اورتید یعنی چی؟

خواهش میکنم. هم صحبتی با شما بسیار لذت بخش بود. با تشکر ، شما هم موفق باشید.

اوه بله الان منظورتونو گرفتم خیلی سپاس دارم ازتون و امیدوارم همیشه موفق باشین?❤

خیر، منظورم این بود که مرد ها به اون صورت مورد تبعیض نیستند؛ درسته که همه اقشار( به جز بلند پایگان و اعضای گیلاد) من جمله مردان به دلیل ظلم رژیم گیلاد در سختی و ظلم بسر میبرند،اما این زن ها هستند که عملا برده های رژِیم گیلاد هستند و از هیچ حق و حقوقی برخوردار نبوده و همانند اشیا باهاشون رفتار میشه.

ممنون بابت معرفی کتاب ها حتما مطالعشون میکنم اتک آن تایتانم که شاهکاره و میازاکئیم که استاد ماست فقط ببخشید دقیق متوجه نشدم یعنی تمام مرد ها توی سریال بد هستن و حتی یه ادم خوبم بینشون پیدا نمیشه؟ اینطوری که خب بصورت افراطی ضد مردانست که ! بله منم بنظرم سایت سینما خیلی دقیق هستش?

سلام بهتون پیشنهاد میکنم برای آشنایی با این موضوع و کسب اطلاعات بیشتر،به جای تماشای فیلم، کتاب های خوبی که در این زمینه وجود دارند رو مطالعه کنید که بسیار مفید و اثربخش تر از فیلم ها خواهند بود از اونجایی که فرمودید مانگا رو به زبان انگلیسی مطالعه کرده بودید،فکر می کنم که تسلط کافی بر زبان انگلیسی رو داشته باشید؛ بنابراین کتاب Gay, Straight, and the Reason Why: The Science of Sexual Orientation رو بهتون در این مورد معرفی میکنم که از دیدگاه علمی و آکادمیک به شرح و توضیح کارکرد و فرایند گرایشات جنسی می پردازه. بعلاوه یک کتابی که اخیرا باهاش آشنا شدم و بسیار جالب و حاوی اطلاعات مفید بود رو هم میخوام معرفی کنم که Invisible Women: Data Bias in a World Designed for Men نام داره. اگر به تاریخچه تبعیض نژادی و نژادپرستی علیه جامعه آفریقایی-آمریکایی در ایالات متحده هم علاقه دارید، کتاب Wilmington's Lie : The Murderous Coup of 1898 and the Rise of White Supremacy رو معرفی میکنم بهتون که در مورد وقایع 1898 ویلمینگتون است و با اینکه کتاب در مورد تاریخه، با روایت جذاب و درگیر کننده اش بسیار تجربه لذت بخشی رو به وجود میاره و همینطور برنده جایزه Pulitzer Prize for General Nonfiction در سال 2021 شده. در مورد انیمه هم که سوال کردید، باید بگم که خیلی آثار انیمیشن و انیمه رو دنبال نمی کنم به دلیل عدم علاقه زیاد ولی بعضی اثر های قوی و خوب رو دیدم و لذت بردم. برای مثال انیمه سریالی attack on titan که تا فصل 4 دیدم و منتظر انتشار نیم فصل پایانی اش در زمستان پیش رو هستم که بتونم کل فصل 4 رو ببینم. به جز اون انیمه های سینمایی مثل spirited away ، princess mononoke ، perfect blue و my neighbor totoro رو دیدم و لذت بردم و به شخصه طرفدار و تحسین کننده هایائو میازاکی و اثارش هستم. در مورد انیمیشن هم همینطور. برای مثال بسیار طرفدار سریال های مثل south park ، rick and morty و archer هستم و south park رو به شدت بهتون پیشنهاد میکنم. در مورد هندمیز تیل هم باید بگم تا جایی که میدونم خیر ولی من هم هنوز تمومش نکردم تا جایی که پخش شده. در مورد کانال های سینمایی هم باید بگم که متاسفانه چیزی رو نمی شناسم بخاطر اینکه از این کانال ها به علت زیاد بودن محتوای فیک و اخبار زرد و همینطور درصد پایین مطالب مفید استفاده نمیکنم و شخصا اخبار رو از سایت 30نما دنبال میکنم و به نظرم کامل ترین و دقیق ترین پوشش رو از دنیای سینما و تلویزیون داره. در اخر نیز بنده هم از هم صحبتی و تبادل نظر با شما بسیار لذت بردم و مطالبی رو هم یاد گرفتم و نیز امیدوارم که صحبت های من نیز برای شما مفید واقع شده باشند و امیدوارم که این چنین بحث های مفید و دوستانه بیشتر انجام بشه و بخش دیدگاه تمامی اخبار و فیلم و سریال ها دیده بشه و ابراز نظرات و دیدگاه ها با توهین و ناسزا جاشون رو به بحث ازاد و منطقی بدند. و از سایت 30نما هم ممنونم که نه تنها با ایجاد بزرگترین و کامل ترین آرشیو محتوا ، همینطور با ایجاد این پلتفرم برای تبادل نظر، خدمتی بزرگ به دوستداران هنر و سینما کرده است.

سلام دوباره بله من همچنان در تلاشم تا این فکری که گفتمو اصلاح کنم و دارم چندتا فیلم و سریال خوب در این موضوع که کلیشه ای نباشن و این موضوع رو به قشنگی توضیح بدهن پیدا میکنم تا بتونم با دنیاشون اشنا بشم و درکشون کنم و موفقم شدم چند وقت پیش انیمه given را پیدا کردم و داخل ارشیو تماشام گزاشتم و حدود چند وقت دیگه میبنمش و خب مشکل دیگه ای تو این زمینه ها ندارم و در رابطه با اون انیمه هم بنده طبق عادت گفتم انیمه بلکه این انیمه هنوز منتشر نشده و منظور من مانگاش بود که حدود 5 سال پیش امده بود بنده با زبان انگیلیسی خوندم و طبق یسری اخبار انیمه اش که بزودی میاد اصلا شبیه مانگاش که خیلی زیبا بود نیست و بسیار سکشوالیست هست و صرفا پر از صحنه جنسیه که من خب قصدی هم برای تماشاش ندارم البته کلا انیمه و مانگا ورلد اند یه مقدرا سکشوالیست هست اما توی سریال که حدود 6 قسمت هست متاسفانه داستان 99 درصد تغییر کرده و اصلا اون چیزایی نیست که بنده بهتون گفتم و فکر کنم یه داستان متفاوتو میخوان بگن که احتمالانا گند میزنن. این وسطا یه سوال من داخل لیستتون هیچ انیمه ای ندیدم ایا اصلا از انیمه یا مانگا و اینا خوشتن میاد یا اثری تماشا کردید در این رابطه و ایا اصلا قصد تماشا دارید اگر هرسوالی دارید بنده بیشتر از شیش هفت سال در این حیطه مشغول بودم و اگر سوالی چیزی داشتین خوشحال میشم بپرسید و یه سوال دیگه ام من دارم دوباره از سریال هندمید تل چون قصد جدی واسه تماشاش دارم میخواستم بدونم در این سریال فقط از زنها سواستفاده میشه یا مردها هم نیز مورد سواستفاده و آزارن و اینکه ایا مرد ها هم ناراضی هستن از این وضعیت موجود و اینا یا خیر؟.. و یه خواهشی هم داشتم بنده تازه داخل تلگرام جوین شدم خیلی ممنون میشم اگه یه چندتا کانال خوب فیلم و سریال بهم معرفی کنید کانال دانلود نه ها کانال اخبار و مثلا تویتت و معرفی سریال و فیلم و حتی اگه کانال هایی بودن که مثلا چمیدونم توی مثلا کانالشون شوخی میکنن یا به صورت مثلا با الفاظ رکیک مثلا فیلم یا سریال معرفی میکنن البته خودم یدونه کانال همین شکلی دارم خلاصه خیلی ممنون میشم اگه این زحمتو بکشید. و جمله اخرم چقدر خوشحال شدم که پرسیدید نه عزیز منظورم افراد فمنیسم(اونهایی که هدفشون برابری تبعیضه از جمله خود بنده و شما) یا افراد ازادی خواه و همجنسگرا و یا فلان نیست منظورم افرادی بود که در این حیطه دارن اطلاعات اشتباه و تعصبی و بد دارن مشکل بوجود میارن و بیشتر منظورم ادم های خودبین و تشنه قدرت بود. بسیار از همصحبتی با فردی مثل شما لذت بردم میگم چقدر جالب صحبتمون در تمام این موضوعات چقدر دوستانه و خوب بود و یه نکته جالب تر اینکه بحث از مارول چقدر جالب به اینجا کشید?? و از نوشتن خوندن این همه متن های طولانی نیز لذت بردم امیدوارم روزی بیاد که نه تنها در ایران بلکه در تمام جهان تبعیضات.جنگ.قحطی.گرانی.بی عدالتی.نادرستی.ظلم. و... به پایان برسد و همه بتوانن در جهانی پر از زیبایی.آزادی.خوبی.مهربانی و... زندگی کنند اگر حرفی چیزی باقی مونده و میخواین بگین راحت باشید با ارزوی موفقیت

