news-background
news-background

۹ شخصیت دنیای Game of Thrones که می‌توانند "کوه" را شکست دهند

 
 

سریال Game of Thrones مملو از شخصیت هایی با ویژگی های خاص خودشان است. شاید یکی از به یادماندنی ترین این شخصیت ها گرگور کلگن ملقب به کوه یا The Mountain باشد. صحنه ی نبرد او با اوبرین مارتل در سریال شاید یکی از به یادماندنی ترین سکانس های کل این مجموعه باشد. آن ها که سریال را دیده اند سرانجام این نبرد تاریخی سریال را به خوبی و با جزئیات بسیار در خاطر دارند. اما سوال اصلی اینجاست که در تمام محدوده ی جغرافیایی سریال و در کل هفت پادشاهی آیا کسی بوده که  توانایی شکست دادن این کوه بی احساس و این قاتل بالفطره را داشته باشد؟ با هم نگاهی به افرادی که مبارزه کردن یکی از خصوصیات برجسته ی شخصیت پردازی آن هاست می افکنیم. افرادی که احتمال می رود اگر مقابل کوه قرار بگیرند یا می گرفتند، وی را شکست می دادند. جملاتی که در زیر هر اسم می خوانید نقل قول از کتاب نغمه ای از آتش و یخ جورج مارتین می باشند.

 
 
Robert Baratheon - 1

» او یک مرد خوب ، یک مبارز عالی و یک پادشاه افتضاح بود.

رابرت باراثئون، بدون شک یکی از تاثیرگذارترین شخصیت های داستان سریال از ابتدای فصل یک تاکنون بوده است. با وجود این که او را در قسمت های کمی در سریال دیدیم، چنان تاثیری برروی خط داستانی سریال نهاده که نادیده گرفتنش محال است.قبل از شروع ماجرا های سریال، این شخص در تمام وستروس لرزه بر جان دشمنان خود می انداخته و یکی از بزرگترین مبارزان تاریخ وستروس بوده است. قبل از آن که برای خود شرایط میگساری های بیش از حد و عیاشی هایی آن چنان که در سریال نشان داده شد را مهیا سازد، نخست می بایست که بر دشمنان خود پیروز می گشت. در یکی از بخش های کتاب که به قیام رابرت اشاره شده متوجه می شویم که این شخص یکی از بزرگترین مبارزان کل تاریخ وستروس می باشد. لقبی که او با شکست دادن ریگار تارگرین در نبرد موسوم به ترایدنت به آن دست یافت.

 

2 - Daario Naharis

»من دراین دنیا در دو چیز ماهرم ، جنگیدن و برخورد با زنان.

داریو ناهاریس گزینه ی دوم ما دراین لیست می باشد. او که پیش تر رئیس مبارزانی تحت عنوان فرزندان دوم بوده، بعد از قسم خوردن مقابل دنریس تارگرین به عنوان  محافظ او گماشته می شود. مسئولیتی که باعث شده در سریال این شخصیت از تمام بنیه و قوای خود برای شکست دادن دشمنان مادر اژادر بهره ببرد و دراین راه احتمالاً اگر کوه نیز مقابل او بیستد، وی را سربه نیست خواهد کرد. توانایی مبارزه ی داریو ناهاریس بر هیچ کس در سریال پوشیده نیست.او با کمترین زحمت، قوی ترین دشمنان پیش روی خود را از پای در آورده است. سرعت بسیار بالای او  در مبارزات یکی از خصیصه های بارز این شخصیت است. حتماً اسب سواری که در کسری از ثانیه توسط داریو ناهاریس در شهر مرین به دونیم شد را به خاطر دارید.

 

3. Jaqen Ha'ghar

» کمک کردن را کسی وعده نداده بود، دخترک . تنها مرگ است که وعده داده شده.

جیکن هاگار یکی از مرموز ترین و بی رحم ترین شخصیت های سریال و داستان تا به اینجای کار بوده است. حتی بعد از فصل قبل که ماجرای بسیاری از او و آریا استارک را شاهد بودیم، این شخصیت همچنان مرکز کانون بسیاری از سوالات بینندگان قرار دارد و هویت مرموز وی در پس زمینه ای از خوی مبارزه طلب او، باعث شده تا وی یکی از غیرقابل پیش بینی ترین شخصیت های سریال باشد. آن چه تاکنون از او در اختیار بیینده قرار گرفته گواه از آن است که وی عضو فرقه ی مردان بی چهره ی براووس می باشد. اتحادیه ای متشکل از قاتلینی بالفطره که به راحتی هرچه تمام تر آدم می کشند.

نقطه قوت جیکن هاگار نسبت به هم قطاران خود دراین لیست آنجا به چشم می آید که او توانایی مخفی شدن و تغییر چهره دارد.توانایی ای که در سریال به وضوح مشاهده شد چیزی تابدین لحظه جلو دارش نخواهد بود و همین باعث افزایش کاریزماتیک بودن و بی رحم بودن افراد فرقه ی مذکور می شود. فرقه ای که برایش فرقی نمی کند، هدف به بزرگی کوه یا به نحیفی آریا استارک باشد. تنها یک هدف و آن هم سربه نیست شدن فرد مورد نظر است که اهمیت دارد.

 

4.Sandor Clegane

» نفرت به خوبیه همه ی چیزهاییه که باعث میشن یه آدم به راهش ادامه بده ، حداقل از خیلی چیزا بهتره

سندور کلگن مشهور به سگ شکاری یکی از بی اعصاب ترین و زخم خورده ترین شخصیت های سریال می باشد. او به همراه برادر خود، دوتن از خون ریزترین مبارزان وستروس هستند.این شخص در مقایسه با برادر خود جثه ی کوچکتری دارد اما جالب است بدانید در داستانی که از وی دراختیار است، اولین قربانی خود را در 12 سالگی به قتل رسانده است. سندور کلگن از همان دوران کودکی به دنبال کشتن برادر خود گرگور کلگن است. در گذشته، به سبب وفاداری اش به خاندان سلطنتی او نتوانست به طور دلخواه انتقام خود را بگیرد اما اکنون به هیچ خاندانی وابسته نیست. او آزاد است آنطور که مناسب می بیند زندگی کرده و رفتار نشان دهد. شاید از لحاظ جثه حتی کوچکتر از کوه باشد اما میزان بالای خراش های بدن او حاکی از سرسختی بسیار او در مقابل ضربات شمشیر و حریفان است. همان طور که در بخش اول اشاره شد، کوه همان برادر اوست.

 

5. Syrio Forel

» اولین شمشیر براووس، لغزشی نخواهد داشت.

سیریو فورل که پیش تر از این ملقب به اولین شمشیر براووس بوده، یکی از زبردست ترین و چالاک ترین مبارزان سریال و دنیای آن است. این شخص به طور شگفت آوری برای تمام رقیبان خود دردسرساز بوده است. او به آریا استارک مبارزه با شمشیری به اسم رقص آب را آموخته که آریا با آن به سرسخت ترین زره های وستروس نفوذ کرده و تک تک دشمنان خود را با شمشیری به آن کوچکی از پای در می آورد. با وجود این که او را زیاد در سریال مشاهده نکردیم، اما آنچه از خود به یادگار گذاشته است را به وضوح در آریا استارک مشاهده می کنیم. شاگرد اگر این چنین چالاک و ماهر باشد، استاد به مراتب بهتر و کارکشته تر از وی خواهد بود.

سیریو فورل اگر مقابل کوه قرار گیرد احتمالاً تبدیل به بدترین مبارزه ی عمر کوه شود. جثه ی ریز او به راحتی می تواند کوه را اسیر چالاکی اش نماید.

 

6.Jaime Lannister (با دو دست)

» مردم سال هاست که شمشیرشان را به سمت من به حرکت درآورده اند، اما آنطور که پیداست شمشیر به دادشان نرسیده.

هر چقدر وجهه ی او پیش شما به خاطر روابط پنهانی او با خواهرش و پیمانی که زیرپا گذاشت خراب شده باشد، اما بازهم دلیل نمی شود مهارت های جیمی لنیستر را در مبارزه نادیده بگیریم. پیش از آنکه شخصیت لاک دست وی را قطع نماید، بدون شک جیمی یکی از بهترین شمشیر زنان سرزمین وستروس بوده است. او در  پانزده سالگی  تبدیل به جوان ترین محافظ پادشاه در کل تاریخ شد. با وجود دست مجروحش،هم چنان جوهره هایی از دوران طلایی اش در او باقی مانده است. سبک مبارزه ی جیمی لنیستر چیزی شبیه به همانیست که اوبرین مارتل از خود به نمایش گذاشت اما تفاوت جیمی با اوبرین در میزان تجربه است. اوبرین در نبردی که با کوه انجام داد فرصت های بسیاری برای سربه نیست کردن کوه پیش رو داشت اما زیاده خواهی هایش کار دست او داد. جیمی لنیستر اما مطمئناً در شرایط مشابه اوبرین، رحم و غفلتی از خود نشان نخواهد داد. همان گونه که جیمی مدعیست، مطابق جمله ی بالای جیمی، شاید شمشیر کوه نیز نتواند او را از پای در آورد.

