از سال ۲۰۰۵ فیلمنامهای با عنوان «قتل در کارناوال رو» (A Killing on Carnival Row) اثر «تراویس بیچام» در لیست سیاه هالیوود قرار داشت که درنهایت به یک مجموعه تلویزیونی به نام «کارناوال رو» (Carnival Row) تبدیل شد. چندی پیش شبکه آمازون از تمدید این سریال دارم برای فصل دوم خبر داد. داستان سریال در یک دنیای فانتزی ویکتوریایی اتفاق میافتد و پر از موجودات اساطیری است که پس از حمله انسانها به سرزمینهایشان به شهری جدید نقل مکان کردهاند و اکنون باید برای بقا تلاش کنند. هنگامی که یک کارآگاه به نام «رایکرفت فیلاستریت» با بازی «اورلاندو بلوم» با یک پری به نام «ونیت استونماس» با بازی «کارا دلوین» همراه میشود تا در مورد قتلهای زنجیرهای تحقیق کنند، صلح و آرامش شهروندان با وجود اسرار خطرناکی که فاش میشود از بین میرود.
در حالی که شبکه آمازون برنامههای آینده خود را در تور مطبوعاتی «انجمن منتقدان تلویزیونی» به اشترک گذاشته بود، کلایدر این فرصت را پیدا کرد تا با تهیهکنندگان اجرایی این پروژه، «تراویس بیچام» و «مارک گوگنهایم» در مورد چگونگی تبدیل «کارناوال رو» از یک فیلم به یک سریال تلویزیونی گفتگو کند. همچنین در این مصاحبه در مورد چگونگی خلق یک دنیای فانتزی و اینکه تا چه میزان برای آینده این پروژه برنامه ریزی شده صحبت شد.
کلایدر: «تراویس»، شما مدتهاست بر روی این پروژه کار میکنید. آیا وقتی در حال کار بر روی فیلمنامه بودید، تصور میکردید که این ایده تا این میزان پیشرفت کند و به چنین جایی برسد؟
تراویس بیچام: از همان ابتدا امیدوار بودم این پروژه به همین شکل ساخته شود. زمان زیادی گذشته است. در اواسط کار، جایی که واقعاً میتوانستم امید خود را از دست بدهم راهم را ادامه دادم. دوست دارم بگویم که هرگز از امید داشتن دست نکشیدم و همیشه میدانستم که این کار به یک پروژه بزرگ تبدیل خواهد شد. همه این پروژه را دوست داشتند، اما خیلی بزرگ بود. در حال حاضر که اینجا هستم فصل یک منتشر شده و فصل دوم نیز آماده انتشار است. هنگامی که فیلمنامه را مینوشتم حتی در رؤیاهای بلند پروازانه خود نیز چنین روزی را تصور نمیکردم. واقعاً دیوانه کننده است.
با دیدن این مجموعه بهعنوان یک سریال تلویزیونی، نمیتوان تصور کرد که این پروژه بهعنوان یک فیلم وجود داشته. اگر اینطور بود چه میشد؟
بیچام: پروژه به همان اندازه کوچک میشد. فضای داستان به همین اندازه به ساخت و طراحی نیاز داست، اما اگر قرار بود با یک فیلم سروکار داشته باشیم داستانهای پیرامون هر شخصیت کوتاهتر میشد. شما در یک فیلم به میزان کافی وقت نخواهید داشت تا به شخصیتها بپردازید. به ویژه امروزه، هنگامی که شما یک فیلم را مشاهده میکنید در حال تماشای صحنههای اکشن و پیچیدهای هستید که به هم متصل شدهاند. با این حال تلویزیون جایی است که شما میتوانید مدت بیشتری با شخصیتها همراه باشید، این شگفتآور است، به همین دلیل نسخهای که اکنون در دست داریم بهتر از فیلمنامه اصلی است.
مارک گوگنهایم: بسیاری از لحظات در این سریال در آرامش و سکوت سپری میشود، شاید این همان چیزی نباشد که شما از یک سریال فانتزی انتظار دارید. واضح است که ما عناصر یک سریال فانتزی را داریم، اما چیزی که همیشه من و تراویس در مورد آن بسیار هیجانزده میشویم، همان صحنههای آرام است، جایی که فقط دو شخصیت اصلی حضور دارند و شما میتوانید با لایههای عمیقتری از شخصیتها و داستان ارتباط برقرار کنید. البته تعقیب و گریز در پشتبام و حمله سربازان همه لحظههای سرگرمکنندهای است شاهد آن هستیم.
بیچام: اما از دیدگاه ما، چالشبرانگیزترین بخش کار طراحی صحنه است.
گوگنهایم: ما یک بخش شگفتانگیز شامل افراد فوقالعاده خلاق داریم که میتوانند هر چیزی را آتش بزنند یا یک کشتی را غرق کنند؛ اما قسمتی از کار است که نمیتوانیم به این بخش واگذار کنیم، خودمان آن را انجام میدهیم.
بیچام: وقتی طراحیهای مربوط به شخصیت پری افسانهای را انجام میدادیم، بار مسئولیت این طراحی بسیار سنگین بود، زیرا نه تنها باید در صحنههای تعقیب و گریز و یا صحنههای اکشن در خیابان حضور داشته باشد، بلکه باید در یک مهمانی برای صرف چای میان بقیه افراد بنشیند و با آنها صحبت کند. طراحی این موجود باید به گونهای باشد که با احساسات انسان بازی کند، در نتیجه طراحی بسیار چالشبرانگیزی بود. برای من خلق این موجود یکی از چیزهای بسیار جذاب سریال بود. با وجود همه جلوههای ویژهای که برای این سریال به کار برده شده، در صورتی که طراحی این موجود درست از آب درنیاید، کلیت سریال موفق نخواهد بود.
این امر باعث شده بازیگری بسیار پراهمیت باشد؟
بیچام: من بازیگرانمان را دوست دارم و آنها را ستایش میکنم. اول از همه، آنها آدمهایی مهربان و سخاوتمند هستند. کنار آنها بودن یک لذت واقعی است. به خصوص وقتی محل فیلمبرداری حاشیه رودخانه شهر پراگ باشد و از همهچیز دور باشید، بسیار خوشآیند است که در کنار افرادی خوشبرخورد و مهربان باشید. همچنین آنها به طرزی باورنکردنی بااستعداد هستند. ما بازیگرانی داریم که اگر به آنها مزخرف تحویل دهیم، آن را به یک اثر هنری تبدیل میکنند.
گوگنهایم: درست همانند «تامزین مرچانت»، من مجبور نیستم روی صحنه با او بهسختی کار کنم. این یک هدیه عالی است که بدانید بازیگران میخواهند هر آنچه شما دوست دارید به بهترین نحو اجرا شود.
بیچام: آنها شور و شوق واقعی برای نمایش این سریال دارند. در واقع آنها اولین و بزرگترین طرفداران این سریال هستند که این موضوع عالی است.
من عاشق این هستم که شما چهرههای شناختهشده و ناشناخته را در کنار یکدیگر قرار دادهاید. حتی «اورلاندو بلوم» و «کارا دلوین» را کاملاً متفاوت از گذشته میبینیم.
بیچام: باوجود اینکه «اورلاندو بلوم» در نقش «لگولاس» در فیلم «ارباب حلقهها» و «هابیت» حضور داشت و «کارا دلوین» در نقش یک پری دریایی در فیلم «پن»، هر دو آنها در حال ایفای نقشهایی هستند که با تمام نقشهایی که پیش از این بازی کردهاند متفاوت است. اورلاندو با صدایی بین بم و زیر که هرگز از او ندیدهاید ظاهر میشود.
گوگنهایم: همچنین «دیوید گیسی» در نقش «اگریوس» حضور دارد. او به معنی واقعی کلمه غیرقابل تشخیص است، نه به این خاطر که ما او را گریم کردیم و برای او شاخ و سبیل گذاشتهایم. او غیرقابل تشخیص است زیرا متفاوت عمل میکند، در واقع صدای او در فیلم ۲۰ اکتاو پایینتر از حالت عادی است. دیدن آن واقعاً جادویی است. مردم هرگز دیوید را در نقشی همانند این ندیده بودند. افرادی که او را در فیلم «میانستارهای» (Interstellar) به یاد دارند تعجب خواهند کرد و میپرسند: «صبر کن، این همان مردی است که در فیلم «میانستارهای» بازی میکرد.»
بیچام: هنگامی که فیلمنامه را مینوشتم، همیشه در ارتباط برقرار کردن با شخصیت «ایموجن» مشکل داشتم. در واقع خیلی آن را دوست نداشتم تا اینکه اجرای «تامزین» را دیدم و با خود فکر کردم: «یک چیز عجیبوغریب و مرموز در مورد این شخصیت وجود دارد.» بازیگران همیشه چیزهایی در مورد شخصیتهایشان در فیلم به ما یاد میدهند که به طرزی باورنکردنی جالب است. بله درست است، ما در این سریال چهرههایی ناآشنا و چهرههایی آشنا میبینیم. ما بازیگرانی باورنکردنی داریم و من واقعاً از حضور آنها هیجانزده هستم.
اسمهایی که برای شخصیتها استفاده کردید فوقالعاده است. چگونه این اسامی را انتخاب کردید؟
بیچام: در واقع من دوست دارم وقتی با اسامی جالبی روبهرو میشوم آنها را یادداشت کنم و یک لیست از آنها تهیه کنم. روشهای عجیب و غریبی برای ساخت یک اسم وجود دارد. من اسم «ایموجن اسپرنرز» (Imogen Spurnrose) را خودم ساختم. هنگام خواندن یک شعر، در پایان یک سطر کلمه «اسپرن» بود و آغاز خط بعدی کلمه «رز» یا چیزی شبیه به این بود. یافتن اسمهایی که احساس خوبی در شما ایجاد میکند جذاب و سرگرمکننده است. زمانی که اسمهای «هان سولو» و «ابنزر اسکروچ» را به زبان میآورید، دقیقاً شخصیت آنها را به یاد میآورید. این همان کاری است که من در نامگذاری شخصیتها انجام میدهم. میخواهم صدایی را پیدا کنم که بگوید آن شخصیت واقعاً کیست.
مارک شما عادت کردهاید دنیاهای فانتزی خلق کنید، اما این پروژه پیچیده و در مقیاسی بسیار بزرگتر است، این کار برای شما چه لذتی دارد و از چه لحاظ ترسناک است؟
گوگنهایم: لذت خلق یک دنیای فانتزی، داشتن چشماندازی پهناور و یک صفحه نقاشی عظیم برای به تصویر کشیدن هر چیزی است. صادقانه بگویم، جالب اینجاست که من در شرایطی وارد پروژه شدم که تراویس در تمام مدت این ۱۷ سال فکر همه چیز را کرده بود. او فضایی را خلق میکند که شما احساسی خاص در آن دارید، گویا دارای یک تاریخ و پیشینه واقعی است. هنگامی که من وارد این پروژه شدم، تراویس و من در مورد بهترین راههای ممکن برای معرفی این دنیای فانتزی به بینندگان صحبت کردیم؛ اما مسئله اینجاست، وقتی این دنیای فانتزی را خلق کردیم، چگونه مخاطبان را وارد آن خواهیم کرد؟ یکی از مکالمات همیشگی من و تراویس همین موضوع است. قطعاً انجام چنین کاری ترسناک خواهد بود. این یکی از آن موقعیتهایی است که اگر شما در آن لحظهای متوقف شوید و به اطراف خود نگاه کنید و به مقدار هزینهای که برای این کار صرف شده فکر کنید بسیار وحشت خواهید کرد. خوشبختانه من هرگز وقت لازم برای انجام چنین کاری را ندارم.
بیچام: اتفاق عجیبی که رخ میدهد این است که اگر به اطراف خود نگاه کنید، از هزینه کردن نمیترسید، از اینکه به میزان کافی هزینه نکنید میترسید. به خصوص در خلق یک دنیای فانتزی، جایی که نه تنها با هر آنچه در حال پخش است، بلکه با همه چیزهایی که تاکنون در سینما و تلویزیون ساخته شده رقابت میکنید.
گوگنهایم: وقتی که ما در جستجوی مکانی برای فیلمبرداری بودیم، بیشتر در فکر ساخت یک مجموعه بودیم. تهیهکننده شبکه تلویزیونی گفت: «این کار هدر دادن پول است.» من واقعاً فهمیدم که باید شیوه تولید فیلم را تغییر دهم تا مطابق با سطح نمایش باشد؛ بنابراین ترسناک نبود. فهمیدن اینکه چگونه این کار را انجام دهیم و این پروژه را بزرگتر کنیم، الهامبخش و چالشبرانگیز بود. ما فوقالعاده خوشبخت هستیم که با تیمی در سطح جهانی همکاری میکنیم. یکی از نکات جالب در مورد سریال این است که ما هر اندازه که ممکن باشد به زیباییشناسی در فیلمبرداری اهمیت میدهیم. بدیهی است که بعضی از کارها ممکن است با رایانه انجام شود اما همه جلوهها واقعی هستند. ما برای بالهای پری از گرافیک رایانهای استفاده میکنیم، البته وقتیکه در حال پرواز باشد.
بیچام: یا وقتی که قرار است بالها بیشتر به چشم بیاید.
گوگنهایم: گرافیک رایانهای برای ما آخرین راه حل است، نه اولویت اول. در نتیجه، بازیگران و گروه فیلمبرداری در یک دنیای واقعی کار خود را انجام میدهند برخلاف دنیایی که باید آن را خلق کنند.
از آنجا که شما زمان زیادی را صرف فکر کردن در مورد این دنیای فانتزی و همه جزئیات موجود در آن کردهاید، به چه میزان برای آینده این پروژه تصمیم گرفتهاید. آیا به چیزی بیشتر از فصل دو نیز فکر کردهاید؟
بیچام: یک چیز به چیز دیگری منتهی میشود. ما لیستی طولانی از آرزوهایمان داریم که میخواهیم در فصول آینده ببینیم. مسئله این است که فقط میدانیم با چه ترتیبی قرار است اتفاق بیفتد.
گوگنهایم: مردم باید سریال را تماشا کنند تا بتوانیم فصلها را ادامه دهیم.
دیدگاهها
مهمان
برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
yahyak1ng
yahyak1ng
۱۶ شهریور ۱۳۹۸ ۱۸:۲۶
سریال خیلی خوبی هستش ، حتما ببینیدش.
۰
۰
برای امتیازدهی باید وارد شوید
پاسخ