دیالوگی که از فیلم اینسپشن ذکر کردید به این معنا نیست که اگر تفکری داری ، متوجه بشی اشتباهه و بخوای تغییرش بدی، نتونی؛بلکه منظورش اینه که یک ایده(مثل باور به ازادی) رو نمیشه کشت و از بین برد و مهم نیست هر چقدر هم که افرادی رو که بهش باور دارن رو بکشی ولی این ایده بسیار مسری و سرایت پذیره و هیچ وقت نمی تونی اون ایده رو بکشی. اما اینکه شما نتونی ذهنیت قبلی خودتون رو با علم بر اینکه اشتباهه و منبع صحیحی نداره، تغییر بدی، صحیح نیست. بله شما مقصر نیستید که به دلیل اموزش نادرست و یا عدم اون و همینطور دریافت اطلاعات غلط از عده افراطی و نامتخصص،با این قضیه درست آشنا نشده اید و تصور اشتباهی دارید.(که این موضوع تعداد زیادی من جمله من و شما رو شامل میشه و من خودم هم قبلا نیز چنین بودم) ولی اینکه شما بدونی که ذهنیت و اطلاعات شما نادرست و ناکافی است ولی اقدام به تشخیص و اصلاح اونا نکنی صرف اینکه از اول نادرست بودند،بله اینجاست که تقصیر شماست. اینجاست که شما عمدا با علم بر اینکه پیش فرض های شما غلط است،گامی برای اصلاح اونها بر نمی دارید. انعطاف پذیری ذهن انسان یکی از بزرگترین مزیت های این گونه است؛اگر ما هیچ وقت به اصلاح اندیشه ها و اطلاعات نا درست مون نمی پرداختیم، و اونها رو غیر قابل تغییر می دونستیم، امروزه به جای اینکه در وضعیتی که هستیم باشیم، همچنان در غار ها زندگی کرده و سبک زندگی شکارچی-گرداورنده داشتیم؛زیرا هیچ وقت دست به اصلاح و در نتیجه پیشرفت نمی زدیم. بنابراین یکی از اتفاقات خوب و مثبتی که برای شما افتاده اینه که می دونید که شما اطلاعات اولیه و شناخت ابتدایی تون با اون موضوع،صحیح نیست و مبنای علمی و منطقی ای نداره؛ بنابراین میتونید با کسب اطلاعات صحیح از منابع معتبر، اقدام به اصلاح اون پیشفرض های غلط بکنید. در مورد عده ای افراطی که فرمودید هم باید بگم که مثل صحبت های قبلی ام، هیچ جامعه،گروه یا جمعیتی فاقد افرادی افراطی نیستند، بنابراین باید توجه کرد که دیدگاه و رفتار های اونها رو به کل جمعیت تعمیم ندهیم و اگر با دیدگاه ها و رفتار های این افراد افراطی موافق نیستیم و یا اصلا از اونها متنفر هستیم، این نارضایتی و عدم اتفاق نظر رو مختص اون افراد افراطی بدونیم و نارضایتی و نفرت مون رو به سمت کل جمعیت هدایت نکنیم و کل اون جمعیت رو به خاطر رفتار و دیدگاه های اون افراطی ها که نمایانگر کل جمعیت نیستند، آزار ندهیم و مقصر ندانیم. بنابراین در مورد اون دسته افراطی ای که شما در این قضیه باهاشون برخورد داشتید باید بدونید که رفتار و دیدگاه اونها مختص خودشونه و قابل تعمیم به کل جمعیت دگرباشان نیست و دلیلی نیز وجود نداره که شما از کل این جمعیت بیزار باشید و یا به این خاطر درک شون نکنید. در مورد انیمه ای که هم ذکر کردید، نامش world's end harem است که همونطور که کاملا توضیح دادید، داستانی است در مورد زمانی که فقط 3 مرد باقی مانده و بقیه جمعیت کره،زن هستند؛ این انیمه هم تبعیض و ظلم رو نکوهش میکنه و همانند سریال سرگذشت ندیمه، هجوه ای به نابرابری وارد میکنه؛ و هر دوی این آثار( هر کدام از یک دیدگاه متفاوت که در هر کدام طرفین معادله عوض شده اند) به این موضوع می پردازند که صرف نظر از این که کدام گروه در تبعیض و کدام گروه عامل تبعیض است، این فعل تبعیض و نابرابری است که نادرست است و صرف نظر از اینکه در دو طرف کدام گروه ها هستند، باید خاتمه یابد. بعلاوه اینکه جامعه اینده به دور از نابرابری و تبعیض باشه اصلا هم تصوری دور از ذهن و خیالی نیست؛ مگر باور به اینکه همه ما برابر و با ارزش یکسانی هستیم، اینقدر دشواره؟ در جوامع توسعه یافته و پیشرفته خوشبختانه این برابری و ازادی روز به روز در حال پیشرفت است و دیگر یک رویای دست نیافتنی نیست. همان طور که دهه به دهه این موضوع پیشرفت میکنه؛ اگر به دهه های قبل نگاه کنیم و با الان مقایسه اش کنیم متوجه می شویم که چه تغییرات بزرگی ایجاد کردیم و چه گام های مهمی برداشتیم، پس باید باز هم با قدرت برای داشتن جامعه ای که توش رنگ پوست،جنسیت،گرایش جنسی و ... همانند رنگ چشم و رنگ مو باهاش برخورد بشه و هیچ کس به این دلایل مورد تبعیض قرار نگیره، تلاش کنیم. در مورد دو جمله پایانی صحبت هاتون، من متوجه نشدم. ایا می فرمایید که روزی شرایط به تصویر کشیده شده در آثاری مثل سرگذشت ندیمه و یا انیمه world's end harem ، توسط افراد حامی ازادی و برابری و مخالف تبعیض، به واقعیت تبدیل میشه؟؟؟