 

7.Khal Drogo

» مردمی که لباس آهنین به تن دارند را کشته و خانه های سنگی شان را به روی سرشان خراب خواهم کرد. به زنان شان تجاوز کرده و کودکان شان را به بردگی خواهم گرفت. من، دروگو، پسر باربو این را قول می دهم.

اگرچه سریال سکانس های مبارزه ی آن چنانی را از کال دروگو به تصویر نکشید اما این فرمانده جنگی در کل وستروس یک استثنا در جنگ به حساب می آید. کسی که حس خون خواری های او و میل به جنگ و کشتار را حتی بدون دیالوگ گفتن به بیننده منتقل می کند. مبارزه بدون زره از جمله خصوصیات او و اطرافیان دوتراکی اش بوده است. وقتی از سریال کنار گذاشته شد و از دنیای وستروس رفت، سن آن چنانی نداشت. مسئله ای که یکی از نکات شوکه کننده درمورد دوتراکی ها به شمار می رود. این قوم جنگجو و مبارزه طلب معمولاً به همین راحتی ها تسلیم مرگ نمی شوند اما بااین وجود در توصیف مهارت های جنگی کال دروگو موارد بسیاری در کتب جورج مارتین آمده است. در توصیف مهارت او می توان سرعتش را به اوبرین مارتل تشبیه کرد اما بسیار قوی تر از او به حریف ضربه وارد می کند. تنها مسئله ای که کال درهنگام مبارزه با کوه نیاز است به آن دست یابد این است که گارد وی را پایین کشیده و به نزدیکی او برسد. بدون شک شمشیر منحنی شکل وی بقیه ی کار را برایش انجام خواهد داد.

8.Barristan Selmy

» من یک شوالیه ام. باشد که درهمین مقام بمیرم.

توصیف جنگاوری های باریستن سلمی در کتب جورج مارتین به وفور آمده است. مبارزی که شهره ی هفت پادشاهیست. شاید یکی از بزرگترین اشتباهات دوران حکومت پادشاه جافری، عزل این محافظ پادشاهی از دربار  بود. تجربه ی بی شمار سرباریستن سلمی نه تنها وجه تمایز او نسبت به دیگران است،بلکه همین مسئله وی را تبدیل به موثر ترین مهره ی جافری در جنگ ها می کرده است. نکته ای که در نهایت از سوی کینگزلندینگ نادیده گرفته شد و جافری، دو دستی این کهنه سرباز خون ریز خود را به دنریس تارگرین اهدا نمود.

درمقابل مهارت های باریستن سلمی، گرگور کلگن یا کوه بهتر است مهارت و وجه تمایزی بیشتر از جثه داشته باشد چرا که تنها هیکل و زور و بازوی بالا باعث نمی شود باریستن سلمی وی را به هلاکت نرساند. این شخص از ده سالگی یکی از شوالیه های نامی وستروس بوده است. افرادی همچون کوه در تاریخ وستروس آمده اند و در یک دوره به شهرت و مقام رسیده و داستان را ترک کرده اند اما در کل تاریخ وستروس فقط یک باریستن سلمی آمده است و مشابه وی نیز در این سرزمین یافت نخواهد شد.

 

9.Arthur Dayne

» بزرگترین شوالیه ای که به چشم دیدم، سر آرتور دین ، صاحب شمشیری به اسم طلوع بود. شمشیری که از عصاره ی یک ستاره ساخته شده است و مردم به شمشیر وی، شمشیرصبحگاهی می گفتند.

سخنان بالا از زبان ند ادارد استارک بود که از کتاب نقل قول شدند. اگر چه سرآرتور دین داستانش به قبل از ماجرای Game of Thrones برمی گردد  اما بدون شک بزرگترین شوالیه ی تاریخ جهان سریال کسی جز او نیست. عضو تیم محافظان پادشاهی شاه دیوانه که در دوران محافظت از وی توانست به شمشیری تحت عنوان طلوع صبح گاهی دست یابد که گفته می شود از قلب ستاره ای که به زمین افتاده ساخته شده است.

در جای جای کتاب هایی که از مارتین منتشر شده می خوانیم که سر آرتور دین در زمان خود هیچ رقیبی نداشته است. جایگاه او در بحث های جنگی کتاب ها به قدری بالاست که سر باریستن سلمی وی را فرمانده خود معرفی کرده است. برای چنین شخصی، کشتن کوه شاید یکی از آسان ترین ماموریت های ممکن باشد.

نظر خود را درمورد این لیست با ما درمیان بگذارید. به نظر شما چه کسانی می توانستند در این لیست حضور داشته باشند که نامشان نیامده؟

 

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید