news-background
news-background

سفر زندگی؛ نقد فیلم «بازگشت»

دو نوجوان به نام‌های «آندرِی» و «ایوان» متوجه می‌شوند پدرشان به خانه برگشته است. او که 12 سال، دور از بچه‌ها و خانواده‌ی خود بود، تصمیم دارد دو پسرش را به سفری چند روزه ببرد. آندری و ایوان در این سفر با مسائل و مشکلاتی روبرو می‌شوند که هیچ تجربه‌ی قبلی، نسبت به آن نداشته و همین باعث می‌شود رفتارها و عکس‌العمل‌های متفاوتی از خود نشان دهند.

این فیلم از دو جنبه‌ی روانشناسی و اجتماعی می‌تواند مورد بررسی قرار بگیرد. با توجه به صحنه‌های مختلف فیلم که در ابتدای آن به نمایش درمی‌آید، متوجه می‌شویم مادر در تربیت بچه‌های خود، موفق نبوده و علت آن، دلسوزی بیش از حد او در این امر می‌باشد. چرا که انسان‌ها در سنین پایین، در مواجهه با سختی‌های مختلف، به هیچ وجه به دنبال راه حلی برای رفع آن نبوده و همواره انتظار دارند همه چیز به راحتی و با کمترین زحمت برایشان فراهم شود. اتفاقی که در همین راستا در فیلم، روی می‌دهد این است که پسر کوچکتر (ایوان) نمی‌تواند مانند برادر و سایر دوستانش، از بالای دکل چوبی به داخل آب بپرد. او در عین حال، حاضر به پایین آمدن از آن هم نیست چراکه می‌داند در صورت انجام آن، از طرف دوستانش، ترسو خطاب خواهد شد. در این شرایط و پس از چندین ساعت، مادرش به کمکش آمده و او را به خانه می‌برد. بنابراین این ترس، در درون او نهادینه می‌شود و تا زمانی که خودش تصمیم به رویارویی با آن را نگیرد، همراهش خواهد بود.

اما چرا از موضوع سفر در این فیلم استفاده شده است؟ در فرهنگ ما  نیز این اصطلاح وجود دارد که «برای شناخت یک نفر، بهتر است با او به مسافرت بروی». چراکه طی سفر، همواره شرایطی به وجود می‌آید که باعث بروز رفتارهای متفاوتی از طرف همه‌ی افراد می‌شود. این شرایط، می‌تواند به دو دسته تقسیم شود. ما نسبت به تربیت خانوادگی، شرایط محیطی که در آن بزرگ شده‌ایم و همینطور خصوصیت‌ های فردی خود، دارای طرز فکر و سلیقه‌های متفاوتی هستیم. فرض کنید یکی از دوستان خود را به صرف شام دعوت کرده‌اید. او در انتخاب غذا و نحوه‌ی پذیرایی شما، هیچ دخالتی ندارد و حتی نمی‌تواند نظر خود را به شما تحمیل کند چراکه میزبان، شما هستید. اما در یک سفر، همین موضوع می‌تواند شکل متفاوتی به خود گرفته و حتی باعث بروز اختلافات عجیب و غریب شود. مواردی مثل انتخاب جا برای استراحت، نحوه‌ی ادامه‌ی مسیر، انتخاب محلی برای صرف غذا و ... موضوعات بسیار ساده و پیش پا افتاده‌ای هستند که در تقابل سلیقه‌های مختلف، تبدیل به معضلات غیرقابل حل می‌شوند. علت بروز آن نیز به روحیه جمعی و کنار گذاشتن خودخواهی برمی‌گردد. اما دسته دوم، شرایط و مشکلات پیش‌بینی نشده می‌باشند. بروز مشکلات فنی در خودروها، شرایط آب و هوایی نامساعد، وضعیت راه و مواردی مشابه اینها، جزء مسائلی هستند که ممکن است در طول سفر، اتفاق افتاده و نحوه‌ی ادامه‌ی آن را تحت تاثیر قرار دهند. تصمیم‌گیری ها، صحبت‌ها و عملکرد افراد در مواجهه با این مشکلات، نشأت گرفته از شخصیت واقعی آنها می‌باشد و شما به راحتی می‌توانید با مشاهده و بررسی آنها، به واقعیت‌های درونی افراد پی ببرید.

تمامی مواردی که در بالا به آنها اشاره شد، دست به دست هم می‌دهند تا علاوه بر شناخت بهتر نسبت به افراد، تجربه‌ی ما نیز به علت مواجه شدن با اتفاقات و پیشامدهای مختلف، افزایش پیدا کند. در نظر داشته باشید که این تجربیات دارای ارزش بسیار بالایی می‌باشند چراکه ممکن است برای به دست آوردن هر کدام از آنها، سال های زیادی را صرف مطالعه، تحقیق و تعاملات اجتماعی کنید، درحالی که نتیجه‌ی به دست آمده، به اندازه‌ی تجربه شهودی آنها، ملموس و فراگیر نخواهد بود. نقش پدر در این فیلم نیز، همین موضوع می‌باشد. او که ظاهری خشک و خشن دارد و در بعضی موارد از اهرم زور و اجبار برای انجام کارهای مختلف، استفاده می‌کند، به دنبال این است که فرزندانش در برخورد با شرایط مختلف، راه و روش مقابله با آنها را یاد بگیرند. اما همین پدر، نه اسمی دارد و نه گذشته‌ای مشخص. او در واقع نماد جامعه‌ی کارگری و پیرو مکتب کمونیستی می‌باشد که از نظر طرز فکر و رفتار، با دو نسل بعد از خود، فرق دارد و قادر به برقراری ارتباط با نسل جدید کشورش نمی‌باشد. «ایوان» که نماد همین نسل جدید می‌باشد، شخصیتی سرکش و مخالف دارد و در برابر تغییر، به شدت مقاومت می‌کند و از کوچکترین فرصت برای بروز این مخالفت و دهن‌کجی به تمام گفته‌های پدر، استفاده می‌کند. در مقابل، «آندری»، شخصیتی کاملاً مطیع داشته و در ظاهر، هیچ مخالفتی با صحبت‌ها و رفتارهای پدرش ندارد. او که نماد نسل دوم روسیه می‌باشد، کاملاً تحت تاثیر محیط پیرامون خود، تصمیم‌گیری می‌کند و خودش، فاقد تفکر مستقل و تاثیرگذار می‌باشد. نماد کشور روسیه در این فیلم، مادر است. او که عاشقانه شوهر و فرزندانش را دوست دارد، توسط مرد خود، کنار گذاشته شده است. در مقابل، با اینکه پدر خانواده هیچ تمایلی برای معاشقه با همسر خود ندارد و از ابراز محبت نسبت به فرزندانش نیز خودداری می‌کند، از صمیم قلب، آنها را دوست دارد و به خاطر آنها حاضر است شرایط سختی را تحمل کرده و خطرات مختلفی را به جان بخرد.

بزرگ ترین نقطه‌ی قدرت اثر مذکور، فیلمبرداری آن است که با توجه و دقت در زاویه‌های انتخاب شده، ایجاد تقارن و همینطور نورپردازی صحنه‌های مختلف، به ظرافت و زیبایی آن پی می‌بریم. بازی هنرپیشه‌های فیلم نیز در حد قابل قبول و باورپذیر است، خصوصاً دو بازیگر نوجوان آن که در انتقال احساسات درونی خود در صحنه‌های مختلف، کاملاً موفق می‌باشند. در این فیلم سعی شده است که از زبان تصویر برای بیان داستان استفاده شود و به همین خاطر، شاهد دیالوگ‌های بسیار کمتری در مقایسه با اکثر فیلم‌ها، خواهید بود. روشی که برای درک بهتر و تجزیه و تحلیل مفاهیم این فیلم مورد استفاده قرار گرفته است، ایجاد سکوت و فاصله‌گذاری بین سکانس‌های مختلف آن است. این موضوع که از اهمیت بالایی برخوردار است، باعث می‌شود مخاطب، فرصت کافی برای بررسی مشاهدات خود داشته باشد و با نتیجه‌گیری از سکانس‌های قبلی، ذهن خود را برای پذیرش مفاهیم جدید نیز، آماده کند. اما همین روش، باعث کند شدن ریتم و خسته‌کننده شدن آن نیز بشود. به این ترتیب که به دلیل طولانی بودن شات‌ها و نبود تنش و نقاط عطف، مخاطب، هیچ انگیزه و علاقه‌ای برای دنبال کردن داستان ندارد. تدوین این فیلم نیز، به این مساله دامن زده و باعث پایین آمدن ضربآهنگ کلی آن شده است.

جاوید مجلل

امتیاز: 72

جهت ورود به صفحه دانلود کلیک کنید

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۲۴ تیر ۱۳۹۹ ۱۶:۲۸

نقد قشنگی بود

نمایش اسپویل
۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ۱۵:۵۲

عجب نقدی حال کردم ممنون

نمایش اسپویل