و یه نکته دیگه که یادم رفت تو ادامه ی سخنانم بگم توی همین متن قبلیم گفتم که با همجنسگراها مشکل دارم البته اینم گفتم که منظورم از مشکل درک کردنشونه و اینکه اونارو مثل دوتا قطب آهنربای موافق میبنم که نمیشه بهم چسبوندشون ایا شما خود شما تابحال فکر کردین چرا؟ بزارید پاسخشو بهتون بدم شاید اگر در ابتدای کار که تازه با مثال همجنسگرایی و اینجور چیزا اشنا شده بودم کمتر به پست ادم های چرتگو و افراطی و نادان تو این حیطه برمیخوردم شاید نه تنها همجنسگراهارو درک میکردم و مثل آهنربا نمیدیمشون بلکه حمایتشونم میکردم این وسط کی مقصره من نوعی که با این افراد جاهل و افراطی اشنا شدم یا خود همون افراد؟ شاید بگید الان راه حلش اینکه مثلا شما با این وضعیت که حقیقتو راجب این انسانها میدونید بتونید درکشون یا اینکه بگید الان که راستیو و میدونید و میدونید که اینا افراط بودن پس چرا درکشون نمیکنید؟ باید بگم وقتی از اول ریشه و ذهنیت بدی توسط خود همین افراد در ذهن من کاشته شده دیگه قابل تغییر نیست دیالوگی زیبا در فیلم اینسپشن هست که میگه میدونی چی خیلی انعطاف پذیز و غیر قابل نابودیه؟ یه انگل؟یه کرم؟ یه باکتری؟ نه یه فکر وقتی یه فکر چه به درست و چه به غلط توی ذهنت جای بگیره بیرون کردنش غیرممکنه دقیقا مثل من البته بازم با تمام این حرفا میگم فقط همجنسگراهارو درک نمیکنم و تابه الان هیچوقت نه توهین کردم و نه خواهم کرد حالا شما به من بگید مقصر کیه؟ خود این افراد که باعث سنگینی کفه ی ترازو شدن؟ یا منی که بی اطلاع *بودم* به کلمه بودم دقت کنید.پس ببینید همین افرادن که دارن خودشون واسه خودشون و حتی کسای مثل خودشون مشکل بوجود میارن که حتی افرادی که همجنسگرا هستن اما مثل خودشون نیستن هم دارن داخل این آتش میسوزونن یا به اصطلاح سوختن تر و خشک با همدیگه فکر میکنم تا زمانی که این افراد هستن جامعه ای که همه ما تصورشو میکنیم مثلا یه دنیای رباتیک مثل بلید رنر اینا همش به خیالت پیونده و دنیایی بوجود بیاد مثل دنیای هندمید تل که یا زنها برده باشن یا بالعکس مردها برده باشن یا حتی هردو برده باشن و زیر سلطه افراد زورگویی(متشکل از زن و مرد) که توسط برخی آدم های افراطی بوجود اومدن باید بردگی کنن و اونوقته که خودشونم به اشتباهشون پی میبرن اما حیف که دیگه دیره البته توی هندمید تل بخش خیلی کوچکی رو نشون میده و یا شاید متفاوت بشه و دنیای بشه که زن و مرد،پیر و جوون،مادر و پسر و هیچکس به هم رحم نکنن و یا بقول معروف اپوکالیپس یه نکته دیگه میخوام بهتون بگم چندوقت پیش یک سریالی اومد که نمیدونم در جریانید یا نه اسمش وای د لست من بود که راجب این بود که تمام مردهایی که کروموزم y(یعنی مردها) نابود شدن غیر از ینفر و یسری جریانات که البته سریال ضعیفی بود حالا اینو بیخیال چند وقت پیش انیمه ای دیدم که ۹۹و۹۹ درصد مردای جهان نابود شدن و فقط ۳ نفر باقی موندن و زنها یه حکومتی بوجود اوردن که از این سه مرد استفاده کنن تا جمعیت جهانو ادامه بدن و اونارو هم خیلی دوست دارن منظورم از استفاده استفاده ی بردگی نیست ها یعنی به اختیار خودشون هرزنی که خواستن انتخاب کنن و باهاش رابطه و تولید مثل کنن دوتا مرد با خوشحالی قبول کردن و کلی زن با شکل و شمایل و قیافه و سن های مختلف انتخاب کردن و رفتن داخل یک اتاق که بقول معروف پارتی و اینا بگیرن و یسری چیزای دیگه بعدش ملکه زن ها میاد میبینه که مرد سومی نشسته و تو خودشه ملکه میاد سراغش میگه چرا تو نشستی و هیچیکو انتخاب نکردی زودباش دیگه دست به کار شو اون گفت من اینو نمیخوام. من ازش لذت نمیبرم من به رابطه عاشاقانه باور دارم بچه دار شدن با عشق و عشق دوطرف بین زن موردعلاقم و خودم و یسری حرف های احساسی به ملکه گفت ملکه بهش گفت ما وقت اینکارهارو نداریم زودباش یکیو انتخاب کن و مردهم مقاومت کرد ملکه دستور داد که به زور ببرنش و به ناحیه تناسلیشو به یه دستگاه شیردوشی ببندن و تا میتونن ازش اسپرم بگیرن بعد از چند ساعت ملکه دستور داد دست و پاشو باز کنید واسش غذا درست کنید و هرچی میخواید بیارید مرد سوم که بی جون افتاده بود به محض اوردن غذا فورا غذا رو شروع کرد به خوردن بعد از اتمام غذا اون سرباز زن گفتش دوباره باید ببندمت به دستگاه مرد گفت نه من نظرم عوض شد میخوام یه زن انتخاب کنم و رفت پیش ملکه به همراه اون سرباز و بعدش اومد که مثلا دست و مای ملکه رو ببوسه و مثلا بخاطر سرپیچی عذر خواهی کنه تا نزدیک ملکه شد چاقویی که باهاش داشت عذا میخورد رو از پشتش در اوردم و زد تو گردن خودش و همونجا مرد بعدش ملکه یه نامه دید داره و مرده تو نامه گفته بود همونطور که گفتم من یک مرد عیاش نیستم شاید شما برای ادامه حیات به من نیاز داشتین اما مقصر مرگ من خودتونید من به ازادی و عشق باوز دارم ازادی در همه چیز و میدونید مشکل چیه شما زنها همه مردهارو ادم هایی میدونید که عاشق اینن فقط با یه زن رابطه داشته باشن و عاشق اینکارن و هیچوقت احساسات مارو در نظر نگرفتید و مقصر خودتونید. انیمه خیلی کم شناخته شده ای بود و نمره اش هم کم بود حدود ۶ بود. شاید بنده مقداری اغراق کرده باشم اما همه ی اینا حقیتیست که مطمئنا روزی به واقعیت میپویند توسط خود کسایی که ادعای ازادی،برابری،احترام و... دارن موفق باشین

بیشتر حرف هاتونو قبول دارم ولی هیچوقت نه میخوام و نه تلاش میکنم که از آدم هایی که(چه زن چه مرد) توی یک چیزی افراط میکنند حالا هرچی تا درکشون کنم و برعکس اونهارو آدم هایی میبنم که فقط به فکر خودشونن و نمیخوان کمک کنن و میخواهند با زور،فحش،رفتار نادرست،خشونت و... نظراتشونو به بقیه القا کنن چندوقت داشتم داخل تویتر میچرخیدم که به یه پیچ که لوگو فمنیسم داشت برخوردم که داخل بیوگرافیش نوشته بود زنده با آزادی زنده با انسانیت اونوقت چند تویت پایینتر نوشته بود که باید با مرد های(نَرها) ی جهان چه کرد؟ بعد خودش گزینه داده بود که بردن تمام مردان به اردوگاه کار اجباری و کار کشیدن ۲۴ ساعته از آنها،بستن آنها به دستگاه های شیردوشی،استفاده از آنها به عنوان ماشین آشغال جمع کن با زبان،یا اینکه پرت کردن آنها در تپه ای پر از (کثافت) ایا شما این حرف هارو قبول دارین؟ آیا حالا میگید که فمنیسم های افراطی ادم های سالمی هستن البته مثال من این بود که افراط در هرچیزی خیلی بده یک مثال دیگه میزنم که شاید بگید خیلی قدیمی یا احمقانه اما شما اگه حتی غذا هم زیاد بزارید بپزه غذا میسوزه و اگرم نزاریدم بپزه خام میمونه یعنی چی یعنی حد وسط یا حتی آب سرد و داغ یا حتی توی ساخت یه فیلم شما اگه فقط روی یه مثئله تمرکز زیاد و افراطی خسته کننده بکنید بازم دل مخاطبو میزنه در رابطه با همجنسگرا ها هم نه من به شکل یه بیماری نمیبینم فقط نمیتونم درکشون کنم چون اونا هم تقریبا اکثرشون که پست من خوردن همگی اگه گی بودن میگفتن ما به زنها نیز نداریم یا اگه زن بود میگفتن به مردها نیاز نداریم برای رشد جامعه هم تقریبا همه مقصرن چه افرادی مثل من و شما چه دولت ها چه مردها و چه زنها چه افراد افراطی و درغگو(که بخش بزرگی از این معامله هستن بزارید یه مثال کوچیک بزنن شما یه مرد برفرض ۱۷ ساله رو تصور بکنین که میخواد بیاد فمنیسم بشه و میخواد حقوق زن و مرد برابر باشه که کار بشدت خوبیه اما فکر کنین همین اقای کم تجربه تو این هیته برفرض به یه فمنیسم افراطی که هدفش نادرست و کثیفه بربخوره اونوقت میگه چی میگه ای بابا من اومدم عضو فمنیسم بشم حمایت کنم از حقوق برابر اونوقت اینها چیه این نوشته نابود کردن مردها چیه چرا این داره از اصطلاح نر استفاده میکنه و هزاران سوال و فکر که به ذهنش میاد به همین دلیله که نه تنها ببخیال میشه بلکه ضدفمنیسم نیز میشه و اینطوری همیشه یه کفه ترازو سنگینی میکنه واسه همین من انقدر با آدم های افراطی مشکل دارم یا آدم های چرت گو و خودبین حالا یک مثال دیگه فکر کنید یک جوانی میاد میفهمه به قول شما گی هست و به جنس موافقش گرایش داره اونوقت میخواد بیاد توی جامعه یا حتی فضای مجازیش این مسئله رو عنوان کنه و برمیخوره به یه آدم چرت گوی همجنسگرا که مثل صحبت بالام مثال زدم که میبینه گفته ما زنیم به نرها نیاز نداریم و فلان یا مثلا ما مردیم و به ماده ها نیاز نداریم و میاد میبینه هردوی اینها از مخالفان خود هیت گرفتن یا مورد تمسخر و فحش قرار گرفتن اونوقت چی اون کسی که گی هم بود مجبوره این قضیه رو مخفی کنه اونم حتی از افرادی که مثلا هدفشون این بوده که بیان بگن همنجسگرایی بیماری نیست ولی مثال اگه به پست آدمی مثل شما بخورن که نه افراطیه و نه چرتگو بلکه منطقی فکر میکنه این نحوه درست رشد جامعست من خودم تنها چیزی که میخوام برابری حقوقه)

با سلام مجدد در مورد فیلم و سریال هایی که این تصویر غلط رو از نژاد پرستی نشون میدن که همه سفیدپوستان این رفتار رو دارن باید بگم که تقریبا در فیلم و سریال های درخور و دارای ویژگی هایی که قبل تر عرض کرده بودم،این موارد بسیار نادر و کمیاب است. اما در آثار رده پایین و یا پاپکورنی و همینطور در تاک شو و برنامه های ضعیف تلویزیونی و همینطور شبکه اجتماعی این مواردی که فرمودید به وفور یافت میشه که از نظر بنده نیز کاملا اشتباهه. چطور میشه این تبعیض رو متوقف کرده در حالی که جواب ما هم بهش تبعیض باشه؟مشکلی که حل نخواهد شد بلکه تفرقه به تمامی اقشار و اجزای جامعه آسیب میزند. باید متوجه بشیم و آگاهی رسانی انجام بدیم که همه علی رغم تفاوت هاشون،برابر و داری ارزش یکسان هستند. هر سفیدپوستی که نژاد پرستی میکند،نماینده همه سفیدپوستان نیست و هر رنگین پوستی نیز که همه سفیدپوستان رو نژادپرست میدونه نیز نماینده دیدگاه تمام جامعه رنگین پوست ها نیست؛اگر رفتار ها یا بهتره گفت سو رفتار های هر فرد رو به گروه نژادی،جنسیتی،گرایش جنسی و ... اش تعمیم ندیم و اون رو نماینده اون گروه ها ندانیم و سو رفتار ها و کردار هر فرد رو صرفا با توجه به خودش تحلیل کنیم و از تعصب و افراط به دور باشیم،خیلی از مشکلاتی که امروز درگیرش هستیم رو میتونیم حل کنیم. قبول هر مشکل و اقرار به وجودش اولین گام حل مشکل و حرکت رو به جلو هست؛خیلی از ما(در این مثال تبعیض نژادی در امریکا) شاید از این موضوع که نژادپرستی سیستماتیک در جامعه وجود داره آگاه نباشیم و یا اصلا ندونیم که خود ما هم ندانسته در این مشکل نقش داریم و سهیم هستیم؛این بدین معنی نیست که ما لزوما آدم های جاهل و متعصبی هستیم. این جا نقش آموزش مشخص میشه که ما رو از تعصبات و باور های غلطی که شاید اصلا ندونیم که داریم رها میکنه و با قبول اینکه نژادپرستی سیستماتیک در جامعه وجود داره،راه مقابله و از بین بردن اون رو به ما نشون میده؛تا شما هدف رو نبینی،نمی تونی بهش شلیک کنی. اما در سیستم آموزش عامدانه جای این آموزه ها خالی است.در مورد گذشته نژادپرستی درست و دقیق تدریس نمیشه،در حالی که را پیشرفت و ساخت آینده با تحلیل گذشته و دریافت کاستی ها و عوامل شکست و اصلاح اوناست که میسر میشه.جامعه ای که گذشته خودش رو درست نشناسه ، اینده اش رو هم نمی تونه بسازه و در همون دور باطل و چرخه ابطال نسل های قبلی اش گیر میکنه. مثال این موضوع حذف عامدانه و عدم تدریس وقایعی مثل قتل عام 1921 تولسا و جنایات 1898 ویلمینگتون امریکا است که در مورد ذکر شده، گروهی نژاد پرست سفیدپوست به محله و شهرک های مرفه و موفق رنگین پوست،صرف نژادپرستی و باور به بی ارزشی جون رنگین پوستان و سختی دیدن سطح بالای تحصیلات و رفاه و پیشرفت جمعیتی که تا چند سال پیش برده های مطلق انها بودند،حمله برده و از هیچ جنایت و قتل عامی دریغ نکردند؛ دار زدند،پشت ماشین کشیدند،به زنان و بچه ها تجاوز کردند و شلیک کردند و زنده سوزاندند و از پیر و جوان و زن و مرد و بچه رو قتل عام کردند و کلیه محله و شهرک رو با خاک یکسان کردند. چندین برابر کشته ها هم بی خانمان و مجروح به جا گذاشتند. ولی در مدارس امریکا هیچ اشاره ای از این موضوع ها در کتب و مواد درسی نشده و جمعیت بسیاری با اینکه از این وقایع تنها به ترتیب 100 و 123 سال میگذره،هیچ اطلاعی نداشتند. وقایعی که حذف اونها از مدارس و در نتیجه دانش و اگاهی مردمان جامعه همون قدر اشتباهه که حذف کردن واقعه 11 سپتامبر یا جنگ داخلی امریکا و دستاورد هاش یا استقلال امریکا یا اعطای حق رای به زنان و یا به رسمیت شناختن حقوق جامعه lgbtq . فمنیسم هم بر خلاف نام ناآشنا برای مخاطب،حرفی خیلی ساده داره،برابری سیاسی،اقتصادی،فردی و اجتماعی هر دو جنس. حال سوبرداشت ها از این مفهوم بسیار ساده در عین حال مهم،باعث شده عده ای از این طرز تفکر دور بشوند. سو برداشت و افراطی گری در هر طرز فکر و جنبشی وجود داره که باز هم همون طور که گفتم ، رفتار های افراطی گروهی کوچک و سو برداشت های اونها،نباید به حساب کل طرز فکر و جنبش گذاشته بشه و تعمیم داده بشه و باید اونها رو جدا دانست؛همان طور که چون برخی نژاد پرست هستند،بدین معنا نیست که تمامی گروهی که اون فرد عوضش هست نیست چنین دیدگاه و رفتاری رو دارند. در مورد خانم هایی که نیز دیدگاه های افراطی ای نسبت به مرد ها(همه مردها و جنس مذکر) دارند هم باید بگم که این افراد نماینده این دیدگاه خودشون هستن و نمیشه انها رو به تمامی خانم ها تعمیم داد همونطور که به دلیل اینکه برخی اقایان موافق و نگه دارنده تبعیض علیه زنان هستند،نماینده تمامی مردان نیستند. در ضمن به اون خانم هایی که همچین دیدگاه هایی دارند حتی فمنیست افراطی نیز نمیشه گفت و اصلا جز این جنبش و طرز فکر نیستند زیرا که اونها کاملا دارند اولین و مهمترین اصل این جنبش و طرز فکر که برابری همه جانبه و کامل هر دو جنس هست رو زیر پا میگذارند و نقض میکنند بنابراین مسلما این افراد اصلا فمنیست نیستند و به هیچ گونه نماینده و ارائه دهنده صدای و پیام این جنبش نیستند،بلکه کسانی هستند که فمنیست ها و این جنبش قصد مقابله باهاشون رو دارند. و نماینگر دیدگاهی کاملا متضاد و مخالف با فمنیسم هستند. و خود شما هم موافق اتمام این تبعیض هستید و به برابری باور دارید نیز یک فمنیست هستید.زیرا این تنها پیام و اصل فمنیسم است؛باور به برابری و توانمند سازی و الهام بخشی زنان که امروزه در تبعیض گسترده به سر میبرند. (سریال سرگذشت ندیمه رو هم بسیار پیشنهاد میکنم که تماشا کنید و مطمئن باشید که از اون سطحی اندیشی هایی که فکر میکنید نداره بلکه رویکردی انتقادی داره که جامعه واقعی و حتی بدتر رو نشون میده) در مورد جامعه lgbtq هم،این تمثال و مقایسه دو قطب اهنربا مثالی ابتدایی و ناکارامد برای این موضوع پیچیده و چند وجهی است،در حالی که از لحاظ علمی و آکادمیک این موضوع دیگر یک مسئله عجیب و غریب و غلط قلمداد نمیشه و یک نوع طبیعی از گرایش جنسی است که نه تنها در انسان ها بلکه در سایر حیوانات نیز مشاهده شده.(برای مثال 10درصد جمعیت گوسفندان به طور کامل هم جنس گرا هستند) این موضوع خوشبختانه سال هاست که از لیست بیماری ها حذف شده،و چیزی که بعضی در مواجهه با این موضوع بهش بر میخورند،احتمالا مثل شما،تفکر با نوع سنتی و کهنه است در حالی که باید تعریف ها از جنسیت،روابط جنسی و گرایش های جنسی به طور کلی عوض بشه و با تعاریف جدید و بر مبنای علمی تعویض بشه،که در اون صورت دیگه نه این جمعیت رو به عنوان یک گروه عجیب،غیر عادی و نادرست بلکه به صورت انسان هایی مثل خودمون که بسیار عادی هستند می بینیم. از لحاظ علمی و منطقی تفاوت در گرایش جنسی باید همانند تفاوت رنگ چشم و یا مو باهاش برخورد بشه،زیرا تفاوت چندانی با این موضوعات نداره. و این تغییر دیدگاه با کنار گذاشتن تعصبات،تفکرات بی پایه و بدون منبع علمی و منطقی و مطالعه بی طرفانه و دوری از پیش داوری ،بدست میاید. ضمنا در جامعه مدنی و سالم و دموکراتیک،بدین معنا نیست که تمامی افراد جامعه با هم اتفاق نظر داشته باشند و هیچ تفاوت دیدگاهی نداشته باشند و یا اینکه از همدیگر خوششان بیاید؛بلکه میتونند دیدگاه های متفاوت داشته باشند و یا از همدیگر خوششان نیاید(خواه به دلیل اشتباه و بر اساس جهل و تعصب و یا دلایل دیگر)، ولی چیزی که اهمیت داره اینه که اون گروهی که نظری متفاوت داره و یا دوستش نداری رو از حقوق انسانی و مدنی و قانونی اش بی بهره نکنی و صرف اینکه در تمامی موارد عین تو نیستند حقوق شون رو ازشون نگیری و مورد ظلم و تبعیض قرار شون ندی. مدارا و سازگاری اجتماعی باید انجام بدیم. ضمنا هدف فمنیسم الهام بخشی و یاری رسانی به تمامی زنان است نه فقط به گروه های اسیب دیده و یا در معرض اسیب بلکه هدف اش در وهله اول رهایی زنان از زنجیر های نامرئییه که جامعه در طی نسل ها در ذهن شون ایجاد کرده که گاها برخی زنان خودشون هم نابرابری و تبعیض رو قبول کرده و حقشون میدونند،باید این موانع و زنجیر های ذهنی شکسته بشه که بتوان در دنیای واقعی گامی مفید و رو به جلو برداشت. موفق باشید دوست عزیز

سلام دوباره نه منظورم از دروغ نژاد پرستی این نبود که نژاد پرستی وجود نداره منظورم این بود که در اکثر فیلم و سریال هایی که من حتی واسه تفریح میبنم توش اینجوری نشون میده که تمام افراد جهان که برفرض سیاه پوستن وقتی یه سفید پوست رد میشه باهاش مشکل دارن یا بالعکس یعنی اگه فیلمی باشه که بخواد از سفید پوست ها حمایت کنه تمام سیاه پوستای جهانو توش بد و نژاد پرست نشون میده که من با این قضیه مخالفم و اگر فیلمی باشه که بخواد از سیاه پوستا حمایت کنه تمام سفید پوستای جهانو توش بد و نژادی نشون میده که من با این عمر هم نیز مخالفم البته تاکید میکنم همه فیلم و سریال ها نه مثلا ۳۰ یا ۴۰ درصد شون خودمون داخل فامیلمون یه سیاه پوست داریم شوهر خالم سیاه پوست و وضع مالیش خوبه و کشور زیاد میره فارسی هم خیلی خوب صحبت میکنه و ایرانم خیلی دوست داره و خیلی مواقع باهم در این باره نژاد پرستی صحبت میکنیم و حقیقتا آدم خیلی مهربون و صادقیه و من هم خیلی باهاش حال میکنم در رابطه با سریال هندمید تل هم باید بگم میخوام این سریالو شروع کنم ایا اینطوریه که بشدت فمنیسمیه و با کار های فمنیسمی و اینا همش حوصله سر بره یا حرفی برای گفتن داره؟ منم خودم فمنیسم نیستم اما دوستم دارم این تبعیض تموم بشه و برابری به وجود بیاد اما حقیقتا با همجنسگراها خیلی راحت نیستم و اونارو مثل دوتا قطب اهنربای موافق میبنم که هرجور فکر میکنم یا میبنم نمیشه بهم وصل بشون البته توهینم بهشون نمیکنم یا ازشون بدم نمیاد ولی از آدم های نادانم بدم میاد مثل مثلا برخی زنا هایی که تویت هایی میزنن علیه کل مردان و تمام مردهای دنیارو بد میدونن و میگن مردا باید نابود شن و ما نیازی بهشون نداریم و با اصطلاح نَر توهین میکنن من با اینجور افراد مشکل بشدت خونی دارم و دلم میخواد حتی نابودشون کنم ولی بعضی فمنیسم ها خوبن مثلا هدفشون کمک به زن های بیوه،بی سرپست یا زن هایی که بهشون تجاوز شده و ایناست اینا خوبن اما اون یکی مدل فمنیسم که مثال زدم اصلا به مزاقم خوش نمیاد خوب میشه اگه شما هم بهم بگید کدوم دسته رو قبول دارین نمیدونم چقدر اخبار مد رو دنبال میکنید اما همین یسری فمنیسم افراطی تاکید میکنم افراطی بیشتر مدل ها و خانم های زیبای ویکتوریا سیکرت رو بیرون کردن و یسری زن سیاه پوست و سفید پوست چاق و افراطی رو آوردن هدف فمنیسم ایجاد کردن و کمک کردن به زنان بود نه بیکار کردن زنها در رابطه با فیلم های همجنسگرایی هم اصلا خوشم نمیاد تقریبا همشون از یسری کلیشه غمناک استفاده میکنن و روی احساسات و جامعه و اینا تمرکز میکنن که مثلا اثری متفاوتو بدن در صورتی که خیر عذرخواهی هم لازم نیست دوست عزیز من متنتونو با دقت و جزییات خوندم?

این هم از لیستی که فرموده بودید ولی اینکه بخوام در ده عنوان بهترین ها رو جدا کنم برام میسر نبود زیرا هر کدومشون ارزش خودشون رو دارن برام،امیدوارم لذت ببرید. فیلم: persona/the seventh seal/ schindler's list/munich/shutter island/raging bull/taxi driver/the departed/the fountain/black swan/the wrestler/requiem for a dream/mother 2017/nymphomaniac vol 1-2/kill bill vol 1-2/pulp fiction/chinatown/one flew over the cuckoo's nest/the silence of the lambs/eyes wide shut/2001:a space odyssey/a clockwork orange/dr,strangelove/full metal jacket/godfather trilogy/ melancholia/apocalypse now/the conformist/the dreamers/moonlight/green book/spotlight/interstellar/memento/se7en/mulholland drive/the elephant man/eraserhead/blue velvet/fight club/gone girl/the prestige/million dollar baby/vertigo/rear window/the lives of others/blue is the warmest color/call me by your name/brokeback mountain/synecdoche new york/ philadelphia/memories of murder/oldboy 2003/la haine/the skin i live in/fargo/carol/midsommar/the lighthouse 2019/ enemy/babel/21 grams/12 angry men/7 samurai/Irréversible سریال: the wire/the sopranos/game of thrones/westworld/true detective(season 1)/watchmen/chernobyl/succession/billions/band of brothers/curb your enthusiasm/better call saul/breaking bad/it's always sunny in philadelphia/american crime story season 1/fargo/twin peaks season 1-3/ozarks/dark/house of cards/narcos/the handmaid's tale/rick and morty/the hollow crown/angels in america/patrick melrose/when they see us/cosmos(1980-2013-2020) انیمیشن: south park(comedy central)/archer(fx)

