجام دادهاند و تعطیلات به آنها خوش گذشته است.
در نهایت باید گفت با اینکه «اسپنسر» اثری منحصر به فرد، چشمگیر، لوکس، دقیق و پیچیده است که تکتک جزئیات آن به ظرافت کنار هم چیده شدهاند و توجه مخاطب را به خوبی جلب میکنند، اما بدون هراس باید گفت که این فیلم متعلق به کریستین استوارت است و او با اجرای خاطرهانگیز و اثرگذارش که گویی روح دایانا در او دمیده شده است، توجه مخاطبیبن، منتقدین و فستیوالهای مختلف را جلب خواهد کرد. استوارت به زیبایی و با کاریزمای درخشان خود، موقعیت منحصربهفرد دایانا، زن رنجکشیدهای که در صف ملکه شدن به دام افتاده است و قربانی یک خاندان سلطنتی سرد و سخت است؛ خاندانی که شادی و روحیهی او را گرفته است، از نو خلق میکند و مخاطب را عمیقا تحتتاثیر قرار میدهد.
یاسمن اسمعیلزادگان
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید