نگاهی به حفره‌های داستانی فیلم Avengers: Infinity War

زمان مطالعه: ۱۳ دقیقه

فیلم Avengers: Infinity War مدتیست که بر گیشه‌های جهان حکمرانی می‌کند. اثری که تا دیروز نزدیک به 400 میلیون دلار برای ساختش هزینه شده بود، امروز با فروش بالغ بر 2 میلیارد دلار خود تمامی خستگی و هزینه‌ها را از تیم سازنده زدوده است. در این فیلم شاهد نبرد بین ابرقهرمانان دنیای مارول با شخصیتی به اسم تانوس هستیم که بواسطه سنگ‌های موسوم به ابدیت قصد دارد تا جمعیت جهان را به تعادل برساند و باید طبق نقشه او، نیمی از جمعیت جهان کشته شوند. فیلمی که اکنون توسط خیل عظیمی از هواداران تحسین می‌شود آنچنان هم بی عیب و نقص نیست. اگرچه Infinity War در زمینه‌ی جلوه‌های ویژه و افکت‌های بصری حرفی برای گفتن باقی نگذاشته اما آنچه به شاکله‌ی فیلم آسیب زده حفره‌های داستانی بسیار آن است.

این فیلم تقریباً هفتاد الی هشتاد درصد تمامی شخصیت‌های سینمایی دنیای مارول را یکجا به نمایش می‌گذارد. شخصیت‌هایی که مردم سراسر جهان با آن‌ها انس گرفته‌اند همگی باید دقایقی را مقابل دوربین به عرضه اندام بپردازند. تیم سازنده با تصمیمی که در انتهای فیلم گرفت، موجی از نقدهای مثبت و منفی را به جان خرید و اکنون محصول نهایی چند سال تلاش شبانه‌روزی استودیو مارول همین فیلم است که بتازگی نسخه بلوری‌اش منتشر شده است. لازم به ذکر است که این حفره‌های داستانی گلچینی از ایراداتی هستند که منابع خارجی سینمایی از Avengers جدید بیرون کشیده‌اند و تحریریه 30نما صرفاً برای بازنشر مطلب به زبان پارسی این مطلب را تدارک دیده است. بدون صحبت حاشیه‌ای دیگر به سراغ  حفره‌های داستانی مهم Avengers Infinity War می‌رویم که بیشترین ضربه را به شاکله فیلم زده‌اند.

  • علت تعلل نیک فیوری در تماس با کاپیتان مارول چه بود؟

اگر تاکنون هیچکدام از داستان‌های کمیک بوکی مارول را نخوانده‌اید احتمالاً سکانس نهایی فیلم که بعد از تیتراژ نمایش داده می‌شود برای‌تان گنگ بوده باشد. در پایان فیلم شخصیت‌های نیک فیوری و ماریا هیل بواسطه «بشکن زدن تانوس» متلاشی شده و تبدیل به خاکستر شدند. نیک فیوری، لحظاتی قبل از ناپدیدشدن، یک دستگاه «پیجر» برداشته و با کسی تماس می‌گیرد که اگر با دقت به علامت درج شده روی آن نگاه کنید شاهد آن خواهید بود که این علامت، نشان مخصوص کاپیتان مارول است. این شخصیت یکی از قوی‌ترین ابرقهرمانان دنیای مارول است، اما چرا نیک فیوری تا به آن روز با کاپیتان مارول تماس نگرفته بود؟ مگر اولین بار بود که نیویورک و کره زمین دچار چنین حوادث ترسناکی می‌شد؟ اگر این دستگاه پیجر و کاپیتان مارول قبلاً هم در دسترس نیک فیوری بودند، پس چرا در نسخه‌های قبل از آن استفاده‌ای نشد؟ دقیقاً باید پایان Infinity War، پیش‌درآمدی برای فیلم Captain Marvel باشد؟

تاکنون فیلم‌های بسیاری در رابطه با ابرقهرمانان ساخته شده است. شخصیت کاپیتان مارول اگرچه هنوز به صورت رسمی به مردم معرفی نشده، اما همان دستگاه پیجر نیک فیوری در انتهای فیلم، نشان می‌دهد که این شخصیت هر زمان اراده می‌کرده می‌توانسته کاپیتان مارول را برای کمک کردن به قهرمانان فرا بخواند. فیلمی که سال آینده تحت عنوان Captain Marvel پخش ‌می‌شود داستان خود را در دهه 90 میلادی روایت خواهد کرد. یعنی شخصیت کاپیتان مارول جزو ابرقهرمانانی است که در جریان تمامی اتفاقات حال حاضر دنیای مارول قرار دارند ولی اثری از آن‌ها نیست. سال آینده که این فیلم اکران شود، باعث خواهد شد تا دست سازندگان برای گنجاندن او در Avengers بعدی باز باشد، اما این مسئله توجیه‌گر تعلل نیک فیوری در بطن داستان اونجرز نخواهد بود.

