news-background
news-background

نقد فیلم Another Round: نیم درصد خوشی

«اولین بار که مست شدم خیلی زود فهمیدم کمی الکل کافی است تا همه‌ی مسائل را حل کند. وقتی مست باشی برایت فرق نمی‌کند یک دسته پشه بازویت را تکه تکه کنند، عقربی دستت را نیش بزند، پدرت یک شیاد دروغگو باشد یا بهترین دوستت با صورتی کج و کوله خواهر ناتنی‌ات از آب دربیاید.»

جنیفر کلمنت، دعا برای ربوده‌شدگان ترجمه‌ی میچکا سرمدی

 

«توماس وینتربرگ»، فیلمساز دانمارکی در تازه‌ترین ساخته‌اش «یک دور دیگر» (دانلود فیلم Another Round با لینک مستقیم)  زندگی چهار دوست میانسال مارتین (میکلسن)، تامی (توماس بو لارسن)، نیکولا (مگنوس میلانگ) و پیتر (لارس رانته) که معلمان یک دبیرستان هستند را به تصویر می‌آورد و تمرکزش را بر روی کاراکتر مارتین (مدس میکلسن) می‌گذارد که زمانی معلم برجسته‌ای بود اما حال دچار نوعی بحران میانسالی مبهم شده است و گویی در چرخه‌ی کاهلی و کسالت، بی‌حوصلگی و خستگی گیر افتاده است. خستگی و کاهلی که بی‌شک در نفس وقوعشان مواضعی هستند نسبت به وجود.

کنش اصلی فیلم در شب تولد چهل سالگی نیکولای (مگنوس میلانگ) معلم روانشناسی دبیرستان شکل می‌گیرد، جایی که همه‌ی معلم‌ها در حال نوشیدن مشروبات الکلی هستند اما در این‌ میان مارتین که سرحال و شاد به نظر نمی‌رسد، به نوشابه با لیمو رضایت می‌دهد، اما دیدن ناشادابی و بی‌رمقی او باعث می‌شود نیکولای با مطرح کردن جمله‌ی: «انسان ها با سطح الکل خون که ۰/۰۵ کم است، متولد می‌شوند» از «فین اسکاردرود» فیلسوف نروژی و اضافه کردن این نکته که نوشیدن این مقدار الکل باعث آرامش، شادابی، شجاعت، خلاقیت و اعتماد به نفس می‌شود و یک روش کاملا قابل قبول برای درمان افسردگی خواهد بود، درام را رنگ تازه‌ای می‌بخشد و زندگی کاراکترها را دچار تغییر می‌کند. بعد از این جمله اما مارتین و دوستانش توافق می‌کنند، قبل از این‌ که به مدرسه بروند و وارد کلاس درس شوند، نوشیدن مشروبات الکلی را به عنوان یک آزمایش، شروع کنند و نتایج را در قالب یک مقاله‌ی پژوهشی ثبت کنند اما اوضاع انقدرها راحت پیش نمی‌رود، سرنوشت کاراکترها تغییر می‌کند و نهایتا پرونده‌ی این مقاله با جمله‌ی: ناتمام ماندن مقاله به دلیل خطر اعتیاد و ابتلا به الکلیسم، بسته می‌شود.

«یک دور دیگر» با یک ایده‌ی تحریک آمیز و یک بازی شروع می‌شود، بازی که خود سبکسری است و می‌توان در هر زمانی قید آن را زد، نوشیدن و مداوم نوشیدن و انجام آن نه به اجبار بلکه آگاهانه، به عنوان یک عمل ماجراجویانه. مسئله‌ای که «وینتربرگ» در باب شکل نوشیدن و فواید نوشیدن در چرخه‌ی مصرف الکل خلق می‌کند، از خوشی به تلخی و سپس به خوشی می‌رسد. بدیهی است که نوشیدن باعث آرامش و احساس اعتماد به نفس بیشتر می‌شود، روحیه را بالا می‌برد، فرد را پر جنب و جوش‌تر می‌کند و خوش اخلاق‌تر اما در نهایت همه‌ی ما می‌دانیم که تکرار این بازی و مصرف مداوم الکل به شکل افراطی عواقب خطرناکی خواهد داشت و همه چی به شوق و شادی ختم نخواهد شد.

