سینمایی «صدای آزادی» (Sound of Freedom) به کارگردانی آلخاندرو مونتهورده فیلمساز مکزیکی، با سکانسی جنجالی و تماما دلخراش شروع میشود که طی آن دو کودک هندوراسی توسط یک استعدادیاب دروغین گول میخورند و ربوده میشوند و همین شروعی نفسگیر برای دیدن این فیلم کافی است. در این میان اما تحقیقات ماموری به نام بالارد که در پیگیری تا دستگیری شکارچیان کودک تخصص دارد شروع میشود و نهایتا او به جمعی از پدوفیلها میرسد و اینگونه جریانات پیچیدهتر میشوند. این مامور جسور بدون اینکه با سران در میان بگذارد، برای یک سری عملیات مخفی دست به کار میشود، نقشهای که در نهایت باعث ایجاد اختلاف او با کارفرمایانش میشود و اینگونه اوضاع دگرگون میشود.
این تریلر کوچک و تاثیرگذار با مضمونی کاملا انسانی، اثری جنجالی است که به سیاستهای پشتپرده ایالات متحده میپردازد و از قطبی شدن شرورانه سیاست معاصر آمریکا به شکل دقیقی پردهبرداری میکند. این فیلم با بودجهای کم به تصویر آمده است و بدون هرگونه اضافات به مضامینی کاملا اجتماعی میپردازد و فیلمساز با این شکل از تدوین، ظرافت، حساسیت و درایت قابل تحسینی را نشان میدهد و مخاطب را جذب میکند. در کنار اینها، جریانات هراسناک موجود در فیلم، سکوتهای دردناک و نمایش تاثیرگذار بازیگران کودک به وضوح «صدای آزادی» را تماشاییتر میکنند.
«صدای آزادی» بر اساس داستان واقعی تیم بالارد، مامور ویژه سابق وزارت امنیت داخلی آمریکا ساخته شده که زندگی و حرفهی خود را در راه مبارزه با قاچاق جنسی کودکان گذاشته و هنگامی که عملیات پنهانی را تأسیس کرد، مبارزه خود را نیز به شکل خصوصی ادامه داد. جیم کاویزل در این فیلم نقشآفرینی میکند، بازیگر مورد قبولی برای پروژههای مبتنی بر ایمان. بازیگری که کاتولیک متدین هم هست.
فیلم به وضوح جانبدار مسیحیت است که این جانبداری گهگاه بدل به یک جریان بیش از حد میشود، همانند زمانی که بالارد مطرح میکند دلیل تمرکزش بر روی جنایت قاچاق این است که فرزندان خدا برای فروش نیستند. ذکر این نکته الزامی است که فیلم «صدای آزادی» را میتوان در مجاورت تئوری توطئهی رسوایی پیتزاگیت در واشنگتندیسی که جلوهای است برای حلقهی پدوفیل دانست و اینگونه دریافت که سیاستهای آزادیخواهانه ایالات متحده، اساسا درپوشی است بر حقایق سیاه و سنگین این جامعهی کاپیتال. کشوری که هر ۴۰ ثانیه یک کودک در آن ناپدید میشود و از این تعداد، میلیونها نفر به بردگی جنسی فروخته میشوند. میانگین امید به زندگی کودکی که در ایالات متحده به بردگی جنسی فروخته میشود ۷ تا ۱۰ سال است و ایالات متحده آمریکا یکی از مقاصد اصلی قاچاق انسان و یکی از بزرگترین مصرف کنندگان رابطه جنسی کودکان است.
بیشک این فیلم با چنین نگاهی تبدیل به یک سند مبارزات انتخاباتی انفجاری میشود که محتوای آن، قاچاق جنسی کودکان است. سندی که برگرفته از خاطرات تیم بالارد فعال و مبارزه با قاچاق است که شغل خود را در یک آژانس دولتی آمریکا رها میکند تا یک دختر جوان را از دست یک قاچاقچی کلمبیایی نجات دهد.
در نهایت باید گفت «صدای آزادی» از مهمترین درامهای امسال است که بیشک دراماتیکترین بخش آن زمانی است که به تیتراژ پایانی میرسد و کاویزل مستقیماً در یک ویدیوی خاص با مخاطب ارتباط برقرار میکند و اشاره میکند که این فیلم با هر مانعی که میتوان تصور کرد روبهرو شده است. او میگوید که قهرمانان واقعی فیلم دختر کوچک و برادرش هستند که میتوانند قدرتمندتر از کارتلها، رئیسجمهور، نمایندگان کنگره یا حتی میلیاردرهای فناوری باشند. ویدیویی که به نظر میرسد قرار است کمپینی را راه بیاندازد اما دقیقاً چه کمپینی؟ با تمام اینها باید گفت که این «صدای آزادی» صدایی است که باید شنیده شود علیالخصوص که پشتپردهی مهم دیگر آن کنار گذاشتنش توسط دیزنی در سال ۲۰۱۸ بوده. بیشک فیلمی که در تمامی مراحل با موانع متعددی مواجه شده است، ارزش به تماشا نشستن را دارد.
یاسمن اسمعیلزادگان