  • اگر دستکش ابدیت قادر به انجام هرکاریست، چرا تانوس از آن برای اصلاح جهان استفاده نمی‌کند؟

در فیلم Avengers چنین متوجه شدیم که تانوس برای متعادل ساختن جمعیت و منابع جهان باید تصمیم سختی بگیرد و آن هم کشتار نیمی از جمعیت جهان است. دستکشی که او به دست دارد یک دستکش معمولی نیست. او شش سنگ ابدیت هستی دنیای مارول را یکجا در کنار هم دارد. این نیروی عظیم باعث می‌شود تا دارنده‌ی دستکش، هرکاری که اراده کند را انجام شده ببیند. سوالی که پیش آمده این است که چرا تانوس از این دستکش برای اصلاح جهان استفاده نمی‌کند؟

پیشینه داستانی تانوس چنین است که او یکی از ساکنان سیاره‌ای به اسم تایتان بوده است. جمعیت سیاره تایتان در یک بازه زمانی، به شدت افزایش می‌یابد و تانوس پیشنهاد گلچین کردن مردم را می‌دهد، به این صورت که مردم فقیر و غنی را به یک میزان از بین ببرند تا منابع برای ادامه زندگی باقی بماند. گفتیم که تانوس اکنون بواسطه‌ی داشتن دستکش ابدیت قادر به انجام هرکاری هست. مشکل همینجا پدیدار می‌شود. چرا تانوس به جای اینکه بشکن بزند و نیمی از جمعیت جهان را نابود کند، تصمیم نگرفت که میزان آب و غذا و منابع حیاتی دیگر جهان را افزایش دهد؟ مگر نیت او از ابتدا، بهبود شرایط نبود؟ با از بین رفتن نیمی از مردم جهان چه چیزی جز آشفتگی و نابودی به دنیا تحمیل می‌شود؟ آیا تانوس نمی‌توانست سیارات جدیدی پدید آورد که فضای کافی را به مردم جهان برای زندگی بدهد؟ علت چنین تصمیمی تنها یک چیز می‌تواند باشد؛ و آن هم این است که تانوس یک موجود شرور با ذاتی پلید است که بهبود شرایط جهان اصلاً برایش اهمیتی ندارد!

  • دکتر استرینج چرا از سنگ زمان خود استفاده نمی‌کند؟

شخصیت دکتر استرینج یکی از باهوش‌ترین کارکترهای دنیای مارول است. او حتی بدون داشتن نیروهای جادویی خود باز هم از خیلی از شخصیت‌های درون فیلم باهوش‌تر است. این شخصیت درون فیلم خطاب به تونی استارک می‌گوید که ماموریت خطیری دارند و آن هم محافظت از سنگ زمان است. تا به اینجای داستان همه چیز منطقی است اما مسئله زمانی بحرانی می‌شود که این شخصیت هیچ تلاشی برای استفاده از سنگ زمان جهت شکست دادن تانوس نمی‌کند و آن را به راحتی تقدیم تانوس می‌کند. این شخصیت بواسطه سنگ زمان قادر به کنترل آن است. وقتی که سفینه فضایی عظیم الجثه لشگریان تانوس به نیویورک حمله می‌کند، چرا از سنگ زمان استفاده نمی‌کند تا قبل از حضورشان روی زمین جلوی فاجعه و این حجم از ویرانی را بگیرد؟ قدرت دیگر سنگ زمان آنست که می‌تواند زمان را برای همگان به جز دارنده‌ی خود  متوقف سازد. آیا این شخصیت نمی‌توانست از این قدرت سنگ زمان استفاده کند و به راحتی تانوس را از پای در آورد؟

  • تانوس چرا از همان ابتدای فیلم کار را یکسره نکرد؟

وقتی فیلم شروع می‌شود شخصیت تانوس را می‌بینیم که دو سنگ «قدرت و فضا» را در اختیار دارد. همین دو سنگ به تنهایی نیروی لازم برای شکست دادن تمامی ابرقهرمانان مارول را برای او فراهم می‌کنند و نیازی به چهار سنگ دیگر در جهان مارول نیست. او چرا از همان ابتدا به سراغ تمام کسانی که ممکن است برایش مشکل بیافرینند نمی‌رود و شکست‌شان نمی‌دهد؟

تانوس که به راحتی هرچه را بخواهد تبدیل به حباب می‌کند، در پایان فیلم چرا اینقدر به خود زحمت داده و با دیگران وارد مبارزه می‌شود؟ او برای مبارزه با دشمنان خود از آتش، واقعیت خیالی و حتی قمر یک سیاره  استفاده می‌کند. سکانسی که او با Iron Man وارد مبارزه شد را به یاد بیاورید. او قمر سیاره تایتان را پودر می‌کند و از میلیون‌ها کیلومتر آن طرف تر سنگ‌هایی درشت را به سوی Iron Man و دوستانش روانه می‌سازد. آیا یادش نیست که می‌تواند در یک چشم بهم زدن تمامی اطرافیانش را تبدیل به حباب کند؟

علت چنین اتفاقی تنها یک چیز می‌تواند باشد. تانوس شخصیتی است که دوست دارد قدرت خود را به نمایش بگذارد. او صرفاً به داشتن قدرت زیاد راضی نمی‌شود و اگر نتواند این حجم از قدرت را به نمایش بگذارد ناراحت خواهد شد. او دوست دارد که دیگران از وی بترسند و از قدرتش به وجد بیایند و دریابند که «دنیا در دستان اوست!». این شخصیت در تمام مدت زمان فیلم درحال بازی دادن شخصیت‌های دیگر بود و خود این شخصیت‌ها از آن خبر نداشتند!

  ادامه در صفحه دوم
  • آیا این تمامی توان ارتش واکاندا بود؟

سرزمین واکاندا که قلمرو شخصیت بلک پنتر می‌باشد مکانی مملو از منابع غنی و مرغوب می‌باشد. همانطور که در فیلم Black Panther شاهدش بودیم، ارتش این سرزمین بسیار قوی‌تر از آن چیزیست که در Infinity War شاهدش بودیم. در کل قلمرو واکاندا آیا هیچ سفینه یا هواپیمای جنگی یافت نمی‌شد که دشمنان را از راه دور قلع و قمع کند؟ این سرزمین مملو از تانک‌های پرنده است. نیروی ارتش واکاندا به قدری قوی است که هیچ نیازی به ثور، کاپیتان آمریکا، هالک و ... برای از بین بردن دشمنان‌شان نیست. حال آنکه درون فیلم از هیچکدام این منابع خبری نیست! واکاندا مکانیست که عنصر مهمی چون ویبرانیوم در آن به وفور یافت می‌شود. این عنصر بدون شک در تحقیقات نظامی این سرزمین مورد استفاده قرار گرفته و سلاح‌هایی بسیار مرگبار بواسطه آن تولید شده ‌اند، اما هیچ ردپایی از این سلاح‌ها در فیلم دیده نمی‌شود. لباس بلک پنتر و سپر کاپیتان آمریکا از جنس ویبرانیوم هستند.

 
  • شخصیت Red Skull به یکباره سر و کله‌اش از کجا پیدا شد؟

تانوس و گامورا برای یافتن سنگ روح، راهی سیاره‌ای به اسم Vormir می‌شوند. در بالای بلندترین کوه این سرزمین شخصیتی به اسم «رد اسکال» یا همان جمجمه قرمز منتظر آنهاست تا راهنمایی‌شان کند. این شخصیت سال‌ها بود که ناپدیده شده بود و هیچ اثری از وی در کهکشان‌ نبود. به یکباره درست همان زمانی که تانوس به سنگ روح نیاز دارد باید سر و کله‌اش پیدا شود؟ به راستی شخصیت مذکور این حجم از اطلاعات را درباره سنگ روح از کجا آورده است؟ این شخصیت بدون هیچ پیش‌زمینه داستانی به یکباره تبدیل به راهنمای افرادی شده که جویای سنگ روح هستند. حضور این شخصیت به تنهایی برای گروه عظیمی از طرفداران دنیای کامیک بوک سوال برانگیز بود و دوست‌ داشتند که پاسخ سوال‌شان را در همین فیلم بگیرند اما Avengers 3 در پاسخ به این سوال عاجز ماند و هرگز مشخص نشد که این شخصیت که سال‌ها از وی خبری نبود، چگونه به یکباره سر از بلندترین قله Vormir در آورد و قبل از حضورش در ورمیر چه اتفاقاتی برایش رخ دادند.

  • چرا هیچکس در فیلم نگران تمام شدن اکسیژن برای تنفس نیست؟

شاید وجود داشتن یا نداشتن اکسیژن آنقدر مسئله مهمی برای اشاره شدن نباشد، اما حواس‌مان باشد که هر چیزی درون یک فیلم مطرح شود حائز اهمیت خواهد بود. سکانسی که مرد عنکبوتی بهمراه سفینه فضایی از اتمسفر زمین خارج می‌شود را به یاد بیاورید. Iron Man با فهمیدن این مسئله از پایگاه خود روی زمین تقاضای لباس ویژه مردعنکبوتی را می‌کند تا جان او را نجات دهد. این لباس حجم زیادی از اکسیژن را برای مردعنکبوتی فراهم می‌سازد، اما خب این اکسیژن چرا تمام نمی‌شود؟ فاصله زمین تا سیاره تایتان میلیون‌ها کیلومتر است و در این مدت مردعنکبوتی همچنان اکسیژن کافی برای تنفس دارد. این مسئله تنها مربوط به مرد عنکبوتی نیست. بقیه شخصیت‌های درون فیلم چگونه به این راحتی قادر به تنفس در اتمسفری خارج از زمین هستند؟

اگر Iron Man 3 را به یاد داشته باشید، شاهد آن بودیم که تونی استارک در آن فیلم از تنش‌های عصبی زیادی رنج می‌برد. حال بدون شک لباس بسیار مجهز وی، باید قبل از هرچیزی به تونی استارک بگوید که مکان جدیدی که روی آن حضور دارد هوای سالمی برای تنفس دارد یا خیر. در میان مجموعه داستان‌های مصور مارول، کمیک بوکی به اسم Infinity Gauntelt منتشر شد که در آن، دکتر استرینج طلسمی را اجرا می‌کند تا به یارانش اجازه نفس کشیدن برای مدت زمانی محدود در فضا را بدهد، اما چنین اتفاقی درون فیلم به نمایش در نیامد.

  • چطور با چنین دستکی می‌توان به راحتی بشکن زد؟

کارکتری که آهنگر قلمرویی به اسم Nidavellir است (پیتر دینکلیج)، درون فیلم اشاره می‌کند که برای تانوس دستکشی ساخته که قادر به مهار قدرت سنگ‌های ابدیت است. به ابعاد این دستکش فلزی توجه کنید. آیا شما قادر به بشکن زدن در چنین شرایطی هستید؟ کاری که تانوس کرد را حتی نمی‌توان بشکن زدن نامید، چرا که با توجه به ابعاد این دستکش و جنسی که از آن ساخته شده، او تنها قادر خواهد بود تا انگشت‌های خود را مشت کند، چه برسد به اینکه بتواند راحت بشکن بزند و جهان بواسطه آن حرکت نیمی از جمعیت خود را از دست دهد.

نکته‌ای که در این بین وجود دارد و باعث می‌شود که قبول کنیم، آنچه شاهدش بودیم یک بشکن مخرب بود این است که دستکش ابدیت به مالک خود اجازه آن را می‌دهد که هر آنچه خواست انجام دهد. این شخص فقط کافیست در ذهن خود اراده کند که یک کار انجام شود و دیگر مهم نیست که آن کار چطور انجام می‌شود؛ چرا که نتیجه یک امر بدیهی و قطعی خواهد بود.

با هم در این پست به برخی از حفره‌های داستانی فیلم Avenger: Infinity War نگاهی افکندیم. بنظر شما چه حفره‌های داستانی دیگری را می‌توان در این فیلم پیدا کرد؟ برای شروع، موارد زیر را نیز به آنچه تاکنون گفته شد بیفزائید:

  • تانوس از کجا می‌دانست که Iron Man نامش تونی استارک است؟
  • چرا گامورا با وجود اینکه می‌داند تانوس شکست‌ناپذیر است به سراغ او رفت؟
  • چرا دکتر استرینج پورتال‌های بیشتری برای شکست دادن تانوس ایجاد نکرد؟
  • شخصیت‌های والکری و کورگ کجا بودند؟
  • راننده اتوبوس (استن لی) چرا هیچ اهمیتی نمیدهد که یک بچه دبیرستانی از پنجره ماشینش به بیرون بپرد؟
  • چرا قدرت تانوس بهنگام مبارزه با قهرمانان مختلف، متغیر است؟
  • تیم کاپیتان آمریکا از کجا فهمید که ویژن و واندا در خطر هستند؟
در انتها لازم است بار دیگر اشاره کنیم که موارد بالا همگی توسط منابع خبری و تحلیلی سینمایی خارجی انتخاب شده‌اند و ما سعی کردیم گلچینی از نکات مربوط به Avengers جدید را در قالب یک پست برای شما عزیزان فراهم کنیم.