از ابتدای فیلم در تمامی کاراکترها نوعی بی‌حوصلگی نمایان است و اما در مارتین بیشتر به چشم می‌خورد، کاراکتری شکست خورده در زندگی شخصی، شغل، روابط و الخ و درست از اولین دقایق فیلم می‌بینیم که شاگردان، والدینشان را آورده‌اند به مدرسه تا اعلام کنند که از روش تدریس او ناراضی هستند و یا وقتی در خانه همسرش و پسرانش از او ناراضی هستند و با او گفت و گو نمی‌کنند، شکست و تنهایی او بیشتر نمایان می‌شود.

در فیلم شکلی از بی‌حوصلگی و افسردگی در کاراکترها مشهود است؛ به زعم «لویناس» نوعی بی‌حوصلگی وجود دارد که نسبت به همه چیز و همه کس است اما بیشتر نسبت به خویش است. بی‌حوصلگی که به خود وجود مربوط می‌شود. اما در همین بی‌حوصلگی کاراکترها حرکتی را تشخیص می‌دهند که به موجب آن، موجود وجودش را از رهگذر درنگ و تردید واقع در امتناع تصاحب می‌کند و بر این اساس در آن رابطه خاصی با وجود عیان می‌شود. کاراکترهایی که مصرف الکل را نوعی راه چاره بر این اوضاع بی‌حوصلگی و نارضایتیشان می‌بینند و به موجب مصرف، وجود و خویشتن واقعی‌شان که گویی سال‌هاست زیر انبوهی از مسائل دفن شده است بیرون میاید، بدن‌هایشان حرکت می‌کند، روحشان تازه می‌شود، صدایشان بیرون می‌آید، خود واقعی‌شان دیده می‌شود و زندگی را تنفس می‌کنند و جام وجود را تا ته سر می‌کشند، خالی می‌شوند و برای روز بعد دوباره آماده می‌شوند.

با این‌ که «وینتربرگ» به ظرافت کاری می‌کند که ما مشتاقانه جهان مارتین را تماما به تماشا بنشینیم و ذره ذره همراه شویم که الکل چگونه او را دگرگون می‌کند، در زندگی‌اش شاد و سرحال است، در کلاس درس به نحو احسنت عمل می‌کند و چگونه روند کسالت تا خلاقیت را پشت سر می‌گذارد و به شاگردانش طوری تاریخ را می‌آموزد که تا آخر عمر در خاطرشان بماند، اما این آزمایش که در اوایل مصرف، خوشحالی و نشاط را به زندگی این چهار معلم می‌آورد زیاد دوام نمی‌آورد و آن‌ها کم‌کم از درصد مشخص شده به درصد بالاتری می‌رسند و کم‌کم اختلالاتی در خانه و مدرسه بوجود می‌آید که ادامه‌ی مسیر را برایشان ناهموار می‌کند.

از جهاتی به نظر می‌رسد که کل فرضیه «یک دور دیگر» این است که رفتارهای روزمره را به روشی تحریک‌آمیز درمان کند و وقتی در عمل مشخص شد که این اتفاق نخواهد افتاد، فیلم جایی برای رفتن ندارد جز رفتن به منطقه ملودرام احتیاطی و اینگونه به اثری بدل می‌شود اندراحوالات چهار مردی که زیاد نوشیدند. فی‌الواقع «یک دور دیگر» چیزی فراتر از این ایده ابدی بیان نمی‌کند که زندگی و حال و روز طبقه متوسط به سمت پوچی و مرگ می‌رود و این طبقه برای عبور از چنین احساساتی ممکن است به برخی محرک‌ها روی بیاورند و ممکن است وارد جریانات بازگشت‌ ناپذیر هم بشوند.

«یک دور دیگر» فیلمی است که می‌تواند به راحتی شما را هم وادار به نوشیدن کند و تجربه‌ی زیست شده‌ی ۴ معلم و عواقب رفتارشان را در شما بوجود بیاورد، از حس پوچی و یکنواختی زندگی قبل از نوشیدن الکل تا رسیدن به الکل و دگرگون شدن زندگی با چند درصد الکل و پسش از بین رفتن اثر الکل و حس افسردگی و یاسِ پس از آن که حتی می‌تواند منجر به خودکشی شود.

