news-background
news-background

جامعه‌ای که اِگزما دارد؛ نقد سریال «شبِ»

جوانی به نام «نصیر»، از طرف یکی از دوستانش به مهمانی شبانه‌ای دعوت می‌شود و برای رسیدن به آن، از تاکسی پدرش استفاده می‌کند. او که خیابان‌های شهر «لُس آنجلس» را به خوبی نمی‌شناسد، درحالیکه با پرسیدن آدرس به مسیر خود ادامه می‌دهد، با دختری آشنا می‌شود. این آشنایی منجر به نزدیک شدن آنها به یکدیگر شده، تا جاییکه همان شب با یکدیگر سکس می‌کنند. نصیر پس از بیدار شدن از خواب و درحالیکه آماده‌ی برگشتن به خانه‌اش می‌باشد، با جنازه‌ی «آندریا» روبرو شده و سراسیمه و وحشت‌زده از خانه خارج می‌شود.

این سریال با اینکه در شروع، حالت جنایی-معمایی به خود می‌گیرد ولی به مرور، ماهیت اصلی خود را نشان داده و آن را پررنگ‌ تر می‌کند. بررسی شرایط اجتماعی جامعه آمریکا از ابعاد مختلف، هدف اصلی این سریال می‌باشد و پرونده‌ی قتل «آندریا»، بهانه‌ای است تا این موضوع، به نمایش گذاشته شود. همواره در داستان‌های جنایی-معمایی، نحوه‌ی پایان بندی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است چراکه بیننده با دیدن شواهد و تجزیه و تحلیل آن ها، شروع به نتیجه‌گیری و حدس زدن پایان داستان می‌کند. شاید این سریال در این زمینه، استثنا باشد و مطمئن باشید جذابیتی که در دنبال کردن داستان و سرنوشت شخصیت‌های آن وجود دارد، هیچ چیزی کمتر از پایان آن نداشته و حتی ارزش و اهمیت بیشتری نیز پیدا می‌کند.

کشور آمریکا، متشکل از مهاجرانی است که از جای جای کره‌ی زمین، به آنجا سفر کرده‌اند. با اینکه ساکنان اولیه آن، مردم انگلستان و اسکاندیناوی بودند ولی به مروز زمان، آفریقایی‌ها و آسیایی‌ها نیز، پا به این کشور گذاشتند و هر کدام از آنها در ایالت‌ های مختلف، پراکنده شدند. به همین علت، تنوع فرهنگی در این کشور، بسیار زیاد بوده و باعث بروز مشکلات زیادی در زمینه‌های مختلف می‌شود. به جرأت می‌توان گفت بزرگترین مشکل، واقعیتی به نام تبعیض نژادی است. البته این مساله فقط شامل اتفاقاتی که در درون جامعه آمریکا می‌افتد، نبوده و با توجه به سیاست‌ها و سناریوهایی که برای کشورهای مختلف، نوشته می‌شود، شاهد تاثیر مستقیم آن ها در نوع نگرش مردم و تشدید شدن تبعیض هستیم و این سریال به خوبی با استفاده از اخبار و صحبت‌های اقشار مختلف جامعه، به این موضوع پرداخته است.

یکی از نقاط قوت این سریال، رئال یا واقعی بودن آن است. این موضوع به قدری پر رنگ است که در بسیاری از صحنه‌ها، احساس خواهید کرد به جای یک سریال تلویزیونی، مشغول تماشای یک مستند هستید. جالب اینجاست که این نوع کار، باعث ایجاد جذابیت ویژه‌ای در سکانس‌های مختلف نیز شده است و پیوندی که بین مخاطب و داستان ایجاد می‌کند، به مرور و با تماشای هر قسمت، محکم تر می‌شود. این پیوند در همان ابتدا و در قسمت اول، با لحظاتی که «نصیر» در حال رانندگی است برقرار شده و در سکانس اداره‌ی پلیس به اوج خود می‌رسد به نحوی که احساس می‌کنید روی یکی از صندلی‌ های آنجا نشسته‌ اید و همه چیز را از نزدیک دنبال می‌کنید. این رویّه همچنان تا پایان سریال ادامه پیدا می‌کند و مهم ترین دلیل آن، توضیح تمامی اتفاقات به همراه چگونگی وقوع آن ها به ساده‌ترین و مختصرترین شکل ممکن است. اما دو عامل، باعث شده است که این توضیحات نه تنها خسته‌کننده نبوده، بلکه تاثیرگذاری بیشتری را نیز به دنبال داشته باشند؛ این دو عامل عبارتند از، بیان احساسات و پیشبرد داستان با استفاده از تصاویر و به حداقل رساندن دیالوگ. به نحوی که شما از رفتارها، طرز نگاه‌ها و ... به خوبی به درون‌مایه و پیام صحنه‌های مختلف پی می‌برید. در اینجا باید اشاره کنم که فاصله‌گذاری‌ها و سکوت‌هایی که مابین اتفاقات رخ داده در سریال، ایجاد شده‌اند، سبب می‌شوند تا فرصت کافی برای فکر کردن و تجزیه و تحلیل مشاهدات خود داشته باشید و با دقت بیشتری به تماشای سریال ادامه دهید.

در این سریال، از کوچکترین اِلمان برای مطلع کردن مخاطب از اتفاقی که قرار است به وقوع بپیوندد، بهره گرفته شده است. اهمیت این نوع بیان، در این است که بیننده، طی فرصتی که برای بررسی محیط و اجزای مختلف تصویر دارد، دقت بیشتری به خرج داده و علاوه بر آن، جایزه‌ای که کارگردان به خاطر دقت او در نظر گرفته است را نصیب خود کند. البته همین اِلمان‌های ساده، گاهاً باعث غافلگیری و ایجاد شوک‌ های لحظه‌ای نیز می‌شوند. مواردی که به آن ها اشاره شد، عاملی برای شکل‌گیریِ یک بازی ذهنی هستند که هیجان و اشتیاق لازم برای دنبال کردن داستان را فراهم می‌کنند.

از جنبه‌های بسیار مهم این سریال، نگاه ویژه‌ی آن به شرایط موجود جامعه‌ی آمریکا می‌باشد. برای مثال، «جان اِستون» از بیماری اِگزما رنج می‌برد و برای جلوگیری از تشدید آن، نمی‌تواند کفش بپوشد ولی هر روز شرایطش بدتر می‌شود. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که هر دکتر، پس از ویزیت او، تعدادی دارو تجویز می‌کند و داروهای تجویز شده توسط دکتر قبلی را مضر و بی‌تاثیر می‌داند اما غافل از اینکه هیچکدام از آن ها، قادر به تشخیص درست و درمان بیماری «جان» نیستند(شاید برای چند لحظه احساس کنید که او در ایران زندگی می‌کند، چراکه شرایط مشابهی در اینجا نیز در حال وقوع است). علاوه بر این، تصویری که از پلیس آمریکا در ذهن دارید با دیدن این سریال، دچار تغییر خواهد شد. هر کدام از ماموران پلیس برای اتمام ساعت کاری خود، لحظه‌شماری کرده و تا آنجایی‌که می‌توانند، از قبول مسئولیت، سرباز می‌زنند. با دقت در چهره و همینطور رفتار آن ها با یکدیگر، متوجه شدت خستگی آن ها ناشی از تکرار کارهای روزانه خواهید شد و مفهوم واژه‌ی «فرسایش» را با تمام وجود، درک خواهید کرد. اما این دو مورد، تنها گوشه‌ای از مسائلیست که در این سریال به آن ها اشاره شده است و تا پایان آن شاهد موضوعات دیگری مثل نحوه‌ی برخورد سیستم قضایی با متهم، شرایط زندان و تاثیرات آن روی افراد مختلف، موضوع سکس و ... خواهید بود. ابتکار به کار رفته در بیان تمام موضوعات این سریال، مجهول بودن رفتارها و شخصیت‌های داستان است به نحوی که شما به عنوان بیننده، دقیقا زمانی که احساس می‌کنید شناخت کافی از کاراکتری دارید، با صحنه‌ای مواجه می‌شوید که دانسته‌ های شما را زیر سوال می‌برد. همین عامل ظریف، باعث می‌شود محتاطانه حرکت کرده و در جزئیات صحنه‌های مختلف، دقت و تأمل بیشتری به خرج دهید. البته نوع فیلمبرداری نیز به القای این حس کمک می‌کند و ایجاد سایه‌های شدید در کنار تار بودن قسمتی از کادر، عاملیست تا همواره به یاد داشته باشید که ممکن است واقعیت، با چیزی که شما می‌بینید و احساس می‌کنید، متفاوت باشد. نورپردازی مناسب و ملایم در اکثر صحنه‌ها و مهمتر از همه، انتخاب بهترین زوایا خصوصاً در محیط‌های بسته، موجب خلق تصاویر بسیار زیبا و هنری شده‌اند. در اینجا باید به بازی خوب «جان تورتورو»(John Turturro) در نقش «جان اِستون» و «بیل کَمپ»(Bill Camp) در نقش «دنیس باکس» اشاره کنم که یک سر و گردن، بالاتر از بقیه هنرپیشه‌ها به ایفای نقش پرداخته‌اند. در تدوین قسمت‌های مختلف این سریال، از کوچکترین وجه مشترک بین سکانس‌ها برای اتصال آن ها به هم استفاده شده و ریتم کلی آن مناسب بوده و به صورت کاملاً هوشمندانه، از تکرار صحنه‌ های اضافی، خودداری شده است.

جاوید مجلل

امتیاز: 83

جهت ورود به صفحه دانلود کلیک کنید

دیدگاه‌ها

برای ارسال دیدگاه باید وارد شوید
۲۷ اسفند ۱۳۹۹ ۱۵:۰۲

نقد خوبی بود . فقط اول نقد به اشتباه گفته شده لس آنجلس..ولی داستان در نیویورک بود..

نمایش اسپویل
۱۲ آبان ۱۳۹۷ ۰۹:۰۶

سریال خوبیه. بنظرم میتونستن یکی دوتا قسمت کوتاهترش کنن. چون یه تایمایی داره که مشخصا میتونست نباشه. بازی جان تورتورو فوق‌العاده بود. 9 از 10

نمایش اسپویل
۱۲ آبان ۱۳۹۷ ۰۰:۲۲

خیلی ناراحت کنندس فقط یه فصل داشت، واقعا جالب بود...

نمایش اسپویل
۱۲ فروردین ۱۳۹۸ ۱۸:۳۹

اتفاقا خوب شد بعضی سریالا وظیقشون داستان گفتن و سرگرم کردنه که خب چندین فصل هستند ولی بعضی از سریالا یه حالت رسالتی دارن میان یه داستان رو با یه مفهوم انتقال میدن و میرن اینجور سریالا نیاز به چندین فصل و تعداد قسمت های زیاد ندارن

نمایش اسپویل