در ابتدا باید بگم که من هم از هم صحبتی با فردی اگاه و دارای کلام شیوا چون شما ، خرسندم. در مورد اینکه این سیاست هست که باعث لطمه زدن به سینما شده باید بگم تا حدودی مخالفم زیرا که به شخصه علاقه مند به ساخت آثاری هستم که تم های سیاسی،اجتماعی و مدنی دارند و از قلب جامعه بلند میشند. برای مثال مشکلات تبعیض های نژادی در آمریکا ، شاید دیگر رنگ و بوی یک قرن گذشته و ان شکل رادیکال و نمایان نژاد پرستی رو نبینیم ولی مسلما بدین معنا نیست که وجود نداره،بلکه تغییر شکل داده و به شکل سیستماتیک در اومده؛برای مثال شرایط زندگی جامعه آفریقایی-آمریکایی در امریکا که در قرن 21 با داشتن حقوق کاملا برابر در قانون اساسی باز دچار تبعیض میشوند. برای مثال رفتار کاملا متفاوت پلیس(نه همه پلیس ها) با این افراد در مقایسه با افراد غیر رنگین پوست. گاهی افرادی ذکر میکنند که به دلیل نرخ بالای جرم و جنایت در افراد این جامعه،این نوع رفتار پلیس توجیه پذیره ولی این خودش باز گویای تبعیض سیستماتیکه،چرا که این جامعه به دلیل تبعیض در جذب نیرو در محیط کار،عمدتا دارای شغل هایی با درامد کمتر و مزایای کمتری هستند. در نتیجه مجبور به سکونت در محله هایی با نرخ بالای جرم هستند و همینطور در سیستم آموزش نیز به دلیل فقر و عدم توسعه یافتگی محل زندگی و تحصیل شون،آموزش درخوری دریافت نمی کنند که منجر به گرایش این افراد به جرم و خلاف و یا داشتن کار های کم درامد به دلیل تحصیلات ضعیف میشود که دوباره همین چرخه باطل رو تکرار میکنه،درحالی که پنداشته میشود این افراد حقوقی برابر و در نتیجه شانس موفقیت برابری دارند که درست نیست.(این مقوله به زیبایی هر چه تمام تر و با سطح واقعیت و کیفیت بسیار بالا در فصل 4 سریال وایر به تصویر کشیده شده.) حال فیلم سازی اگر بیاد به درستی و با وجدان سینمایی و هنری مشکلات،سختی ها و نادیده ها و ناگفته های این جامعه رو به تصویر بکشه به شخصه عاشق این فیلم ها هستم زیرا علاوه بر زیبایی سینمایی و هنری،رسالت خودش رو انجام داده و من با ذهنی مشغول و در حال تفکر سالن رو ترک میکنم و از این به بعد دیدگاه من به این جامعه که درش زندگی میکنم،عوض میشه؛ ولی به شرطی که هدف از این فیلم بیان دغدغه ها و مشکلات و بیان صدای این جامعه باشه،نه اینکه استودیو هایی مثل دیزنی بخوان این بار همون محصول همیشگی رو در بسته بندی{آفریقایی-آمریکایی} ارائه کنند زیرا که این کار رو توهینی به این جامعه و به شعور خودم میدونم و استقبال نخواهم کرد نه به این دلیل که به این جامعه اهمیت نمی دهم بلکه به این دلیل که میدونم این همان استفاده ابزاری از این جامعه است. علاوه بر اون هیچ مشکلی نداره که هیچ بلکه درست اش هم اینه که تمامی اقشار یک جامعه در مقوله مثل هنر و سینما فارغ از نژاد،جنسیت،گرایش جنسی،باور و عقاید بتونن مشارکت داشته باشند و برچسب زده نشوند. با این موضوع هم که نمره فیلم با وجود شخصیت هایی از اقلیت ها سنجیده میشه مخالفم،چونکه هنوز هم خیلی از فیلم سازان و استودیو ها از وجود این افراد در داستان و فیلم هاشون نا مطمئن هستند و می ترسند که به فروش اثر(به دنبال این که جامعه و غالب بیننده با این اقلیت ها به دلیل خشک فکری و تعصب مشکل دارند) آسیب بزنه بنابراین از مشارکت دادن این گروه استقبال نمی کنند و گاها هم از برای فرار از انتقاد از اینکه این افراد رو حذف کردند،به استفاده ابزاری و دوپهلو از اونها بسنده میکنند. به نظر من جوایز نه به خاطر اینکه اثر فمینیستی یا دارای عوامل آفریقایی-آمریکایی و یا با گرایش های جنسی مختلف است،بلکه به خاطر توجه به بطن جامعه و بیان دغدغه های اونه که لایق دریافت جایزه است. برای مثال فیلم های moonlight وgreen book که هر دو برنده جایزه بهترین فیلم اسکار شدند،لایق بودند و بیانگر مشکلات جامعه تحت تبعیض رنگین پوستان. یا سریال the handmaid's tale که بر اساس رمانی به همین نام نوشته margaret atwood ساخته شده یکی از بهترین سریال های دهه اخیر تلویزیون است و یکی از بهترین آثار فمینیستی(هم سریال و هم رمان) است. بنده خودم با افتخار فمینیست و حامی برابری حقوق زن و مرد و پایان تبعیض جنسیتی هستم و بسیار از این سریال و رمان لذت بردم. این سریال الهام بخش زنان و یک تلنگری به مردان(عده ای که حامی این تبعیض اند) است؛خیلی الهام بخش تر و انتقادی تر از آثاری چون black widow و birds of prey که سطحی ترین نگاه ممکن رو به فمینیسم دارن و فکر نمی کنم به جز نوجوانان برای دیگران الهام بخش باشند و یا هجوه و انتقادی به این مشکل و ضعف جامعه وارد کنند. چه جایی بهتر از قلم و پرده سینما برای آگاهی رسانی وجود داره؟چه طور میشه جامعه ای انسانی و مدنی و پیشرفته ای ساخت که به نصف جمعیت اش ظلم و تبعیض روا داشته میشه و به عنوان جنس درجه دوم بهشون نگاه میشه. در مورد جمعیتlgbtq ،میشه به فیلم های call me by your name و blue is the warmest color و carol اشاره کرد که blue is the warmest color برنده نخل طلای کن در سال 2013 شد. این آثار همانند خیلی دیگر آثاری از این قبیل به مشکلات این جامعه پرداخته و صدای ان ها رو به گوش مخاطب میرسونند. جامعه ای با خواسته ای خیلی ساده که برابری حقوق شون است،برای دهه ها است که تنها به دلیل تعصب و نادانی و جهل اکثریت در رنج و تبعیض به سر میبرند. اما باز حالا دیزنی نه تنها از این جامعه حمایت نمیکنه و به دلیل احتمال لطمه به گیشه سمت شون نمیره،از اونها به عنوان یک شی در آثارش بهره میبره؛همانند سریال لوکی که در سریال غیرمستقیم و در لفافه ذکر میشه که لوکی دوجنس گرا است که نه تایید میشه و نه رد؛چرا که اگر بازار مصرف مخالف این گروه(که متعصب و در اشتباه هستند) از این موضوع ایراد گرفت،بشه زد زیرش و همینطور نقاب و کلکی برای جذب مخاطب مدرن و سالم اندیش. این دورویی مارول در این مثال عملا توهینی به این جامعه است، زیرا اعضای این جامعه افرادی سربلند هستند که چیزی برای شرم و خجالت ندارند زیرا که هیچ کار اشتباهی انجام نداده اند و همون قدر که ما به اصطلاح عادی و نرمال هستیم،اون ها هم همینطور؛ولی مارول این افراد رو جامعه ای شرمنده نشون میده که خودشون رو با قاطعیت قبول ندارند و باید با توجه به خواست و جهل عده ای کلیت خودشون رو انکار کنند. درمورد توهین افراد رنگین پوست به افراد سفید پوست هم باید بگم که اشتباهه و خودش نوعی از تعصب و نژادپرستی هست؛ ولی باید دقت کرد که هر کسی که اینکار رو میکنه نماینده تمام اون گروه نیست؛صرف نظر از این که دو طرف معادله نژاد پرستی کدوم نژاد ها قرار دارند. این مثال برای فمینیسم و برابری حقوق جامعه lgbtq هم صدق میکنه. نکته دیگه اینکه اگر امروز آثاری که نام برابری جنسیتی،گرایش جنسی و نژادی رو یدک میکشند،ضعیف و خالی از هنر هستند به دلیل اینه که از این موضوعات نه برای حمایت از این جنبش ها و افراد این گروه ها بلکه به عنوان پوستری استفاده میشوند که صرفا جنبه ابزاری دارند که میشود بسته به شرایط این پوستر رو پایین آورد،بالا برد و یا تغییر داد. اما آثاری که دید درست و منصفانه ای به این موضوعات و گروه ها دارند،یکی از بهترین کار های سینمایی و یکی از پر معنا ترین آنها هستند زیرا این ها کمال و نهایت هدف هنر رو در کنار سایر عوامل بدست آورده اند؛ و این ها آثاری هستند که میتونند تفکرات نادرست رو اصلاح و جامعه ای رو متحول کنند. در جایی از متن تون هم دیدم که فرموده بودید{دروغ نژاد پرستی}،ممنون میشم اگه بفرمایید که منظور تون این بود که نژاد پرستی دروغه یا اینکه چیز دیگه ای که من متوجه نشدم. در نهایت هم از طولانی شدن متن عذرخواهی میکنم.

چقد زیبا و متین و با جزئیات حرف زدین واقعا کیف کردم تا حدود خیلی زیادی با حرفاتون موافقم من اصلا از دیزنی و کلیشه بازی هاش و سیاست های ابلهانه و مضخرفش خوشم نمیاد و بله سینما از لحاظ هنری رو به نابودیه ولی بنظر من یه دلیل خیلی مهمتر و بدتر از دیسی و مارول هست اونم سیاسته وقتی بر فرض مثال یه کارگردان مثلا آقای x میاد میگه خب من الان ایدم اینه داستانم اینه فلانم اینه میره میشنه وقت میزاره روی فیلمی که میخواد درست کنه و اینا و هیچ جای فرصت دادن اما بهش نیست چرا بخاطر سیاست و تبعیضات متاسفانه دوره زمونه ایه که آدم از اینکه سفید پوسته باید ترسید وقتی میای میبینی همه جوایزو دادن به فیلم های ابلهانه ی مثل نومدلند یا سریال اورتید و فمنیسمی و کثیف و مضخرف مثل کوینز گامبو آدم واقعا میخواد سرشو به دیوار بکوبه وقتی میبنی که نمره یه فیلم بخاطر تعداد افراد همجنسگرا یا سیاه پوست داخلش حساب میشه یا بخاطر صحنه های جنسیش یا مثلا وقتی میبینی یه سیاه پوست راست راست داره به صورت غیرمستقیم توهین میکنه (منظورم توهین به افراد سفید پوست و صنعت سینما با ساختن مضخرفات دروغ نژاد پرستی) وقتی میای میبینی اگه بخوای انیمه بسازی باید چیزی بسازی که چهارتا دختر پسر ۱۰ ۱۲ ساله رو شخصشیاتش کراش و از این چرت و پرتا بزنن تا معروف بشه واقعا آدم این وسط دیوانه میشه و از این همه تفکرات ابلهانه که بلفرض درستن و درستیشون توسط چندتا ادم سیاه پوست یا همجنسگرا تایین میشه آدم امیدشو از دست میده و خیلیا این قضیه رو چون حرفی نمیتونن بزنن مجبورن بیان از راه های دیگه یعنی مثلا ساده ترین راهش هیت به مارول و دیسی بیان میکنن البته اون(مارو اینا) خود اونا هم مقصرن تو این مسئله من خودم بشخصه عاشق این بودم که فیلمنامه نویس بشم ولی نشدم چون ایده خودمو و داستان خودمو و فیلمی که میخواستم بسازمو میدونستم و مطمئن بودم که اگر اینکارو بکنم بخاطر یسری مثائل(همینایی که بالا توضیح دادم) شکست میخورم و مجبورم چیزهایی به فیلمم اضافه کنم که خودم نمیخوام حتی تو کشور خودم(سینمای ایران) واقعا شما حساب الان که علم انقدر پیشرفت کرده و هیچ فیلم بدی نباید تو این دوره ساخته بشه ولی نصف فیلما پاپکورنی،همجنسگرایی،فمنیسمی،کسل کننده و بشدت غیرقابل توصبفن از لحاظ ابلهانه بودن شما برو فیلم های سیاه و سفید و اصلا حتی فیلم های قل سال ۲۰۰۰ نگاه کن همه فیلمایی که ساخته شدن حتی با کمترین بودجه ها یا با کمترین تبلیغات حداقل فیلم هاییه عالی و دست کم خوبی تو ژانر خودشون بودن و محتوای خودشونو با نبوغ،خلاقیت،واقعیت،هنری به تصویر میکشیدن خیلی آدم ها فکر میکنن که الان سینما به این علت دیگه فیلم خوب نداره که چون از هر ایده ای در گذشته یه فیلم ساخته شده اما این ضعیفترین دلیل برای این مسئله هست و علتش چیزاییه که توضیح دادم خوشحال شدم از حرف زدن با آدم فهمیده ای مثل شما خیلی خوب میشه اگه بهم یه تاپ لیست از فیلم یا سریال یا انیمه و انیمیشن های خود بگید موفق باشید?

مشکل خیلی از جمله خود من، شخصا با مارول ودی سی نیست و صرفا از اون ها به عنوان بازیکن های اصلی این مشکل امروز سینما استفاده میکنیم. انتقاد به ژانر فیلم هایی مثل استودیو های مارول و دی سی وارد نیست،ولو اینکه آثار این ژانر از نظر هنری حرفی برای گفتن نداشته باشند، در نهایت یک ژانر در صنعت سرگرمی هستند که مخاطبین خودشون رو داره. مشکلی با جریانی است که این فیلم ها در سینما به وجود اورده اند؛جریانی که سایر ژانرها و بخش های سینما رو تحت شعاع قرار میده. جریانی که خود تماشاچیان هم نقشی درش داشتند. با تغییر ذائقه و تمایل بیشتر تماشاچیان به فیلم های پاپکورنی،با ارزش هنری پایین،بدون نیاز به تفکر،غیر سازنده و انتقادی(که یکی از رسالت های هنر و سینما است) و پرده سبزی؛باعث فروش و سود انفجاری این آثار شده اند؛ تا اینجا مشکلی شاید نباشه، ولی از اون جهت تولید کننده محتوا(تهیه کنندگان و استودیو ها) حالا دیگه تمام تمرکز و بودجه و توان خودشون رو روی این دست پروژه ها میگذارند که با کمترین خلاقیت،بی کیفیت ترین داستان،بازی های ضعیف و عمدتا پرده سبزی و ریسک پایین اقتصادی، بیشترین سود رو در گیشه بدست میاورند و به نوعی از همون ابتدا به دلیل داشتن این ویژگی ها سوددهی شون تضمین شده است. بنابراین دیگه هالیوود و این استودیو ها روی ایده ها و پروژه های کارگردان هایی مثل دیوید لینچ،لارس فون تریر،دارن آرونوفسکی و... سرمایه گذاری نمی کنند؛زیرا ریسک سوددهی و موفقیت این ایده و این فیلم ها به دلیل مشخصاتی که دارن(سبک انتقادی،تفکر برانگیز،مطرح کردن موضوع های تابو و بحث برانگیز جامعه،خلاقیت و تنوع هنری نیازمند دقت و ریزبینی،نماد گرایی،مفاهیم استعاری و ...) پایین،متغییر و غیر قابل پیش بینی در این بازار مصرف امروزی سینما است. بنابراین این ایده ها عمدتا رد شده و جایشان رو به فیلم های پاپکورنی ای میدن که در باطن یکی ولی در بسته بندی های متفاوت و رایحه های مختلف عرضه میشن و بودجه های هنگفتی دارند که گاها چندین برابر فیلم هایی است که رد شدند. در نتیجه این کارگردانان(حقیقی) از جریان فیلم سازی رانده شده و خونه نشین میشن. اما از این هم بدتر میشه مشکل، زیرا این کارگردان ها پرورش یافته دوران طلایی سینما بودند و با توجه به این اوضاع سینما کوبریک ها،برگمان ها،اکیرا کوروساوا ها،هیچکاک ها و برتولوچی هایی که قراره پا به عرصه سینما بگذارند توسط استدیو ها رانده شده و اصلا شکوفا نخواهند شد زیرا خواسته امروز سینما و غالب بیننده ها از کارگردان نه ذوق هنری، نه نبوغ سینمایی، نه آزادی تفکر و عمل در خلق آثار انتقادی و کوبنده که بیننده رو برآشوبه، بلکه تواناییه اینه که همون محتوا همیشگی رو در بسته بندی جدید به بیننده عرضه کنه و همواره مطیع خواست ها و دیدگاه های استودیو باشه. استودیو هایی که نه به بیننده احترام میگذارند و نه به کارگردان و عوامل سازنده فیلم. برای مثال استودیو(کمپانی) دیزنی(که سازنده غالب این نوع آثار در سینمای امروزه و شاید بزرگ ترین موتور پیشبرنده این جریان مخرب): رفتاری که با کارگردان آثارش داره مثل دیکتاتوری میمونه که اختیار عمل رو از کارگردان و نویسنده میگیره و عملا این دو به جای اینکه اثری رو با آزادی و اختیار خودشون تهییه کنند و سپس از طریق دیزنی ساپورت مالی بشند و ناشرشون باشه، عملا مامور به تصویر کشیدن سیاست ها و ذهنیت دیزنی هستند. حال حتی در زندگی شخصی شون هم باید نماینده دیزنی و طرز فکری این کمپانی باشند؛ برای مثال عکس های درز شده از زندگی شخصی تایکا وایتیتی در زمان آزاد و شخصی وی که همراه ریتا اورا و تسا تامسون در منزل شخصی دیده شده بودند؛مارول این کارگردان رو به دلیل این موضوع سرزنش میکنه و میگه که* دقیقاً آن تصویری نیست که مارول برای یکی از بزرگ‌ترین چندگانه‌هایش در نظر داره*. یعنی کارگردان ها و عوامل فیلم ها نه تنها در محیط کار اختیار عمل نداشته بلکه باید در زندگی شخصی و روابط خود هم تابع ضوابط و دیدگاه های استودیو باشند. بله،در نهایت عامل دونستن صرفا مارول یا دی سی برای این وضع موجود کار اشتباهیه؛زیرا این سقوط سینما از یک هنر و ابزار ابراز احساسات،تفکرات و جریانات یک جامعه پویا و تبدیل شدن اون به یک حقیقتا شهربازی سبز،حاصل تغییر تعریف ما(اکثر ما) از سینمای واقعی و ارزش اون و تمایل به تماشای آثاری که نه به ما تلنگر میزنند،نه تفکرات و دیدگاه مان را مورد پرسش قرار میدهند و نه نقد مان میکنند، و همینطور رفتار های شرکت هایی مثل دیزنی که حاکم گیشه های امروز سینما هستند، است؛که مارول و دی سی هم بخشی از این معادله ولی همه آن نیستند.