ناگفته نماند که فیلم یک تراژیکمدی سرکشانه است در باب دوران میانسالی مردان، به خلوت نشستنشان، گوشه‌گیر شدنشان و چرایی روی آوردن و پناه بردنشان از تنهایی به مشروبات الکلی. فیلمی که بر اساس یک تئوری شبه علمی ساخته شده و همان طور که انتظار می‌رود به تدریج نشان می‌دهد که این پناهگاه ناامن چگونه سلامتی را خراب می‌کند، مشاغل را نابود می‌کند، روابط را از بین می‌برد و حتی یک مرگ را رقم می‌زند.

صحنه‌هایی در فیلم وجود دارد که ضربان قلب مخاطب را بالا می‌برند و احساساتی که از پشت دوربین تا لحظه‌ی ثبت تصویر در آن وجود دارد را به مخاطب انتقال می‌دهند، صحنه‌هایی که فراموش نمی‌شوند، از تنهایی و افسردگی مارتین و گریه‌هایش میان جمع گرفته تا صحنه‌‌ای که تامی برای خودکشی به دریا می‌رود با سگش، صحنه‌ای که دوستان با مصرف الکل از تمامی ناراحتی‌های جهان چشم می‌پوشند و همانند نوجوانان شادی می‌کنند و در نهایت سکانس پایانی و رقص مارتین و این‌ نکته حائز اهمیت است که «وینتربرگ» در این‌جا بستری برای پرداخت به برای نمایش حرفه‌ی پیشین و اصلی «میکلسن» که رقص و ژیمناستیک بوده ایجاد می‌کند.

فی‌الواقع لذت زیادی از تماشای فیلم به لطف «مدس میکلسن» برایمان بوجود می‌آید. این بازیگر همیشه ترکیبی از ظرافت و هیجان را به وجود می‌آورد. صحنه‌هایی که بدون مهارت ولی سرشار از احساس می‌رقصد، بسیار شگفت آور و شوق آور است. او همانند پرنده‌ای که پرواز را هنوز یاد نگرفته است اما شوق آن را دارد و تمرین می‌کند تا بالاخره بتواند بال‌هایش را بگشاید، حرکت می‌کند. به چند رقص چنگ می‌زند تا به رهایی برسد، رقص محلی، باله، برک دنس، هیپ هاپ. پرنده‌ای که می‌خواهد پرواز کند حتی اگر در اولین پروازش سقوط کند به درون آب.

«یک دور دیگر» به جای این‌ که در آستانه‌ی موعظه و پند و عبرت قرار بگیرد، کاملا اثری شخصی است. یک شور و نشاط از یک هیاهویی کوچک، ارائه‌ی یک طرح خنده‌دار و شیطنت آمیر با دوستان و سپس شروع به عملی کردن طرح، اثری که از جهاتی نشانمان می‌دهد چرا بزرگسالان کارهایی را انجام می‌دهند که حتی نمی‌توانند واقعا برای خودشان توضیح دهند، ترکیبی از شجاعت یافتن در مکان‌های بعید و احساس نیاز به جبران تمام راه‌هایی که احساس می‌کنند در آن شکست خورده‌اند.

در نهایت می‌توان گفت «یک دور دیگر» یک فیلم واقعا شگفت انگیز درباره‌ی تلاش برای کنار آمدن با زندگی است که با اجرای عالی، تصاویر اثرگذار، موسیقی درخشان و درک واقعی نارضایتی و بی‌حوصلگی مخاطب را همراه می‌سازد. یک کمدی درهم آمیخته با تراژدی که می‌تواند به بهترین شکل چرخه‌ی مثبت و منفی زندگی را نشان دهد: لذت، شادی، رقص مالیخولیایی، احساسات، دروغ‌ها، رازها، مرگ، ناامیدی، اندوه، تنهایی و شروع دوباره و میل به زیستن از پس تمام شکست‌ها.

    یاسمن اسمعیل‌زادگان

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید