فرشته طائرپور تهیهکننده و فیلمنامهنویس سینمای ایران در سن ۶۹ سالگی در اثر ابتلا به ویروس کرونا درگذشت.
این تهیهکننده آثاری چون «گلنار» ،«خداحافظ دختر شیرازی» «آینههای روبرو» ، «نخودی»، «زن دوم»، «وقتی همه خواب بودند»، «نان و شعر»، «پاتال و آرزوهای کوچک»، «مدرسه پیرمردها» و بسیاری دیگر را در کارنامه خود داشت.
طائرپور از چند هفته گذشته به دلیل درگیری ریه پس از ابتلا به کرونا در بیمارستان بستری شده بود. خانواده او میگویند او مدتی قبل از بیمارستان مرخص شده بود اما از دو روز قبل با وخیمتر شدن وضعیت جسمانی به بیمارستان بازگردانده شده و امروز ۲۶ مرداد ماه ماه، دار فانی را وداع گفته است.
طائرپور در سال ۱۳۳۱ متولد شد و به عنوان رئیس انجمن کارفرمایی تهیهکنندگان مطالبه واکسیناسیون هنرمندان مقابل دوربین را مطرح کرده بود.
بسیاری از هنرمندان و سلبریتیها به درگذشت این تهیهکننده واکنش نشان دادهاند. «نیکی کریمی» پیام خصوصی طائرپور رابه اشتراک گذاشته و مینویسد: «خداحافظ عشق من. به غزل، عسل و علی عزیزم تسلیت میگم.» طائرپور در پیام خود نوشته: «منتظریم ببینیم واکسن بهمون میرسه یا کرونا.»
«فریدون جیرانی» با انتشار بخشی از مصاحبه هود با طائرپور نوشت: «افسوس که زود رفت. تهیهکنندهای باسواد و فهمیده از بین ما رفت، زود رفت، هنوز سینما به او احتیاج داشت. به او احتیاج داشت برای تهیه کردن فیلم درست برای کودکان، بزرگسالان، برای تماشاگران جدی. به او احتیاج داشت برای نوشتن فیلمنامه، برای طراحی و برنامهریزی در مسائل کلی سینما.»
«سحر زکریا» مینویسد: «به قبرستان ما خوش آمدید. ما ایرانیم، تسلیت و باز هم تسلیت، و باز هم تسلیت، خانم فرشته طائرپور یکی از تهیهکنندگان قدیمی سینما بودند. همکاریام با ایشان یکی از معدود خاطرات خوبم بود، یادتان به خیر، و ما همچنان به سوگ مداوم نشستهایم، هر روز عزیزانی از بین ما میروند و ما منتظر نشستهایم همانگونه که از ۱۰ ماه پیش تمام ممالک پیشرفته به فکر جان مردمانشان بودند و واکسینه را شروع کرده، و ما همچنان میگفتیم نه همه جای دنیا واکسن نیست! و ما همچنان گفتیم مرغمان یک پا دارد نتیجه مرگ دسته دسته انسان، که اصلا برایتان مهم نیست، این جامعه ایست که مردمش به مرگ عادت کرده اند، بنشینیم تا فردا ببینیم نوبت کیست؟ چون واکسن اصلا به درد نمیخورد چون فریب قرن است، چون همه جا همین است، چون چون چون ما گرفتار خرافات و جهلیم، کاش همهمان با هم میمردیم تا از این بیکفایتی راحت میشدیم، چون ذره ذره ما را میکشید.
هنگامه قاضیانی» میگوید: «اون روز این ترانه رو از زبان شما خواندیم من و غزل. مرگ او را عزیز نکرد، او عزیز بود .که مادر همه ما سینماییها بود که از مرد و زن امروز مقابل خانهاش اشکهایشان باران بود. فرشته ما بود، سینما حقیقتا یتیم شد، زود بود خیلی زود. شانههایش مامن من بود، فرشته ما مرگ حقه، اما حق تو رفتن با کرونا نبود. آخرین بار که منو رسوند دم خونهام گفت: «هنگامه زمستون کرونا میره باز دور کرسی مامان فرح میشینیم و کلی حرف میزنیم.» نگاش کردم گفتم: «آخ گفتین.» غزل من، علی عزیرم، عسل جانم ما یتیم شدیم فرشته مادر رفت. نم اشکهایتان هنوز بر شانههایم هست. فرشته مادر، در خیالم با غزل میایستیم و باز این ترانه رو برایت میخوانیم میدانیم که میشنوی و با همان نگاه همیشه بیدار میگید کم نیارین بچهها، چشم کم نمیاریم. از تمام این ترانه امان فرشته ما این بیت رو زمزمه میکردی، هشدار میدادی! «نسبت یار به هر بی سروپا نتوان کرد»»
«شقایق دهقان» مینویسد: «نسلى هستند كه بزرگترهاى ما در سينمان، باسوادن، عميقن، تحصيل كرده و آدم حسابين، اغلب حس طنز جالبى دارن كه از هوش وافرشون نشأت ميگيره، محكم و باصلابتن، با اعتماد به نفس، رک و بىتعارفن، به جاى شعار دادن عمل میكنن و وقت صحبت كردن ادبيات شيرين خاص خودشون رو دارن. اينها یک عمر است با یک عده مدير غير متخصص، بدسليقه و ديكتاتور در رأس امور سينما و تلويزيون در حال جنگيدنن، تا از لا به لاىِ اين همه قوانين بىمنطق، سختگيرانه و كوركورانه، كمى آموزش، کمى فرهنگ و كمى حال خوب منتشر كنن. بزرگترهايى كه وقتى پر میکشن ما يتيم میشيم! خانوم طائرپور عزيزم يكى از همين بزرگترهاى خستگىناپذير بود كه یک عمر تلاش كرد، زحمت كشيد، جنگيد! و همهى ما چشم اميدمون به حمايتها و مادرانگىهاى ايشون بود. تسليت به غزل شاكرى عزيزم و خانوادهى محترم خانم فرشته طائرپور. چند نفر ديگه از ما بميريم راضى ميشين؟!»
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید