اکنون به ادامه نقد و بررسی جدید ترین عنوان آلیس با نام "آلیس آن سوی آینه" خواهیم پرداخت:

در این قسمت، اطلاعات زیادی در مورد داستان گذشته ی "کلاه دوز" به ما داده میشود که شامل رابطه ی نه چندان خوب او با پدرش "زنیک های تاپ" (ریس ایفانز) میشود و پلات این فیلم ترکیبی از خصوصیات قبلی او در فیلم برتون و مشکلات پدری جدیدش میشود. کلاه دوز نسب به فیلم آلیس در سرزمین عجایب ، از احساسات ظریف کمتری برخوردار است، تا حدی که شخصیت کلاه دوز دیوانه ، به عنوان شخصیتی دو بعدی در نظر گرفته میشود. ملکه ی قرمز گذشته ی درگیر کننده تری دارد،که باعث میشود نسبت به او احساس همدردی کنیم ( که یاداور رویکرد ولورتون در مورد شخصیت منفی دیزنی دیگری در maleficent است). با این حال، وقتی میبینیم که شخصیت او در طول فیلم همانقدر منفی است، همه ی آن احساسات سطحی به نظر میرسند. مخصوصا رابطه اش با ملکه ی سفید هنوز درست نشده است. تا حدی که آشکار سازی هایی که در مورد گذشته ی مشترک این دو خواهر صورت میگیرد، تاثیر دراماتیک کمتری پیدا میکنند.

شخصیت "تایم" هم یک شخصیت مهم در آلیس آن سوی آیینه است ، و با اینکه این شخصیت منفی چند لایه تر از آنی است که میتوانست باشد، اما در روایت فیلم مانند یک مانع است. در ضمن، شخصیت های سرزمین عجایب ( پروانه ، خرگوش سفید ، گربه ی چشایر و دیگران) ، بیشتر شبیه شخصیت های تزئینی هستند، حتی سطحی تر از فیلم اول آلیس در سرزمین عجایب به نظر می‌رسند. قطع ارتباط بین انسان ها و بازیکنان دیجیتالی آلیس آن سوی آیینه، ( و تا حد کمتری ، محیط های سی جی آی ) در این فیلم مشهود تر هستند.

خود سرزمین عجایب ، مناظری رنگی تر و فانتری تری نسبت به فیلم قبلی دارد. "بوبین و همکارانش" در به وجود آوردن تصاویری فریبنده هم موفق بوده اند. در این قسمت، با لوکیشن های جدیدی مانند خانه ی تایم و اقیانوس زمان رو به رو هستیم. با این حال ، رنگ بندی روشن این فیلم باعث شفاف به نظر رسیدن جلوه های تصویری می‌شود و این درست برعکس رنگ بندی تیره ی فیلم تیم برتون است. صحنه ها و محیط های اولین قسمت آلیس ، به نسبت فیلم جدید ، از شخصیت بیشتری برخوردار بودند ( به لطف دید تاریک و غیر معمول فیلم ساز ). آلیس "بوبین" همچنین از حالت سه بعدی بیشتر برای این مسئله استفاده میکند تا اتمسفری عمیق به وجود بیاورد، گرچه این کار را به روشی خلاقانه انجام نمیدهد. بنابراین گرچه آلیس آن سوی آیینه را میتوان روی صفحه ی بزرگ دید و لذت برد اما برای یک تجربه ی عالی، حتما نیازی به دیدن آن در حالت سه بعدی نیست.

گرچه با وجود برخی از عناصر فیلم می‌شد این قسمت را به فیلمی فراتر از قابل قبول و فراموش نشدنی تبدیل کرد. اما این فیلم بیشتر یک فیلم پر زرق و برق اما توخالی دیزنی است تا ادامه ای برای داستان آلیس در سرزمین عجایب. آلیس آن سوی آیینه بیشتر از اینکه یک پایان برای آلیس باشد میتواند پلی برای قسمت سوم باشد. اما باکس آفیس و زمان مشخص میکنند که آیا خانم کینگسلی بازهم در آینده به سرزمین عجایب باز خواهد گشت یا نه.

مهمان

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید